در هر شرایط اگر از منابع آب مناسبی نیز برخوردار بودیم و برای تامین آب در نقاط مختلف کشور در شرایط ایدهآل نیز قرار داشتیم، برنامهریزی برای حفظ منابع آب و بازیافت آن به دلیل آینده بحرانی که از نظر منابع آب در جهان پیشبینی میشود برنامهریزی برای حفظ و افزایش دسترسی مناطق مختلف کشورضروری است.
امروز در کشورهایی که از میزان بارش بالایی نیز برخوردارند اجرای طرحهای بازیافت و ایجاد سیکل بازیافت آبهای مصرف شده در چرخه صنعت و جامعه به شدت دنبال میشود. بیتوجهی و عدم روی آوردن به این طرحها که از جانب سازمانهای بینالمللی نیز مورد تاکید قرار میگیرد نمیتواند توجیهپذیر باشد و در صورت نپیوستن به این روند کشور در آینده در تامین این منبع مهم و کمیاب با مشکل مواجه میشود و از این پدیده حیات بخش محروم میشود.
براساس برآوردهای بینالمللی تنش آب در مناطق مختلف جهان در شرایطی رخ میدهد که میزان مصرف از منابع پیش افتد و با گذشتن این میزان 40 درصد آن منطقه با تنش بالای آب مواجه خواهد شد. در صورت ادامه رشد مصرف و فراتر رفتن از این میزان و رسیدن به مرز 80 درصد، منطقه با بحران جدی ارزیابی میشود.
با توجه به آمارها در ایران متوسط مصرف آب بیش از منابع است و در نقطه بحرانی قرار دارد البته این شرایط در برخی مناطق همین امروز نیز بحرانی است. بنابراین توجه به تامین آب و حفظ منابع موجود و به ویژه بازیافت منابع مصرف شده و بازگرداندن آن به چرخه طبیعت میتواند آینده روشنتری را برای کشور تامین کند.
آب یک کالای اقتصادی
با وجود قرار داشتن کشور در یک منطقه کم آب و با پیشبینی شرایط بحرانی،آب در افکار عمومی کالایی بیارزش محسوب میشود و فرهنگ حفظ و نگهداری آن هنوز از جایگاه مهمی برخوردار نیست. در دهه اخیر تلاشهای مختلفی صورت گرفته و تغییرات مهمی در فرهنگ عمومی قابل مشاهده است ولی هنوز به حل مشکل تامین آب در کشور منجر نشده است.
این امر نشان میدهد، هنوز راه درازی در پیش داریم و تنها الفبای اولیه برای فراگیری آموزشهای مهمتر را آموختهایم. اگر امروز کمتر از گذشته مشاهده میکنیم که افراد از آب آشامیدنی برای شستشوی خودرو و پاکسازی کوچه و خیابان استفاده کنند از یک تغییر عمده حکایت دارد ولی کاهش مصرف بیرویه بحران را رفع نکرده بلکه زمان آن را به تاخیر انداخته است.
نرخ رشد جمعیت بهطور طبیعی و رشد شهرها و توسعه جغرافیایی آنها تقاضای مصرف منابع آب را در کشور افزایش میدهد و شرایط بحرانی در بخش آب را نزدیکتر میکند. براساس آخرین آمارهای موجود تا سال 84 جمعیت تحت پوشش شبکه آب در کشور در شهرها حدود5/ 45 میلیون نفر و در روستاها 7/12 میلیون نفر است. در شهرها 2/98 درصد و در روستاها3/ 65 درصد از پوشش آب شرب برخوردارند.
این امر نشان میدهد که با وجود تلاشهای بسیار شرایط مطلوبی از نظر پوشش جمعیتی در کشور وجود ندارد و هنوز بخشهایی از جمعیت کشور از دسترسی به منابع آب محروم هستند.
این آمارها در صورت رشد شهرنشینی و توسعه مناطق شهری و سرمایهگذاری نکردن مناسب در بخش آب شرایط نامناسبی برای کشور در پیش خواهد آورد. امروزه در زمینه احداث سد در کشور رشد قابل توجهی رخ داده است و توان فنی ذخیرهسازی منابع آب جاری کشور که پیش از این به دریاها میریخت و به هدر میرفت و امکان ذخیرهسازی و مدیریت نداشت فراهم شده است، ولی این تحول بدون توجه به برنامهریزی برای توزیع مناسب و بازیافت آب ، شرایط بحرانی در بخش آب را کاهش نمیدهد. توزیع مناسب و به موقع آب به ایجاد شبکههای توزیع و پایین دستی سد نیاز دارد که در این زمینه کم کار شده است و در سالهای اخیر برنامهریزیهایی برای ایجاد تاسیسات پایین دست سدها شده که هنوز آمار روشنی از آن منتشر نشده است.
