دوشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۳ - ۰۹:۰۵
۰ نفر

فهیمه‌سادات طباطبایی: اسم ایستگاهشان محراب مولاست و نگاهشان به کرم امیرالمومنین (ع). سفره منسوب به آقا را در یکی از کوچه پسکوچه‌های همین شهر پهن می‌کنند اما میهمانانشان را از هر نقطه‌ای از این آبادی بزرگ فرامی‌خوانند.

افطار پای سفره مولا

براي آنها چه فرقي مي‌كند اهل اين محل باشي يا نباشي؟ رهگذر هستي يا پاي ثابت؟ فقيري يا غني؟ استاد دانشگاهي يا بقال سر خيابان؟ سر در خيمه مولايي‌شان نوشته‌اند:« افطارنما روزه خود را، از رزق كرم كرده مولا» پس ميزبانت علي(ع) است، از شب اول ‌ماه رمضان تا روز عيد فطر و چه چيزي بهتر از اين؟

اندك‌اندك جمع مستان مي‌رسند

اطراف خيمه افطار مولا از يك ساعت قبل از اذان كم‌كم شلوغ مي‌شود، پسربچه‌ها زودتر مي‌آيند، بعد پيرمرد و پيرزناني كه با قدم‌هاي آهسته، خودشان را به خيمه مي‌رسانند و كنار جدول خيابان مي‌نشينند، هر دقيقه كه مي‌گذرد جمعيت بيشتر مي‌شود، مردها در يك صف و زنان در صف ديگر. هركسي به هر نيت و اميدي بر سر اين خوان آمده، يكي مي‌خواهد براي شفاي كودك مريضش نذري بگيرد، آن يكي براي مادر پيرش، برخي دلشان مي‌خواهد روزه‌شان را با طعام مولا علي(ع) افطار كنند و بعضي ديگر حاجت گرفته از اين سفره‌اند. همه اينها در يك صف مي‌ايستند تا وقتي كه صداي اذان از گلدسته مسجد ميثم كه خيمه در كنار آن بنا شده، بلند مي‌شود. ‌الله اكبر‌الله اكبر... . امشب هم ميهمان آقاييم. قبول باشد.

اما اين طرف چادر، خادماني هستند كه در تكاپوي آماده‌سازي افطاري هستند، يكي ظرف‌ها را مي‌چيند، آن ديگري ديگ را مي‌آورد، خادمي چايي مي‌ريزد، يكي ديگر لقمه‌هاي نان، پنير و سبزي را كنار هم مي‌گذارد، چند نفر پاي ديگ براي كشيدن غذا نشسته‌اند و برخي هم پشت پيشخوان ايستاده تا افطار را به‌دست روزه‌داران بدهند و اين تكاپو تا اذان مغرب ادامه دارد. ‌الله اكبر‌الله اكبر... نماز جماعت برپا مي‌شود و بلافاصله ملاقه‌ها‌ در ديگ‌ها فرومي‌روند، چاي خوشرنگ خودش را قالب استكان‌ها مي‌كند. قبول باشد، روزه‌داران منتظرند. مردم يك به يك افطارشان را كه سوپ است يا‌ آش، با لقمه‌اي نان و پنير و سبزي و يك استكان چاي تحويل مي‌گيرند و از صف خارج مي‌شوند، يك ساعت از اذان گذشته، اطراف خيمه خلوت مي‌شود و تازه خادمان فرصت مي‌كنند روزه‌شان را افطار كنند.

افطاري 50نفره به هزار نفر رسيد

اين وصف هر شب ايستگاه صلواتي محراب مولاست كه با همه ايستگاه‌هاي صلواتي ديگر تهران فرق دارد؛ خيمه‌اي كه از سال 1380 توسط هادي زنجاني، جوان 30ساله محله ميثم منطقه 14 تهران برپا شده و به گفته او 50خادم عاشق دارد. او حالا 13سال باني و البته مسئول اين خيمه بزرگ است و اين خوان نعمت حيدر را با دوستانش مي‌گرداند. او تمام حرفش اين است كه در اين راه اول خدا و بعد مولا علي و در نهايت ياري خادمان كمك‌رسانش بوده و اگر اينطور نبود چطور مي‌توانست با دست خالي راه را ادامه دهد. « ائمه ما توصيه زيادي به افطاري دادن كرده‌اند، رهبري هم چندين‌بار بر اين موضوع تأكيد داشتند كه اين فرهنگ را دنبال كنيد. من هم يك‌بار لابه‌لاي صحبت با دوستان، اين جرقه به ذهنم رسيد كه در محله، يك ايستگاه راه بيندازم. اوايل كار فقط چاي و خرما و برخي شب‌ها حلوايي براي روزه‌داران رهگذر تدارك مي‌ديديم، آنها كه به هردليل موقع افطار در خيابان مانده بودند و تا خانه راه دراز داشتند، بعد كم كم به فكر سوپ و‌ آش و يك لقمه مختصر افتاديم. از 50كاسه شروع شد تا به 100تا هم رسيد و امسال هم به كرم مولا علي(ع) هرشب به 800نفر و در شب تولد امام حسن‌مجتبي(ع) و شب‌هاي قدر به هزار نفر هم افطار مي‌دهيم. اين نكته را هم بگويم كه براي ما فرقي نمي‌كند، مراجعان روزه‌داراند يا نه، كارتن خواب مي‌آيد، معتاد مي‌آيد، طرف با ماشين 250ميليوني به همراه خانواده‌اش هم مي‌آيد، كودك 7 ساله هم مي‌آيد، مريض هم مي‌آيد. افطار براي همه است. روزه‌دار و ندار ندارد.» زنجاني كه در ايام محرم و مراسم‌هاي مذهبي ديگر، آشپزي هيأت مذهبي جوانان محل را انجام مي‌دهد، خودش مسئوليت پختن افطاري را نيز به‌عهده دارد و هر روز بايد يك نوع سوپ يا‌ آش طبخ كند. افطاري كه در خيمه عرضه مي‌شود هرشب متنوع است. سوپ، عدسي، آش‌رشته، آش‌جو، نان، پنير و سبزي و چاي.

