قولها و وعدههایی که آدم بهخودش میدهد که از ترم بعد، روش درس خواندنش را چنان و چنین خواهد کرد و تغییرات شگفتی در برنامههایش خواهد داد، شبهای بیداری و صبحهای خستگی. واقعا روزهای امتحان، دورههای غریبی از زندگی هستند که همه ما به هر نحوی شده آنها را میگذرانیم اما واقعا میتوان این دوران را بهتر هم گذراند؟
علاقههایی که شکوفا میشوند
دیدهاید وقتی امتحان دارید و اتفاقا خیلی هم وقت ندارید، ناگهان چه علاقههای نابی در وجود آدم شکوفا میشود؟ در این موارد 2 راه دارید؛ یک برگه بردارید و فهرستی از کارهایی که احساس میکنید ناگهان به علاقههای زندگیتان اضافه شدند، تهیه کنید و به محض اینکه امتحانها تمام شد، یک به یک از روی فهرست همه کارها را واقعا انجام دهید. راه دیگر این است که خیلی ساده در آینه بهخودتان لبخند بزنید، مچ خودتان را بگیرید و برای خودتان زمزمه کنید: «میدانم دوست داری فرار کنی، ولی فعلا باید همین درس خواندن برای امتحان را ادامه بدی.» این کار باعث میشود کمتر افسوس بخورید و بیشتر روی درستان تمرکز کنید.
امتحان یا امتحان؛ مسئله این است!
هر کلمهای معمولا مفاهیم، معانی و تصویرهایی را در ذهن آدم تداعی میکند. «خرداد»، چه چیزهایی را به یاد شما میآورد؟ از خیلیها که بپرسید، یکی از چند کلمه اولی که با شنیدن خرداد به ذهنشان میرسد، امتحان است. خود امتحان برای آدمهای مختلف، معنی متفاوتی دارد. بعضیها با امتحان طوری رفتار میکنند که انگار اساسا به دنیا آمدهاند که امتحان بدهند، تمام وقت سرشان توی کتاب است و نکتههای عجیب و غریب از اینطرف و آنطرف پیدا میکنند. برخی دیگر مانند یک تجارت به امتحان نگاه میکنند، تکنیک و روش دارند، به فرمولهای عجیب و غریبی رسیدهاند که ظاهرا جواب هم میدهند، حتی معامله میکنند! عده زیادی هم به امتحان و دوران امتحانات اغلب مانند گذراندن دورهای در اردوی کار اجباری نگاه میکنند؛ دورانی سخت که با جان کندن باید بگذرانی و بعد خلاص شدنت را جشن بگیری. هستند افرادی هم که به هر دلیل، از در بیخیالی وارد شدهاند و اصلا اهمیتی به امتحانها نمیدهند. معنی امتحان برای شما چیست؟ شما چطور این دوران را میگذرانید؟ اصلا هیچوقت از بیرون به واکنشهای خودتان به امتحانها نگاه کردهاید؟ خبر دارید بر خودتان و احساسهایتان در دوران امتحان چه میگذرد؟ عادتهای مشخصی دارید؟چیزی هست که حالتان را بهتر کند و روی نتیجه امتحانتان تأثیر خوبی بگذارد یا برعکس در عرض چند ثانیه باعث میشود کلا امتحانتان را از دست بدهید؟ شاید وقتش رسیده که موشکافانهتر بهخودتان در مواجهه با امتحانها نگاه کنید. بهاحتمال زیاد چیزهایی کشف میکنید که هم برایتان جالب است، هم روی واکنشها و رفتارهای شما در این دوران تأثیر خواهد داشت.
