محسن اسماعیلی در برنامه تلویزیونی شناسنامه در مورد رد صلاحیت آیت الله هاشمی رفسنجانی گفت: «متاسفانه روایتهای مخدوش و متفاوتی در این مورد ارائه شده است. اگر قرار است این اخبار گفته شود راه حل درست انتشار متن مذاکرات شوراست اما اگر قرار نیست گفته شود، پس هیچ کس نباید در این مورد صحبت کند. من هم ترجیح میدهم فعلاً در این مورد صحبت نکنم اما فکر میکنم این از حقوق مردم است که از این خبر و دیگر موارد شورا باخبر شوند.»
اسماعیلی در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: «شورای نگهبان هم تافته جدا بافته نیست و میتوان از آن نقد کرد. نقد لازمه شورای نگهبان است و مشکلات کار را به ما نشان میدهد. اما باید مراقب باشند مثل مجلس ششم نقد نکنند. ما پیش دوستان مجلس ششم میرفتیم و میگفتیم اگر به کار ما انتقادی دارید بگویید اما چیزی نمیگفتند و فردای آن روز از تریبون مجلس مسائلی را مطرح میکردند که البته خیلی از حرفهایشان هم نادرست بود. در هر صورت ما نباید از نقد گریزان باشیم. من در شورای نگهبان سعی کردهام در این راستا عمل کنم.»
وی افزود: «در دوران تحصن در سعدآباد جلسهای با حضور رئیس مجلس، رئیس جمهور و اعضای شورای نگهبان برگزار شد تا در مورد این مساله صحبت شود. من در آن جلسه عرض کردم این 12 نفر نظراتی دارند، مهم این است نظرات این افراد کارشناسانه و در جهت منافع ملی باشد وگرنه افراد همیشه قابل نقد و تعویض هستند اما نهاد شورای نگهبان نباید فدای مخالفتهای ما با برخی از افراد شود. کدام کشور است که نهادی مانند شورای نگهبان نداشته باشد؟ این جایگاه نباید تضعیف شود. امام بارها فرمودند که تعضیف شورای نگهبان خطری مثل مشروطیت را در پی دارد. باید توجه داشته باشیم که نقد شورای نگهبان به هتک این نهاد نیانجامد.»
نگاه درستی به اطلاع رسانی نداریم
اسماعیلی همچنین اظهار داشت: «یکی از سادهترین و بهترین راههایی که به شورای نگهبان کمک میکند موفقتر عمل کند، برقراری ارتباط روانتر و سریعتر و صریحتر با مردم و افکار عمومی است. یکی از ایراداتی که از نظر من به شورای نگهبان وارد میباشد این است که ما نگاه درستی به اطلاع رسانی نداریم و حس می کنیم اطلاع رسانی صرفاً به معنای انعکاس مصوبات شوراست. حس می کنم اگر افکار عمومی در جریان کار شورای نگهبان قرار بگیرد مقدار زیادی از توهمات و انتقادات موجود رفع خواهد شد. انتشار مشروح مذاکرات شورا واقعاً به نفع کشور است اما بعضیها نگرانیهایی دارند.»
مذاکرات شورای نگهبان باید بدون روتوش پخش شود
وی افزود: «مذاکرات باید مستقیم و بدون روتوش پخش شود. هر نهاد حاکمیتی باید مردم را محرم بداند و این موضوع مختص به شورای نگهبان نیست. وقتی من این موضوع را در مسالهای مطرح کردم اوقات تلخیهایی زیادی با من شد تا اینکه همین اواخر به مناسبتی خدمت آقا رسیدیم و ایشان فرمودند موضوع انتشار مذاکرات شورا حرف خیلی خوبی بود. بعد از اظهار نظر آقا نظر برخی از دوستان در این مورد عوض شد.»
اسماعیلی در مورد انتخابات 84 و موضوع حکم حکومتی رهبری در مورد مهرعلیزاده و دکتر معین گفت:«شورا در آن دوره به خوبی به وظیفه خود عمل کرد. آقا هم به وظیفهشان عمل کردند. آقا در موارد متعددی چنین حکمی با ما دادند و گفتند با اینکه میدانم شما به درستی وظیفه خود را انجام دادهاید اما فلان کار را انجام دهید. ایشان به وظیفه قانونی خود عمل کردهاند و ما هم طبق قانون اساسی وظیفه داریم از حکم ایشان تبعیت کنیم. نظام خیلی تلاش کرده برخی مشکلات را رفع یا کمتر کند. در آن دوره بر اساس موازینی که وجود داشت این دو بزرگوار در شورا رای نیاوردند اما حضرت آقا با استفاده از اختیارات خود این دستور را صادر کردند و ما هم براساس وظیفه تبعیت کردیم.»
