براساس اعلام سرپرست پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC) در سال2013 میلادی کل تولید علم ایران رقمی برابر با 27663مقاله بوده که شامل مقالات مجلات معتبر و مجموعه مقالات کنفرانسهاست.ایران با تولید این تعداد مقاله در جایگاه 20تولید کننده علم جهان قرار دارد. دلخوش کردن به این آمار و رتبه در شرایطی صورت میگیرد که اساسا تعمیم جایگاه تولید علم به جایگاه تولید مقاله از بنیان اشتباهی استراتژیک است. نگاهی به وضعیت سایر شاخصهای تولید علم در ایران نشان میدهد که ایران در زمینههایی مانند تبدیل علم به ثروت و محصول تجاری، کیفیت مقالات علمی ازجمله ضریب تأثیر یا IF، تعداد جوایز نوبل، نسبت بودجه پژوهش و تحقیقات به تولید ناخالص ملی و تعداد اختراعات و ابداعات و پتنتهای بینالمللی هنوز راه درازی پیش رو دارد.
بهویژه از نظر کیفیت مقالات باید به این نکته اشاره کرد که اغلب مقالات علمی ایران جنبه تئوریک و نظری داشته و در عمل منجر به خلق هیچ محصولی نمیشود؛ بهطوری که اخیرا علی اصغر توفیق معاون آموزش، پژوهش و فناوری وزارت صنعت، معدن و تجارت گفته که با وجود افزایش تعداد مقالات علمی، اما هنوز تعداد کمی از آنها اجرایی و تبدیل به پتنت شدهاند که این امر نشان از فاصله زیاد بین صنعت و علم دارد.
به گفته وی طبق آخرین گزارش از ۸۰۰ مقاله علمی تولید شده در ایران، تنها یک مقاله تبدیل به اختراع شده است، درحالیکه در سایر کشورها تعداد تبدیل مقالات به اختراع ۳ تا ۵ است.از سوی دیگر درخصوص شاخص انتشار مقاله نیز یک فاکتور تحت عنوان ضریب استناد وجود دارد که بیانگر استناد به مقالات توسط سایر دانشمندان است؛ در این بخش دهها هزار مقاله علمی ایران حتی یک استناد نیز نگرفته یعنی هیچکس در تحقیقات خود به آنها استناد نکرده است!
همچنین اجباری شدن نوشتن و انتشار مقاله از رسالههای کارشناسی ارشد و دکتری برای اخذ 2نمره از 20نمره رساله در تمام دانشگاههای ایران باعث بهراهافتادن جنبش مقالهسازی شده و همین مسئله کیفیت این مقالات را زیر سؤال برده است.
پیشنهاد میشود وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و شورای عتف این آسیبها را بررسی و تدبیری برای آن اتخاذ کنند. اساس این تجدید نظر نیز باید بر تولید واقعی علم و آسیبزدایی از نظام علمی کشور استوار باشد.