درحالیکه به گفته روانشناسان، عامل اول - مدیریت - کلید حل بسیاری از مشکلات است؛ موردی که اگر با تکرار و تمرین آن را بهدست بیاوریم، حتی اگر ویژگیهای شخصیتی متفاوتی با همسرمان داشته باشیم، میتوانیم روند زندگیمان را بهبود ببخشیم. هفته گذشته 2 نشانه خطرناک در روابط زناشویی (انتقاد کردن و سکوت کردن) را بررسی کردیم. در این شماره سراغ 2 عامل دیگر رفتهایم و همراه خانم دکتر مریم نجابتیان آنها را بررسی کردهایم.
سرزنش کردن
چرا شروع میشود؟
در سرزنش کردن، معمولا یکی از طرفین میخواهد احساسات دیگری را جریحهدار کند و به همینخاطر از لحاظ روانی با او بدرفتاری میکند. نیروی محرکه سرزنش هم افکار منفی در مورد طرف مقابل و اصل زندگی زناشویی است. زمانی سرزنش موجب لطمه دیدن روابط میشودکه کلا خصوصیات و جنبههای مثبت همسرمان را فراموش میکنیم یا حداقل تا وقتی ناراحت هستیم ویژگیهای مثبتش را به یاد نمیآوریم. البته طبیعی است که گاهی سرزنش کنیم چون دیگر این را یاد گرفتهایم و حتی با دوست یا پدر و مادرمان هم اینکار را میکنیم. اما یک جا باید بفهمیم که سرزنش دائم به بهبود زندگی مان کمکی نمیکند.
چطور شروع میشود؟
بعضی از علائم سرزنش کردن فحش دادن، جریحه دار کردن احساسات طرف مقابل با شوخیهای معنی دار، مسخرهکردن، استفاده از زبان بدن مثل روبرگرداندن و پوزخند زدن است. به هر حال در هر زندگی، لحظاتی هست که زن و شوهر از هم دلخور میشوند. خیلی وقتها از رفتارهای طرف مقابل مان خوشمان نمیآید اما باید بنشینیم و درمورد آن رفتارها حرف بزنیم. باید بگوییم که ناراحتیم. معمولا بهجای اینکه بنشینیم و حرف بزنیم، سرزنش میکنیم. به حرفش گوش نمیدهیم و رویمان را برمیگردانیم.
جبهه گیری
چرا شروع میشود؟
وقتی یکی از زوجها دیگری را سرزنش میکند، طرف مقابل هم درصدد دفاع برمیآید و وضع را بدتر میکند. در این شرایط هر دو طرف احساس قربانی بودن میکنند ولی هیچکدام قصد بهبود رابطهشان را ندارند. وقتی شما در مقابل همسرتان جبههگیری میکنید، حتی اگر بهنظرتان دفاعهایتان هم کاملا درست باشند، فقط مشکلات زناشوییتان را افزایش دادهاید. گرچه ما معمولا در مقابل سرزنشها جبههگیری میکنیم اما برخی افراد حتی در برابر انتقاد و شکایت جزئی هم همین واکنش را نشان میدهند؛ یعنی این تبدیل بهخصوصیت شخصیتیشان شده. با شناخت علائم جبههگیری میتوانیم به زمان وقوع آن پیببریم.
چطور شروع میشود؟
یکی از علائمش شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت است؛ یعنی باید یک کاری را انجام بدهیم اما نمیدهیم. درواقع داریم یک جور جبههگیری میکنیم. بهانه آوردن، مخالفت با حدسهای منفی همسر و مبادله کردن شکایتهای کلی و تکراری هم علائم دیگرش هستند. «تو که همیشه همین را میگویی»، «تو که همیشه میگویی من آدم بینظمی هستم» با این جملات، درواقع آن چیزی را که میگوید بهخودش برمیگردانیم و جبههگیری میکنیم.