وی در پاسخ به این سوال که آیا در انتخابات یازدهم هم منتظر حکم حکومتی بودید یا خیر اظهار داشت: «خیر، نیازی به حکم حکومتی نبود. صدور چنین احکامی استثناء است و فکر میکنم در انتخابات اخیر نیازی به صدور حکم حکومتی نبود.»
عضو حقوقدان شورای نگهبان در بخش دیگری از «شناسنامه» در مورد بررسی صلاحیت آیت الله هاشمی رفسنجانی در انتخابات اخیر ریاست جمهوری هم گفت: «متاسفانه روایتهای مخدوش و متفاوتی در این مورد ارائه شده است. اگر قرار است این اخبار گفته شود راه حل درست انتشار متن مذاکرات شوراست اما اگر قرار نیست گفته شود، پس هیچ کس نباید در این مورد صحبت کند. من هم ترجیح میدهم فعلاً در این مورد صحبت نکنم اما فکر میکنم این از حقوق مردم است که از این خبر و دیگر موارد شورا باخبر شوند.»
وی در مورد انتخابات دهم ریاست جمهوری هم گفت: «در آن ایام همه ما نگران بودیم. مرحوم آیت الله آقا مجتبی تهرانی در آن ایام فرمودند انتخابات 88 انتخابات نبود، امتحانات بود همه ما امتحان شدیم. در آن انتخابات اتفاقاتی افتاد که نباید میافتاد و کسانی از قطار انتخابات پیدا شدند که نباید این کار را میکردند. وقتی به آن روزها نگاه میکنیم متوجه میشویم حادثه بسیار بزرگ بود و اگر فضل الهی و رهبر مدبرانه و بصیرت مردم نبود ممکن بود اصل نظام آسیب ببیند. این اتفاقات باعث نگرانی ما بود. طرفین قضیه عصبانی بودند و به گونهای رفتار میکردند که اصل نظام را هدف گرفته بودند. امیدواریم دیگر شاهد این اتفاقات نباشیم.»
اسماعیلی در مورد اینکه برخی معتقند اظهار نظرهای بعضی از اعضای شورای نگهبان در انتخابات سال 88 باعث خراب شدن جو انتخابات شد هم اظهار داشت: «من این صحبت را قبول ندارم اما ای کاش این اظهار نظرها انجام نمیشد. این اظهار نظرها به معنای دخالت در نتیجه انتخابات نبود. بدون رودربایستی عرض میکنم که بعضی از اعضای شورای نگهبان (که البته من جزو آنها نبودم) شیفته آقای احمدی نژاد بودند و به ایشان حسن ظن داشتند اما همین افراد وقتی حس کردند ممکن است انحرافی در مسیر ایجاد شده باشد بدون تعارف ایستادند.»
نامه شورای نگهبان به احمدی نژاد در دوران خانه نشینی
وی افزود: «یکی از سخت ترین دوران زندگی من، دوران تمرد 11 روزه در مقابل فرمان رهبری بود. این اتفاق که افتاد برای دوستانی که شیفه ایشان (احمدی نژاد) بودند خیلی تلخ بود. در یکی از جلسات من وقت گرفتم و گفتم شورای نگهبان نباید در خصوص این تمرد ساکت بنشیند و عرض کردم شورای نگهبان باید در این ارتباط که یک بیعت در انقلاب به شمار میرود موضعی قاطع داشته باشد. من نامهای تهیه کردم که به امضای 10 نفر از اعضای شورای نگهبان رسید و به رئیس جمهور وقت (احمدی نژاد) ارسال شد. در این نامه به صراحت آمده بود که ما شما را تا زمانی رئیس جمهور مشروع میدانیم که نسبت به ولایت فقیه و اختیارات قانونی وی تمکین داشته باشی. در انتهای نامه هم جمله معروف حضرت امام را آورده بودیم که فرمودند اگر رئیس جمهور با نصب ولی فقیه نباشد، طاغوت است.»
