فرخ نعمتی میگوید: معیار سختگیرانهای برای انتخاب نقشها ندارد، اما با این حال کمکار است و البته در زمینه گفتوگو هم حسابی کمکار. وقتی با او درباره بازیها و نقشهایی که تا به حال ایفا کرده است صحبت میکنیم متوجه میشویم که او فعالیت در عرصه هنر را از سال 58البته نه با بازیگری بلکه با دیدن محصولات فرهنگی و هنری، آن هم از نوع حرفهایاش مثل تئاتر، نمایشنامه و موسیقی شروع میکند تا خود جزیی از این خانواده میشود. با او درباره نقشاش در سریال « مدار صفر درجه» و فعالیتهایش صحبت کردهایم.
- شما را بیشتر میتوان بازیگر نقشهای گذرا و کوتاه و البته با فراز و فرودهای فراوان به حساب آورد.
همینطور است، من نه عضو گروه خاصی بودم و نه در هیچکدام از باندهایی که در سینما وجود دارد، عضو بودم.
- در فاصله سالهای 67 و 66 ، چهار پنج نقش بازی کردید، اما آنها دیده نشدند، مثل فیلم «زائر خلف» که جزء اولین فیلمهای شما در سینماست و یا فیلم «جمیل».
خوب این نقشها، نقشهایی مکمل بودند. این نقشها در مظان آسیب هستند. درست است که برخیها معتقدند هنرپیشه نقش دوم نمیمیرد ولی نقش دوم گاهی اوقات میمیرد و فدای نقشهای دیگر میشود.
- در اکثر وقتها در محصولاتی که از کارگردانی صاحبنام میبینیم این قاعده درست درمیآید؟!
ببینید در سینما باید ضوابط خاصی رعایت شود مثلاً زمان فیلم. گاهی اوقات فیلم طولانیتر از آن مقداری میشود که01 پرده شود و شما بتوانید آن را در سینما در یک سانس نمایش دهید. کارگردان سعی میکند این حذفیات آسیبی به خط اصلی قصه نرساند. شاید من بخت خوبی نداشتم که فیلمهایی را بازی کردم که دیده نشدند. مثلاً «زائر خلف» میتوانست من را به سینما معرفی کند.
- آن زمان که از تئاتر به سینما دعوت شدید، هر پیشنهادی را میپذیرفتید؟!
نه، از تئاتر نیامدم سینما، قضیه اینقدر بزرگ نیست. سال 63 بود که من تصور کردم نمیخواهم در سنیما مطرح باشم. میتوان گفت از این حیطه گریختم. سال 68 را یکجور دیگر شروع کردم، باز هم با تئاتر و نمایشی که برای خانم صابری بازی کردم. نقش سهراب سپهری در زندگی من تأثیر زیادی داشت و در انتخابهایی که بعداً کردم و یا انتخابهایی که شدم و جواب مثبت و منفی گرفتم.
- چرا خواستید نقشهای کوتاه و به یاد ماندنیتری را بازی کنید؟
من عادت کردم نقشهای کوتاهتر را بازی کنم، حتی از نقشهایی که متراژ بلند داشتند و هویت آنچنانی نداشتند. البته سعی میکنم در انتخابهایم این نکته را رعایت کنم.
- از مدار صفر درجه بگوییم، یکی دیگر از ویژگیهای نقش شما، منفی بودن است که کاملاً با فیزیک صورت شما هماهنگ میشود.
نمیدانم شاید اینطوری هم به نظر نمیآمد، آنقدر مرزبندی پررنگی میان نقش مثبت و منفی قائل نیستم.
- در مدار صفر درجه؟
بله، این نقش کاملاً منفی است و کاملاً مثبت و جدی آن نقش را بازی کردم.
- چگونه برای این نقش سرهنگ انتخاب شدید؟
حسن فتحی، دوست من، کارگردانی است که دو بار تجربه کار با ایشان را داشتم، ایشان را از تلهتئاترهای تلویزیونی میشناختم و خوشبخانه کارگردانی است که در زمینه کاری که انجام میدهد مطالعات زیادی دارد.
- به نظر شما مدار صفر درجه یک اتفاق است؟
آنچه تا به حال از این کار پخش شده عکسالعمل مثبتی بوده که مطرح شده، ولی به نظر من اندازهگیری ارزش هر کاری با استقبال تماشاگر، روش درستی نیست. ولی من نقل قولی از خود کارگردان میکنم که جملهای به من گفت که به مذاقم خوش آمد؛ او گفت: «این نقش در اجرا قویتر از آن چیزی شد که من در سناریو نوشته بودم» و خیلی خوشحال شدم که این را شنیدم.
- برای رسیدن به نقش این سرهنگ مرموز آقای فتحی تا چه میزان نقش را به اختیار خودتان گذاشتند؟
خوشبختانه آقای فتحی بازی را به اختیار بازیگر میگذاشت که هرجور میخواست بازی کند.
- لباس این شخصیت چهقدر به شما در پیدا کردن نقش کمک کرد؟
برای نقش آقای فتحی اصراری داشتند که برای نشان دادن احساسات و ویژگیهای فردی عنصر غلوآمیزی در کار نباشد. برای این نقش هم این مسأله مدنظر قرار گرفت؛ چرا که نمیخواستیم منفی بودن این آدم در ظاهر او مشخص باشد. مثلاً همیشه ما نقشهای منفی را اینگونه میبینیم که طرف عصبانیت خود را با شکستن و پرت کردن نشان دهد، ولی این نقش اینطور نبود. خوشبختانه این نقش با توجه به سناریوی آمادهای که داشت و همینطور مراحلی که من برای رسیدن به آن طی کردم، نزدیک شدن به نقش را آسانتر کرد.
- منابع تاریخی را خواندید یا این شخصیت را دیده بودید؟
قطعاً این آدم را دیدهام.
- الآن هم؟!
بله، الآن هم وجود دارند. پدرم سرهنگ بود، من با اینگونه شخصیتها آشنایی دارم و داشتم و دقیقاً میدانستم که اینگونه آدمها اگر قرار است منفی باشند یا دزدکی نقشهای دزدانه بکشند حتماً نباید در ظاهر آنها نمایان باشد .
- بحث اصلی این است که همیشه اصل وفادار ماندن به تاریخ در آثار تاریخی حرف اول را میزند. آیا وقتی سناریو را خواندید این حس به شما دست داد؟
خب، مسلم است وقتی قرار است در یک رویداد یا اثر تاریخی فیلم یا سریالی ساخته شود، قرار نیست عین همان واقعه و رویداد با تمام جزییاتش وجود داشته باشد. آنچه مهم است، این است که گاه درام قصه میطلبد که شخصیتهایی به کار اضافه شوند تا اوج و فرود داستان شکل طبیعی خود را سپری کند.