علاوه براین ایجاد تاسیسات جمعآوری و دفع فاضلاب و ایجاد تصفیه خانههای لازم در این زمینه نیز از ضروریات برنامهریزی برای کاهش بحران آب در کشور است. براساس آمارهای موجود تا سال 84 کل جمعیت شهری تحت پوشش فاضلاب شهری5/ 12 میلیون نفر و روستایی 10هزار نفر بوده است.
پوشش خدمات جمع آوری و دفع فاضلاب که به کاهش آلودگی منابع زیرزمینی و ایجاد امکان بازیافت و بهرهبرداری بهینه از این منبع را فراهم میکند در شهرها حدود 26 درصد و در روستاها 5/0 درصد است. این امر نشان میدهد که در بخش فاضلاب رشد مناسبی رخ نداده این درحالی است که ساخت و ساز در مناطق شهری و روستایی با شدت و سرعت ادامه دارد و هیچ برنامهریزی مشخصی نیز برای توسعههای جدید ارائه نشده است.
تراکم جمعیت در شهرها و افزایش قیمت ملک و داراییها اینگونه شرایطی بهوجود آورده که روند تخریب زمینهای کشاورزی و منابع طبیعی که خود بهطور طبیعی در حفظ منابع آب نقش موثری دارند و احداث منازل مسکونی در این مناطق با سرعت ادامه دارد و تخریب همزمان منابع آب کشور را تهدید میکند.
فقدان برنامهریزی و تهیه طرحهای آمایش سرزمین و اجرا نکردن آن به آینده نامعلومی در مناطق روستایی و کشاورزی کشور منجر میشود که سرنوشت شهرهای بزرگ امروز را در این مناطق نوید میدهد. تکرار تجربیات نادرست و مخرب در شهرها در مناطق کوهستانی و روستایی و کشاورزی که به دلیل رواج داد و ستد زمینهای کشاورزی در کشور در حال وقوع است نوید دهنده بحران در مناطقی است که خود با تولید کشاورزی و حفظ منابع آب زیر زمینی نیازهای شهرها را تامین میکند.
آب با ارزش یا بی ارزش
با وجود همه برنامهریزیها هنوز صنعت آب در کشور مانند بسیاری از بخشهای خدماتی که تحت کنترل و مدیریت دولتی است اقتصادی نیست. در سال 85 براساس گزارش سازمان آب و فاضلاب کشور متوسط هزینه تولید یک متر مکعب آب شهری در شرایط واقعی 3 هزار و 56 ریال است. این درحالی است که براساس هزینههای دفتری هزینه یادشده 1 هزار و 163 ریال است.
براساس همین گزارش متوسط هزینه تولید یک مترمکعب آب در روستاهای کشور نیز2 هزار و 555 ریال محاسبه شده که هزینه دفتری در سازمانهای آب و فاضلاب کشور 2 هزار و 335 محاسبه میشود.
تفاوت قیمت واقعی با قمیت و هزینههای پیشبینی شده در بودجههای دولتی یک مشکل مهم و اساسی است. دولت با محاسبه نکردن قیمت واقعی آب در بودجههای سالانه در واقع بیارزش بودن آب را با وجود ارزش واقعی آن در اقتصاد کشور تزریق میکند. محاسبه ارزش واقعی آب در اقتصاد کشور فرآیندی است که باید با دقت و شدت دنبال شود و با حرکت به این سو اقتصاد این بخش را نیز سالمسازی کرد تا امکان مدیریت دقیق و کارشناسانه در همه زمینههای لازم فراهم شود.
این امر به معنای افزایش قیمت برای مصرفکنندگان نیست بلکه با اعمال این روش ارزش واقعی آب در اقتصاد و بودجههای دولتی محاسبه شده و این کالای بیجایگزین و پر ارزش از نظر اقتصادی با ارزش واقعی محاسبه میشود و به این ترتیب برنامهریزیها و طرحهای در دست اجرا ارزش و بازده واقعی خود را در اقتصاد کشور نشان خوهند داد و طرحهای آب و فاضلاب کشور مورد کمتوجهی قرار نخواهد گرفت.