رفتگري كه خانه خريد

خيلي از كساني كه نذر سفره مولا مي‌كنند، بعد از مدتي مي‌آيند مي‌گويند ما حاجت گرفتيم، راست يا دروغش پاي خودشان، از پشت كنكوري گرفته تا ازدواج، شفاي مريض و... بالاخره مردم باورهاي قلبي زياد دارند كه اين اماكن گره‌‌‌گشا مي‌شود اما يك مورد را خودم شاهد بودم. رفتگر محل ساعت آخر فعاليت ايستگاه براي خوردن چاي آمد، خيلي ناراحت بود و دائم مي‌گفت اين نذري‌دادن‌ها فايده‌اي ندارد و من سال‌هاست نذر كردم يك خانه كوچك بخرم اما هيچ وقت خدا توجهي به من نداشته. حالا در اين ميان، پيرمردي كارتن قند آورده بود و مي‌گفت پارسال نذر كرده‌ام و حاجتم روا شده است. رفتگر با او هم شروع به بحث كرد. آن پيرمرد گفت كه حالا تو اين بار را هم نذر كن اگر نگرفت، حرف تو درست مي‌شود. اين ماجرا گذشت تا چند‌ ماه بعد، يك‌بار در خيابان او را ديدم، آمد سمتم و گفت من در قيامدشت خانه خريدم. خودم هم باورم نمي‌شود، خيلي خوشحالم و مي‌خواهم يك كارتن قند براي خيمه بياورم. خب، بهتر از اينكه يك نفر بعد از 20سال صاحبخانه شود؟

سد معبر نمي‌كنيم

يكي از مشكلاتي كه ايستگاه‌هاي صلواتي دارند، ايجاد شلوغي و بستن معابر عمومي و مزاحمت براي ساير عابران است اما مسئول ايستگاه محراب مولا اين مشكل را به‌گونه‌اي ديگر حل كرده تا مزاحمتي براي مردم محل و ساير شهروندان ايجاد نشود؛ « اوايل ايستگاه در حاشيه خيابان بود، موقع افطار، سد معبر مي‌شد و رفت‌وآمد را مشكل مي‌كرد، خوب ما هم نمي‌خواهيم براي انجام امور مستحبي مزاحمتي ايجاد كنيم، بنابراين ايستگاه را به زمين خالي كه كنار مسجد هست و اطراف آن فضاي باز زياد است، منتقل كرديم. اين طوري ترافيك و ناراحتي هم كمتر شد.»

همه خادمان مولا

خادمان خيمه را كه از نگاه بگذراني، همه بين 20 تا 30 سال سن دارند. جوان‌هايي كه با زبان روزه هركدام بخشي از اين مراسم را به‌عهده گرفته‌اند و بي‌ريا كارشان را انجام مي‌دهند، حتي در بين‌شان نوجواناني هم هستند كه كارهاي سبك‌تر را انجام مي‌دهند؛« در ميان خادمان مولا از 7 ساله داريم تا 80ساله. مثلا 2 ساعت مانده به اذان يك پسر 7 ساله مي‌آيد اينجا كاسه‌ها را مي‌چيند و يك خادم 10ساله داريم كه جارو مي‌زند. مادر خودم هم كه نزديك به 80سال دارد و مشوق من است از مسن‌ترين خادمان مولا علي(ع) است كه در اين مسير با همه سختي‌هايش خيلي همراه بوده است».

