براساس گزارش دیسکاوری، این دانشمندان معتقدند تا سال 2050 ممکن است میزان آب، انرژی و زمین کشاورزی به اندازهای نباشد که بتواند نیازهای 9 میلیارد انسانی که قرار است تا این سال روی زمین ساکن باشند را برآورده سازد.
بیوتکنولوژی، تکنیکهای بهبوددهنده پرورش دام و پیشرفت تکنیکهای کشاورزی قدرت همگامی با رشد جمعیت را نخواهند داشت و حتی اگر بتوان تولیدات کشاورزی را با کمک تکنولوژی افزایش داد، تنها تعداد محدودی از کشاورزان به این تکنولوژیها مجهز خواهند بود و گرسنگی گریبان بقیه انسانها را خواهد گرفت.
تاریخ اخیر جهان نیز نشان میدهد که افزایش تولید نمیتواند به رفع گرسنگی جهان کمکی کند. در میانه قرن گذشته،انقلاب سبز میزان محصولات کشاورزی را به اندازهای قابلتوجه افزایش داد. انواع جدیدی از گندم و دیگر غلات کشت داده و برداشت شدند، اما نیازمند خریداری دانههای گرانقیمت، کود و دیگر مواد مورد نیاز کشاورزی بودند.
فرض کنیم که پس از پیشرفتهای کشاورزی در آن دوران، غذا به وفور در دسترس همه قرار گفته و گرسنگی در بسیاری از مناطق کاهش یافتهاست، اما نابرابریهای اقتصادی و عدم دسترسی به منابع غذایی همچنان به گرسنگی و فقر دامن می زند. از سویی دیگر کشاورزانی که برای گذران زندگی کشاورزی میکردند توانایی مالی خریداری تکنولوژی و تجهیزات جدید کشاورزی و رقابت با مزارع بزرگ برای تامین کود و دانه را نداشتند.
امروز، پس از گذشت کمتر از یک قرن جمعیت انسانها به سرعت رشد کرده و سیستم غذایی جهان باری دیگر به سقف حداکثر تولید خود رسیدهاست، اما اینبار تکنولوژی قدرت مقابله با این چالش را نخواهد داشت.
یکی از راهکارهای مقابله با این معضل، تغییر مسیر روند کشاورزی از تولید محصولات حجیم و کمسود مانند ذرت، بهسوی محصولات باغبانی سودزا مانند فلفل قرمز است. به گفته دانشمندان آژانس توسعه بینالملل آمریکا باید روی این نوع از محصولات غذایی تاکید بیشتری شود زیرا این محصولات برای مناطق روستایی اشتغالزا و درآمدزا هستند.
در بسیاری از فرهنگها، جامعهشناسان شاهد ارتباط میان افزایش ثروت با کاهش نرخ تولد شدهاند، پدیدهای که به پارادوکس جمعیتشناسی-اقتصادی مشهور است. به بیانی دیگر، درحالیکه کشوری ثروتمند مانند ژاپن از توانایی پشتیبانی از تعداد بیشتری از کودکان برخوردار است،اما خانوادهها تعداد کمی فرزند میخواهند.
به گفته دانشمندان، با کاهش دادن فقر در جهان میتوان از وقوع جنگ جهانی غذا جلوگیری کرد، به شرطی که تقاضای طبقه ثروتمندتر جامعه برای دسترسی به بخش بزرگی از منابع غذایی مانند گوشت گاو که امروزه در انحصار بخشی خاص و مرفه از جوامع قرار دارد، محدود شده و سهمی برابر از منابع در اختیار همه قرار بگیرد.