اسماعیلی گفت:«وقتی این متن در شورا خوانده شد همه پسندیدند و 10 نفر هم آن را امضاء کردند اما یکی از آقایان بزرگور که پیش از این خیلی از آقای احمدی نژاد دفاع میکرد علی رغم اینکه متن پیشنهادی خیلی محکم تنظیم شده بود به من اعتراض کرد که شما در آن متن مماشات کردهاید و باید محکمتر مینوشتید. نفرات دیگری که در شورا بودند و این نامه را امضاء نکردند هم نظرات دیگری داشتند و میخواستند از راههای دیگر این موضوع را حل کنند.»
دیگر اظهارات این عضو حقوقدان شورای نگهبان به شرح زیر است:
حضور در شورای نگهبان
- روزی که وارد شورای نگهبان شدم حتی یک موی سفید هم نداشتم. من دوره دکتری را در سال 78 تمام کرده و وارد هیات علمی دانشگاه شده بودم و چهره چندان ناشناختهای هم نبودم. در همان ایام آیت الله شاهرودی مرا به عنوان معاون پارلمانی قوه قضاییه منصوب کردند. وقتی رفتم تا ببینم باید چه کاری انجام دهیم متوجه شدم نیامده باید بروم و ایشان فرمودند نظرما تغییر کرده و میخواهیم شما را به عنوان عضو حقوقدان شورای نگهبان معرفی کنیم! هیچ وقت به ذهنم نمیرسید که بخواهم عضو شورای نگهبان باشم چون همه اعضای شورا سن بالایی داشتند و من در آن روزها 36 ساله و جوان بودم. آقای شاهرودی معقتد بودند باید نوعی جوانگرایی در شورای نگهبان اتفاق بیفتد و از اینجا آغاز کردند.
- آن روزها دوره اصلاحات و مجلس ششم بود و درگیری شدیدی بین شورای نگهبان و مجلس وجود داشت و آقای شاهرودی معتقد بودند باید افراد بی حاشیه و مورد قبولی را به مجلس معرفی کرد تا بتوان با مجلس دیالوگ برقرار کرد.
ارتباط با مرحوم احمد بورقانی
- رابطهام با ایشان تاثیری در رای مجلس ششم برای ورود به شورای نگهبان نداشت. من با ایشان از دوران جبهه و جنگ در ارتباط بودم و به صورت خانوادگی با هم رفت و آمد داشتیم. مرحوم بورقانی با ما ارتباط خوبی داشت اما فضای سنگینی که در مجلس ششم وجود داشت اجازه نمیداد ایشان کار خاصی انجام دهد.
- آن دوره اولین باری بود که حقوقدانها باید به مجلس میآمدند و از خودشان دفاع میکردند. در آن جلسه بعضی از آقایان که الان در رسانههای خارجی فعالیت میکنند، رفتار توهین آمیزی با من داشتند و اتهامات بدی به من وارد دانستند من هم خیلی قاطعانه و محترمانه پاسخ این اتهامات را دادم و گفتم رای بدهید یا رای ندهید به حال من فرقی نمیکند اما نوع رفتارتان، خوب نبود. در نهایت رئیس مجلس وقت و برخی دیگر از دوستان از من دلجویی کردند و موضوع گذشت.
تنش بین مجلس ششم و شورای نگهبان
- قطعاً میشد این اتفاقات کمتر بین مجلس و شورا وجود داشته باشد اما متاسفانه در مجلس ششم یک نوع فضای بدبینی و لجبازی وجود داشت و میخواستند با هرچیزی مخالفت کنند. این بدبینی و لجاجت نتیجه مناسبی هم نداشت و باعث شد قطعه نامناسبی در تاریخ مجلس و انقلاب به وجود بیاید.
تحقیق و تفحص از سازمان صدا و سیما و نهادهای تحت نظر رهبری در دوران مجلس ششم
- این دوستان فکر میکردند در صدا و سیما خبری است و با شعارهایی مثل سیمای لاریجانی و... مسائلی را مطرح میکردند. در مجلس طرحی برای تحقیق و تفحص از صدا و سیما مطرح شد اما نظر شورای نگهبان این بود که چون صدا و سیما به صورت مستقیم زیر نظر رهبری است این طرح قابل بحث نیست. اگرچه بنده نیت این دوستان از طرح این موضوع را قبول نداشتم اما از نظر حقوقی اصل این تحقیق و تفحص را بلامانع میدانستم تا برخی شبهات برطرف شود.
