كسي را ببخش
يك مراسم بامزه و شخصي براي بخشيدن كسي كه در حق تو بدي كرده، برگزار كن. نامهاي به آن فرد بنويس و سعي كن دردهاي روحت را برايش به تصوير بكشي. بعد آن را پاره كن و نابود و در نهايت پنجبار با صداي بلند بگو: «من تو را بخشيدم». بعد برو يك نوشيدني خنك بخور و موفقيتت را در بخشيدن جشن بگير.
پر از زندگي شو
با يك بزرگتر به قبرستان برو و در آنجا قدم بزن. اينكار شايد كمي عجيب به نظر برسد، اما فكركردن به مرگ ميتواند ما را عميقاً به زندگي وصل كند. يك لحظه به اين فكر كن كه بعد از مرگت مردم دربارهات چه ميگويند؟ راستي، دوست داري دربارهات چه چيزهايي بگويند؟ بعد به خانه برو و فهرست كارهايي را كه قبل از مرگ بايد انجام بدهي، به روي كاغذ بياور.
10 تا كشف كن
در طول روز به محيط اطرافت دقت كن و ۱۰ چيز كوچك را كه برايت جذاب يا سرگرمكنندهاند (گل، سايهي افتاده بر كف پيادهرو، وانت ميوهفروش پاركشده جلوي ساختمان و...) پيدا كن. ميتواني از دوربين موبايلت براي ثبت اينچيزها استفاده كني.
از يكي از دوستانت هم بخواه كه همينكار را بكند. بعد چيزهايي را كه به آنها دقت كردهاي با چيزهايي كه دوستت پيدا كرده، مقايسه كن. اينكار چيزهاي تازهاي دربارهي دوستت يا خودت به تو ياد خواهد داد.
از چشم ديگري ببين
وقتي با كسي مخالفي يا نظرت با او فرق ميكند، سعي كن نگاهت را وسعت ببخشي و فقط براي يك لحظه خودت را جاي او بگذاري. سعي كن از قالب خودت بيرون بيايي و از چشمها و موقعيت او به موضوع نگاه كني. اينكار اصلاً راحت نيست، اما انجامش چيزهايي به تو ميآموزد كه از راه ديگري نميتواني به آنها برسي.
كلي كار هست كه انجام بدهي
* فهرستي از جملههاي قصار را در اينترنت پيدا كن؛ جملههاي انرژيبخش يا خندهدار. بعد بهترينهايش را در صفحهي مجازيات بنويس.
* بدون هيچ مناسبتي و بدون چشمداشت به يكنفر (كسي كه دوستش داري) هديهاي بده.
* هيچ ميدانستي كه تو حداقل ۲۰درصد لباسهايت را اصلاً نميپوشي؟ برو سراغ كمد و كشوي لباست و آن لباسها را به آدمهاي نيازمند ببخش.
نظر شما