انتشار این عکس که توسط عکاس آمریکایی ادی آدامز گرفته شده بود فشار مخالفان جنگ را بر دولت مردان آمریکایی بیشتر کرد و در نهایت جنگ ویتنام پایان یافت.
ادی آدامز با این عکس و چندین عکس تکان دهنده دیگر از جنگ ویتنام به قله شهرت رسید واین بار خود او و نه عکسهایش مورد توجه رسانهها قرار گرفت. او در باره عکس خود اعلام کرد در آن لحظه ابتدا ژنرال لوآن ویتکنگ را کشت و بعد من با دوربین ژنرال را کشتم این داستان تا سالها به همین شکل ماند تا آدامز در یک اعتراف تکان دهنده اعلام کرد در آن لحظه سه نفر مردند، ویتکنگ، ژنرال لوآن و من و علت مردن من هم اینست که من به بینندگان نگفتم که آن ویت کنگ باعث کشته شدن پنج نفر شده بود.
این اعتراف موجب پیدایش نظریهای در عکاسی شد و آن هم اینست که عکاسی همه واقعیت نیست و تنها بخشي از آن است. در واقع ما بخش از واقعیت را دریافت میکنیم که در درون عکس هست و بخش عمدهای از واقعیت را اصلآ نمیبینیم که بتوانیم درباره آن قضاوت کنیم.
ادی آدامز بخاطر اینکه نتوانسته بود همه واقعیت را در عکسش بگنجاند و با انتقال بخشی از واقعیت به چهره و حیثیت ژنرال لطمه وارد کرده بود از او و خانواده ژنرال عذر خواهی کرد و کار به آنجا رسید که بعد از مرگ ژنرال او را قهرمان خواند.
و حالا ما باید بعد از گذشت سالها در مورد این چهار نفر، 1- ویت کنگ 2- ژنرال 3- ادی آدامز 4- واقعیت، قضاوت کنیم و قضاوت کردن مشکل ترین کار دنیاست.
- منبع: پارسينه
نظر شما