كمك 200توماني يك پيرزن

هزينه هرشب افطاري به روزه‌ داران يك ميليون تومان مي‌شود، يعني حدودا 30ميليون تومان در پايان ‌ماه مبارك رمضان. اين رقم زياد از كجا تأمين مي‌شود؟« اين هزينه خيلي بالاست و قطعا در توان شخص من نيست، كمك برخي از دوستان، آشنايان و مردم محل است. اما اين را هم بگويم كه صندوق جمع‌آوري كمك مردمي هم نگذاشته‌ايم، يعني خيلي از ايستگاه‌هاي صلواتي دارند، ما نداريم؛ اعتقاد دارم نبايد مردم را در خجالت و رودربايستي قرار داد و اگر كسي بخواهد خودش به لطف خدا و بعد مولاعلي(ع) كمك مي‌كند. ضمن اينكه ما از غريبه اصلا كمك نمي‌گيرم. خيرين بايد شناس باشند و چگونگي مال و ثروتشان مشخص باشد. خوب تا اينجا هم، كار روي زمين نمانده، باور كنيد خودم هم آخر ‌ماه رمضان در اعداد و ارقام و جفت و جور شدنشان مي‌مانم اما يقين دارم اصلا و ابدا اين چراغ خاموش نمي‌شود. كمك‌هاي خيرين از 200تومان شروع مي‌شود تا يك ميليون كه البته تعداد آنها خيلي كم است و بيشتر در شب‌هاي قدر و ولادت امام حسن(ع) تعلق مي‌گيرد. مثلا يك خانم پيري هست كه هر شب مي‌آيد ايستگاه و يك اسكناس 200توماني به من مي‌دهد، هرچه مي‌گويم نيازي نيست، زيربار نمي‌رود، حتي يك‌بار گفتم 6هزارتومان به من بده كه راحت‌تر باشي اما قبول نكرد. شايد دوست دارد در همه شب‌هاي افطاري سهمي داشته باشد، هيچ وقت علتش را نگفته، ما هم نمي‌پرسيم.» خيلي از مردمي كه اينجا براي گرفتن افطاري ايستاده‌اند، مشخص است كه وضعيت مالي خوبي دارند، اين را مي‌شود از لابه‌لاي صحبت‌ها يا نوع لباسشان و حتي خودروشان فهميد، پرسشي كه پيش مي‌آيد اين است كه بهتر نبود اين هزينه صرف امور خير ديگري مي‌شد؟« اين صحبت شما را خيلي‌ها به من گفته‌اند، مي‌گويند اين 30ميليون را هزينه جهيزيه يا ازدواج، آزادي زنداني و... كنيد. اما من براي كارم دليل دارم، حرفم اين است كه بايد افطاري دادن فرهنگ شود، بايد اين خيمه‌هاي توسل برپا شود، پارسال رهبري هم در نماز عيد فطر فرمودند: «مناسب است سنّت دادن افطاري دادن‌هاي ساده در مساجد و معابر عمومي مورد توجه همه كساني قرار گيرد كه در ‌ماه رمضان نيتِ بذل و بخشش و گشاده‌دستي دارند.» براي من و خادمان ديگر همين يك جمله كافي بود.»

خيمه مولا قانون و مقررات دارد

از برگه‌هاي كوچك و بزرگ نصب شده حامل قوانين و مقررات براي خادمان بر ديوار خيمه گرفته تا نحوه برخورد همه اعضا با مراجعان مي‌توان فهميد همه‌‌چيز برنامه‌ريزي شده است؛ «50خادم زن و مرد داريم. خانم‌ها در خيمه نيستند. آنها صبح تا عصر پشت صحنه در حال تدارك و آماده‌سازي‌ سبزي و لقمه و پاك كردن حبوبات و... هستند اما در خيمه 10خادم ثابت آقا داريم كه از قبل از اذان هرشب مي‌آيند و در پست خودشان مشغول مي‌شوند و نزديك به 30عضو چرخشي كه طبق نوبت هر كدامشان يك شب حضور دارند و تا ساعت پايان كار ايستگاه يعني 11 شب به روزه‌داران سرويس مي‌دهند. البته غذاي افطاري‌مان همان يك ساعت اول تمام مي‌شود و بعد آن فقط چاي، خرما و حلوا و... داريم. مثلا خادمان ايستگاه موقع افطار، حق خوردن غذا ندارند، بعد از آن هم بايد افطارشان را بيرون خيمه يا در گوشه‌اي بدون اينكه كسي ببيند، باز كنند. اولا كه موقع افطار بايد فقط و فقط به مردم افطار بدهيم. اگر يك خادم بخواهد خودش مشغول خوردن شود ديگر نمي‌توانيم سرويس درستي به مردم بدهيم. دوم اينكه بعد از پايان مراسم، بايد افطارشان را گوشه‌اي يا بيرون از ايستگاه بخورند، علت هم اين است كه مردم وقتي مي‌آيند مي‌بينند ما خودمان غذا مي‌خوريم دلشان مي‌خواهد، بعد شرمنده‌شان مي‌شويم كه تمام‌شده، علت اين قانون همين است. يكي ديگر از قوانين مهم نصب شده روي ديوار، تعطيلي 20دقيقه‌اي ايستگاه در زمان نماز است. اول نماز. واجب قطعي است، اجازه نداريم در موقع نماز مردم را دور ايستگاه جمع كنيم به همين‌خاطر به‌طور كل تعطيل مي‌كنيم.»

 

کد خبر 265810

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha