یکی ازقوانین حرفها این است: حرفها از بین نمیروند و محو نمیشوند؛ از دهانی به دهان دیگر منتقل میشوند. از دهان شما که خارج شدند، میروند و توی دهان یکی دیگر مینشینند.
بعضی ازحرفها کارشان را بلد نیستند. میروند توی یک دهان اشتباهی یا میروند سراغ یک آدم اشتباهی. دیدید یکهو توی مراسم ترحیم به جای تسلیت ازدهانتان تبریک میگویم میپرد؟ دنبال مقصر نباشید. تقصیر آن دو کلمهی لعنتی است که اشتباهی آمدهاند توی دهانتان نشستهاند.
بعضی از حرفها برای ابد در ذهن چال میشوند و بعضی دیگر تبدیل میشوند به یک حرف دیگر. درست مثل وقتی كه نفرت تبدیل به دوستداشتن میشود.
بعضی ازحرفها حرف زیادی میزنند؛ بعضیهایشان کمحرفاند. بعضی از حرفها روی اعصاباند و بعضیهای دیگر حالت را خوب میکنند. بعضی ازحرفها بذلهگو هستند و بعضیهایشان عصا قورتداده و جدی.گاهی با هم مسابقه میدهند، تند میروند و تنه میزنند تا به دهانی برسندکه باید. بعضیهایشان قانون را رعایت میکنند، بعضی دیگر اعصاب چراغ قرمز را ندارند. اصلاً گاهی حوصلهی خودشان را هم ندارند.
بعضی از حرفها دقیقاند، اما بعضی دیگر حسابی شلختهاند. بعضیهایشان مرتباند و در بعضی دیگر اصلاً معلوم نیست نهاد کجاست و گزاره چه میخواهد بگوید.
بعضی ازحرفها فراموش شدهاند، بعضیها را باید فراموش کرد. بعضیها ما را خواب میکنند و بعضیهای دیگر بیدار.
بعضی از حرفها مثل میوه شیریناند. بعضی بعد از چند روز مثل لیموشیرین تلخ میشوند. بعضی ترشاند، بعضی بینمک. و از همه بدتر حرفهایی که مزهی تلخشان تا مدتها در دهان و یاد آدم میماند.
بعضی از حرفها را باید گفت. بعضیها را باید شنید. بعضیها را هم باید نادیده گرفت و نشنید.
بعضی از حرفها گم میشوند. آدم را نگران میکنند نکند پیدا نشوند، اما همهشان سعی میکنند صاحبشان را پیدا کنند.
ستاره نصیری، ۱۶ساله
خبرنگار افتخاری هفتهنامهی دوچرخه از تهران
تصویرگری: آتوسا درویشی، ۱۳ساله، خبرنگار افتخاری هفتهنامهی دوچرخه از كرج
نظر شما