- آقای کروبی (رئیس مجلس ششم) وقتی از نظرات من مطلع شدند از من خواستند تا در جلساتی با هم شرکت کنیم تا به راه حلی برسیم. راه حل پایانی هم این بود که نمایندگان مجلس در این ارتباط نامهای به حضرت آقا بنویسند. ایشان هم با متانت و صبر فرمودند که نمایندگان مجاز به انجام این تحقیق و تفحص هستند اما علی رغم این لطف بازهم در مورد اعلام نتایج این تحقیقات کم لطفیهایی نسبت به صدا و سیما صورت گرفت.
ماجرای تحصن در مجلس ششم
- این تحصن هم در راستای همان لجبازی و بدبینی بود. کسی که به کمترین سطوح منافع ملی آشنا و پایبند بود رفتار این آقایان را در مجلس ششم نمیپذیرفت. به همین دلیل هم بود که مردم تو دهنی سنگینی به این افراد زدند. متاسفانه از تریبون مجلس برای بیان بدترین مسائل استفاده میکردند و منافع ملی را نادیده میگرفتند. گاهی از تریبون مجلس مسائلی مطرح میشد که رادیو اسرائیل نمیتوانست مانند آن را بیان کند! این افراد برای مجلس هفتم کاندیدا شدند و عدهای از آنها هم رد صلاحیت شدند. در حالی که نظام و رهبری در تلاش بودند حقی از کسی ضایع نشود، اینها روز به روز فضای کشور را تندتر میکردند. مثلاً نامهای بیادبانه و زشت خطاب به حضرت آقا نوشته بودند. فارغ از اینکه چه کسی این نامه را نوشته و موضوعش چه بود، نامه زشت و آزار دهندهای بود. اما برخلاف تبلیغاتی که اینها انجام میدادند، دلیل رد صلاحیت این افراد صرفاً این نامه نبود. البته برخی از اعضای شورای نگهبان معتقد بودند هرکس این نامه را امضاء کرده به آداب و اخلاق اسلامی ملتزم نیست و بیربط هم نمیگفتند. اما در جلسهای که با مقام معظم رهبری داشتیم ایشان فرمودند نباید نامهای که به من نوشته شده ملاک رد صلاحیت باشد.
- رئیس جمهور و رئیس مجلس به شورای نگهبان میآمدند و در مورد تک تک افراد صحبت میشد و پروندهها بررسی میشد. در واقع مجموعه نظام به دنبال حل مساله بودند اما گروهی هم در مجلس ششم حضور داشتند که اکثریت مجلس ششم را به دنبال خود میکشیدند و آن تحصن هم نتیجه تلاش این گروه بود. نتیجه این کارها در انتخابات مجلس هفتم مشخص شد و مردم حتی به یک نفر از افرادی که طرفدار چنین طرز تفکری بودند رای مثبت ندادند.
- من در متن حوادث کشور حضور دارم و دنبال کردن مصالح کشور را یک وظیفه شرعی برای خودم میدانم. اگر این به معنای سیاسی بودن است، بله من سیاسی هستم. هیچ کس نباید نسبت به سرنوشت انقلاب و کشور بی تفاوت باشد. اما همه کسانی که با من در ارتباط هستند میدانند که هیچ وقت خودم را در دسته بندیهای سیاسی قرار نمیدهم چون هیچ کدام از اینها را دارای ضابطههای شناخته شده یک حزب سیاسی نمیدانم. ضمن اینکه معتقدم عضو شورای نگهبان باید طوری رفتار کند که حرفش برای سلایق مختلف قابل قبول باشد. به این دلیل از ورود به دسته بندیهای سیاسی اجتناب میکنم.
- ما در شورای نگهبان در موضع داوری هستیم و داور باید مقبولیت و نفوذ کلام داشته باشد. اگر من کاری کنم که از قبل نظرم حدس زده شود، برای داوری من زمینه قابل قبولی فراهم نخواهد شد. قانون انتخابات به همین دلیل موضع گیری اعضای شورای نگهبان را علیه یا له کاندیداها ممنوع کرده است.
