در این رسانهها، نویسندگان نامه متهم شدند که بعضا در فرایندهای اقتصادی دولتهای گذشته تصمیمساز یا تصمیمگیر بودهاند و بسیاری از نابسامانیهای موجود متأثر از عملکرد همین 57 نفر - یا بخشی از آنها- است.
متأسفانه این فضا بهسرعت به آنسو حرکت میکرد که راه هرگونه نقد علمی بر تصمیمات و عملکرد دولت بسته شود و هر نقاد و صاحبنظری از بیم برچسبهای سیاسی به خود اجازه ندهد نامهای امضا کند یا در نشستهای علمی سخنی بگوید.
57 اقتصاددان در این زمینه درایت به خرج دادند و حاضر نشدند در زمین بازیگران سیاسی وارد شوند و به همین دلیل بسیاری از آنها مهر سکوت بر لب زدند.
حتی در برابر فشار تبلیغاتی رسانه های خاص که تلاش کردند از میان آنها یارگیری کنند یا چنین وانمود نمایند که گروهی از 57 نفر متن را نخوانده امضا کردهاند، و اکنش نشان ندادند. به این ترتیب، آنها هر بهانهای را از بین بردند. بر این تدبیر باید آفرین گفت.
اما تدبیر بزرگتر، از آن رئیس جمهور بود. دکتر احمدینژاد با دعوت از اقتصاددانان برای شرکت در یک گفتوگوی صریح و مستقیم، بازی رسانههای خاص را متوقف کرد. رسانههایی که میخواستند از همین جلسه با نشاط، سوژه تبلیغاتی بیابند، ناکام ماندند.
رئیس جمهور نهتنها از فضای انتقادی حاکم بر جلسه استقبال کرد و برخی اشکالات مطرح شده از سوی اقتصاددانان را پذیرفت و درمورد برخی مشکلات، توضیحاتی ارائه داد، بلکه بهسوی همین کارشناسان منتقد، دست یاری دراز کرد و از آنها برای کمک به دولت دعوت کرد.
چنین شد که فضایی که بالقوه میتوانست جای خود را به نقار و کینه و بدبینی بدهد، به مفاهمه و هماندیشی تبدیل شد. البته بخشی از این تدبیر را باید مرهون تیم اقتصادی دولت دانست که اکثر آنها از همقطاران همان اساتیدی هستند که قلم به دست گرفته و در قالب 57 اقتصاددان به رئیس جمهور نامه نوشتند.
چهبسا اگر همین مسئولان اقتصادی سمت دولتی نداشتند و در فضای تصمیمگیریها نبودند، امضای 58 و 59 و شصتم نامه اقتصادانان، مربوط به آنان بود.
آنچه در جلسه اخیر رئیس جمهور و منتقدان رسانههای اقتصادی دولت گذشت، تأثیر شایستهای بر شرکتکنندگان در جلسه - هم طرف دولتی و هم منتقدان - داشته است.
طبعاً اگر چنین جلساتی با متخصصان سایر رشتهها، در عالم سیاست، فرهنگ و هنر، مسائل اجتماعی و... تکرار شود، بسیاری از شایعاتی که درباره بیگانه بودن بدنه دولت با دیدگاههای کارشناسی مطرح است نقش بر آب میشود و از آن مهمتر رسانههای افراطی و عصبانی، فرصت برهم زدن آرامش روانی جامعه را نمییابند.