چطور برخورد کنیم؟
بهترین راه برای خنثی کردن این سرزنشها این است: سعی نکنیم با همسرمان به روش انتقادی صحبت کنیم یا بهش ثابت کنیم که از نظر اخلاقی از او بهتریم. باید سعی کنیم به جای اینکه به شخصیتش حمله کنیم، اگر شکایتهایمان دقیق هستند، ازش شکایت کنیم. البته شکایت همزمانی مؤثر است که به اندازه کافی از او تقدیر کنیم. همیشه میگویند اگر میخواهی از کسی انتقاد کنی، اول 2جمله مثبت بگو. مثلا بگو «تو خیلی خوبی، خیلی از کارهایت را دوست دارم اما این کارت را دوست ندارم.»آن وقت به آن فرد فرصت میدهیم که خودش را اصلاح کند. اما زمانی که مرتب شکایت کنیم، طرف مقابل احساس میکند هیچ نکته مثبتی ندارد و بنابراین همیشه میخواهد از خودش دفاع کند.
علاوه بر اینها باید اصول حرف زدن را یاد بگیریم. مثلا باید با آرامش به فرد مقابل بگوییم: «تو خیلی زن خوبی هستی. خیلی کدبانویی. من هروقت میآیم خانه همهچیز مرتب است و از این لذت میبرم. خوشحالم که چنین همسری دارم. اما یک کار بدی میکنی. خیلی عادت داری من را سرزنش کنی. ای کاش به جای سرزنش کردن، وقتی ازمن دلخوری، دلیلش را بگویی.» اینکه بتوانیم بدون حاشیه و خارج از لفافه حرف بزنیم و استعاره نگوییم، خیلی مؤثر است. خیلی وقتها به جای اینکه درخواستمان را مستقیم بگوییم، حرف مان را میپیچانیم. مثلا خانم دلش میخواهد همسرش برایش یک کادوی کوچک بگیرد، هزار جور داستان میبافد تا این را بفهماند. درحالیکه در خیلی مواقع گفتن صریح همین مسئله خیلی مؤثرتر و بهتر است. در آخر هم اگر جایی ناخواسته سرزنش کردیم، اصلاحش کنیم و بگوییم: «هدف من از اینکه آنجا آن رفتار را نشان دادم، این بود که تو متوجه اشتباهت بشوی.»
چطور برخورد کنیم؟
راه اینکه جبههگیری را بشکنیم چیست؟ در درجه اول صحبتهای همسرمان را حمله تلقی نکنیم. فکر نکنیم که او تا حرف میزند میخواهد به ما حمله کند. بهجای این، بنشینیم و خوب گوش کنیم. البته در زمان حمله چنین کارهایی دشوار است اما غیرممکن نیست. اتفاقا تحقیقات نشان میدهد اگر همسرتان انتظار دارد که الان از خودتان دفاع کنید، مثلا وقتی میگوید «چرا اینکار را انجام ندادی؟» انتظار دارد که شما دفاع کنید یا سریعا رویتان را برگردانید یا دست به سینه بنشینید. اگر در این موقعیت آدم پذیرایی باشید و مثلا بگویید «آره راست میگویی. من آنجا اشتباه کردم.» انتقادهای او خیلی کمتر میشوند و شما را هم کمتر سرزنش میکند. البته این اتفاقها سریع نمیافتند. همسری که عادت کرده شما همیشه از خودتان دفاع کنید، ممکن است یک مدت انتقادهایش را حتی بیشتر هم بکند اما بالاخره رفتار جدیدتان را باور کرده و میفهمد که آدم پذیرایی شدهاید و انتقادهای جزئی یا شکایت را میپذیرید.
حالا اگر آنقدر سرزنش کردهاید که شخص در لاک دفاعی فرورفته، باتوجه به شناختی که از همسرتان دارید رفتار کنید. ممکن است فکر کنید بهتر است از اتاق بروید بیرون. این غیبت باعث میشود آن عصبانیت کمی فروکش کند. خیلی خوب است که فرد وسط دعوا بفهمد دارد اشتباه یا زیادهروی میکند. حتی ممکن است اشتباه هم نکند، اما میفهمد که دارد زیادهروی میکند و اگر بحث بیشتر از این ادامه پیدا کند به دعوا یا جروبحث میکشد. اگر واقعا آنقدر قوی باشد، ممکن است آن وسط شوخی هم بکند یا یک لیوان آب بدهد دست طرف و بگوید: «بیا فعلا این را بخور. بعدا در موردش حرف میزنیم». یعنی از شیوههای به تعوق انداختن استفاده کند.