خواب نازنین
معمولا نخستین قربانی درسهای مانده، خواب بیچاره است. خیلیها در طول روز حواسشان به درس نیست و به نیمه شب که میرسد، تازه یادشان میافتد چقدر درس مانده دارند. جمله «فوقش نمیخوابم» اول خیلی ساده بهنظر میرسد اما بعد...توصیه اکید این است که در دوران امتحانها اتفاقا زیاد بخوابید، چون هر چه میخوانید در همان خواب است که جایگاه خودش را در مغز پیدا میکند و ماندگار میشود. سعی کنید شرایط آرامی برای خود مهیا کنید و خوب و آرام بخوابید تا اطلاعات و خواندههایتان خیلی خوب تهنشین و ماندگار شوند.
استرس، همراه همیشگی
فکر میکنید نخستین قدم در مواجهه با استرس چیست؟ این است که قبول کنید استرس دارید. استرس داشتن در دوران امتحان طبیعی است، پس با آن نجنگید. اگر در حدی است که عملکرد شما را تحتتأثیر قرار میدهد و باعث میشود مثلا تمرکز نداشته باشید، یا سر جلسه نتوانید دانستههایتان را بنویسید، احتمالا نیاز به مشاوره جدی یا حتی درمان دارید، اما در غیراین صورت، با نظمدادن برنامههایتان، میتوانید آن را در حد قابلکنترلی نگه دارید. به هر حال حواستان باشد که همین استرس کمک میکند شب امتحان بیدار بمانید و درس بخوانیـــد.
اصرار به تمیزی و مرتبی
از اتفاقهای معمولی که برای آدمها در روزهای امتحان میافتد، این است که ناگهان به تمیزی، نظم، چیدمان و مانند آن علاقهمند میشوند. همه هم بهدنبال این هستند که به آرامش برسند و بعد شروع به درس خواندن کنند اما حواسشان نیست که همین عقب انداختن درس خواندن است که باعث ایجاد نگرانی شده است. این وقتها مچ خودتان را بگیرید و بدانید که دارید چه میکنید. بهترین کار این است که برای کاری که میخواهید شروع کنید وقتی اندک درنظر بگیرید و به آن هم پایبند باشید، وگرنه چشم باز میکنید و میبینید 4-3ساعت دیگر از وقتتان هم گذشته و در این مدت فقط خانه را مرتب کردهاید. اگر با اتمام یک کار، حستان بهتر نشد، بهدنبال کار بعدی نروید. با این نگاه، راحتتر میتوانید برگردید سر درستان!
مدیریت زمان
شبهای قبل از امتحان، آدم ناگهان متخصص برنامهریزی میشود، و مانند یک مدیر پروژه ، بهشدت درگیر ثانیهها میشود. اتفاقی که میافتد این است که زمانی که برای برنامهریزی گذاشته میشود، خودش بهانهای برای در رفتن از زیر درس خواندن میشود. برای اینکه این اتفاق نیفتد، یک برنامه کلی بنویسید و خودتان را به آن پایبند کنید. برنامهتان باید مکتوب باشد، ضربالاجلها واقعبینانه انتخاب شده باشند و ساعتهای آزاد برای اتفاقات ناگهانی در آن پیشبینی شده باشد.
نیایش برای آرامش
خیلیها هدف اصلی از مطالعه و تحصیل و در نهایت امتحان را فراموش میکنند. یادشان میرود یاد میگیریم که از نادانی نجات پیدا کنیم تا بهتر زندگی کنیم. تحصیل میکنیم تا داناتر شویم، نه اینکه رتبه بهتری کسب کنیم. چه خوب حالا که قرار است از جهل نجات پیدا کنیم، آرام باشیم و برای کسب این آرامش به منشأ علم پناه ببریم. مطالعه را با یاد خداوند آغاز کنیم و از او بخواهیم که ما را از تاریکیهای وهم و جهل بیرون آورد و با نور فهم آراستهمان کند. بخواهیم که درهای رحمتش را بر ما بگشاید و گنجینههای دانش را بر ما بگستراند. پیامبر اکرم، حضرت محمد (ص) که داناترین آفریدگان است، از خداوند چنین مىخواهد: «رب زدنی علما؛ خدایا بر علم من بیفزا».