- زمانی که در دولت آقای هاشمی مسائل فرهنگی به حاشیه رانده میشد و مسائل انحرافی فرهنگی مثل دوچرخه سواری زنان و... مطرح میشد یادداشتی نوشتم و چوب محکمی هم بابت آن خوردم. در این یادداشت نسبت به نوع نگاهی به فرهنگ وجود داشت انتقاداتی مطرح کردم که مورد استقبال هم واقع شد. بعضی از دوستانی که از این مقاله ناراحت بودند ما را پیدا کردند و مزد مقالهای که نوشته بودیم را به ما دادند.
وضعیت فرهنگی کشور
- ما از جنگ استفاده خوبی نکردیم. جنگ ما یک پتانسیل و ظرفیت فرهنگی داشت که میتوانست حداقل 80 سال فرهنگ کشور را بیمه کند. بعد از جنگ یک مقدار از این فرهنگ فاصله گرفتیم و فکر کردیم لازمه پرداختن به آبادانی کشور، فاصله گرفتن از فرهنگ جهاد و شهادت و ایثار است. یک مقدار تشریفات و تجمل گرایی در ما رسوخ پیدا کرد و کم کم سایر آسیبهای فرهنگی هم رخنمایی کردند. وقتی صاحبان مقام و جایگاه سیاسی و اجتماعی دچار آسیبهای فرهنگی شوند این موضوع به طور طبیعی در بدنه جامعه هم رسوب خواهد کرد. مردم روش زندگی را از حاکمان خود میآموزند. هرچه از جنگ دور شدیم مشکلات اخلاقی را بیشتر دیدیم و میبینیم. ریشه بسیاری از مسائل سیاسی هم از نظر من به مشکلات اخلاقی که در بین ما وجود دارد مرتبط است.
- بزرگترین آفت روزگار ما رواج تملق و چاپلوسی و کمرنگ شدن فضای نقد است. ما هنوز باور نکردهایم که نقد حق مردم است. ما باور نکردهایم که ما خدمتگزار مردم هستیم و ولی نعمت میتواند عملکرد خدمتگزار خود را زیر ذره بین قرار دهد. ما باور نکردهایم که نقد پلکان ترقی است. از طرف دیگر متاسفانه از چند سال پیش تا الان فرهنگ چاپلوسی بین ما رواج پیدا کرده است که این خیلی مشکل ساز است. ما باید این سعه صدر را پیدا کنیم که دیگران کار ما را نقد کنند. امام میفرمودند نقد که هیچ، تخطئه یک تفضل الهی است. نقد راه رشد ما به سوی آینده است اما متاسفانه گاهی ادب نقد به درستی رعایت نمیشود. بعضیها نقد را با هتک مخلوط میکنند که نباید به این صورت عمل شود.
دکتر محسن اسماعیلی در پایان برنامه هم در مورد اسامی زیر نظرات خود را مطرح کرد:
امام: همه عشق و علاقه من
آیت الله مهدوی کنی: اصولگرای نمونه
شهید بهشتی:مظهر تدبیر و سیاست
شهید رجایی: اخلاص و پاکدامنی
شهید عاصمی: دوست
بنی صدر: مظهر بد عاقبتی
مهندس میرحسین موسوی: کسی که نتوانست داشته هایش را برای خودش نگه دارد
حجت الاسلام مهدی کروبی: امیدوارم به دامان انقلاب بازگردد
سید محمد خاتمی: شخصیت نجیب و فرهیخته که به موضع گیری های شفاف نیازمند است
آیت الله هاشمی رفسنجانی: سابقه درخشان و قابل قبول که باید یک مقدار به خودش لطف بیشتری داشته باشد
علی اکبر ناطق نوری: جوانمرد
محمود احمدی نژاد:پرتلاش
محمدباقر قالیباف: دوست مهربان و مدیر قوی که آن چیزی که از او دیده می شود با چیزی که هست متفاوت است
احمد جنتی: شخصیت برجسته انقلاب که قابل احترام است
آیت الله یزدی: آزاده
آیت الله هاشمی شاهرودی: فقیه ِ حکومت شناس امروزی
آیت الله مومن: ساده زیست و ملا
آیت الله رضوانی (ره): پردانش ِ کم گو
آیت الله مجتبی تهرانی (ره): امیدوارم در قیامت هم خدمتگزار ایشان باشم.