دانشگاهها باید نیازهای خود را از صنعت دریافت کنند؛ در ایران این جریان معکوس است، نتیجه آن نیز روانهکردن عدهای بیکار به جامعه است. در ابتدا باید به آسیبشناسی ارتباط بین دولت، دانشگاه و صنعت پرداخته شود. امروز دنیا علمی را مؤثر میداند که منجر به تولید ثروت شود؛ موضوعی که قرنها پیش توسط سعدی با تعبیر «عالم بیعمل مانند زنبور بیعسل است» مورد تأکید بوده است.
علم برای علم مفید نیست. علمی که فقط برای بالا بردن شاخصهای علمی باشد و رفع مشکلات جامعه را پیگیری نکند، چندان بااهمیت نخواهد بود. بهعبارتی دیگر، علم باید به فکر درمان و تحول اقتصاد و صنعت باشد. اگر آمارها و مسئولان از رشد علمی حوزه پزشکی خبر میدهند، باید در حوزه عمل نیز این رشد احساس شود؛
مشکلی که در سایر حوزهها مانند نانو نیز وجود دارد. خاستگاه بحث ارتباط دولت، دانشگاه و صنعت به انقلاب صنعتی در اروپا مربوط است؛ زمانیکه بین تولید و صنعت و دانش و فناوری ارتباط تنگاتنگی ایجاد شد. این گسست بین اضلاع این مثلث، ناشی از بیگانگی دانشگاهیان نسبت به جامعه است. بهعبارتی دیگر زبان این قشر برای مردم دیگر قابل فهم نیست. متأسفانه دانشگاهیان از جامعه منزوی هستند که شامل فاصله فیزیکی نیز میشود. دانشگاهیان ما حتی سوار تاکسی نمیشوند تا مستقیم با مردم در ارتباط باشند؛ مشکلی که ناشی از درک نادرست دانشگاهیان از جامعه است.
ایجاد ارتباط و ادغام 3حوزه صنعت، دانشگاه و دولت باید از درون جامعه آغاز شود. امروز ما با انبوهی از فارغالتحصیلان صفر کیلومتر روبهرو هستیم؛ افرادی که مخزنی از اطلاعاتند، اما برای ورود به عرصه صنعت نیازمند آموزش مجدد هستند. پدیده فارغالتحصیلان صفر کیلومتر، ناشی از ناآگاهی این جمعیت عظیم نسبت به واقعیت صنعت و جامعه است. ورود صنعت به میدان آموزش و ایجاد مراکز تحقیقاتی ناشی از همین موضوع است.
آی آسآی معضل دیگر جامعه علمی ما ست. تولید علم، فقط تولید مقاله آیاسآی نیست. اما راهکارهای تقویت ارتباط بین دانشگاه، صنعت و دانشگاه چیست؟ تغییر بینش در حوزه مدیریت و سیاستگذاری علم در کشور بهعنوان اساسیترین راهکار پیشنهاد میشود. درباره اسناد بالادستی این پرسش مطرح است که چند نفر از مسئولان این اسناد را مطالعه کردهاند؟ بعد از ابلاغ این اسناد دعوا بر سر نهاد پیگیریکننده آن اختلاف است. فقط حدود نیم درصد از تولید ناخالص داخلی در ایران به تحقیقات اختصاص دارد درحالیکه این عدد باید به 3درصد برسد. برای تولید علم، نیازمند تعامل جهانی هستیم. باید دید چه مقدار از پروژههای علمی جهانی را دنبال میکنیم. باید بهدنبال شبکههای اطلاعاتی باشیم.