در روزهاي گذشته كشورهاي عربي منطقه مذاكرات مختلفي را درباره مقابله با اين گروه داشتهاند و برخلاف سكوت ظاهري گذشتهشان، از خطر آنها براي امنيت حرف ميزنند. خبر بازداشت ۸۸ تروريست در داخل عربستان به خوبي نشان ميدهد كه شعلههاي اين آتش حالا به اين كشورها هم رسيده است. درباره داعش و تأثير اين گروه بر كشورهاي عربي حوزه خليجفارس با دكتر مهران كامروا، استاد دانشگاه آمريكايي جورجتاون قطر گفتوگو كردهايم.
- وزير امور توسعه آلمان بهتازگي در مصاحبهاي كه جنجالي شد، درباره نقش مستقيم قطر در حمايت از گروه تروريستي داعش حرف زد. شما بهعنوان كسي كه سالهاست با سياست كشورهاي منطقه آشنا هستيد، دليل اين حمايت از گروههاي افراطي را از سوي اين كشور و دولتهاي ديگري مانند عربستان چه ميبينيد و اكنون آنها چه سياستي را دنبال ميكنند؟
مقامهاي قطر بعد از اين مصاحبه ماجرا را رد كردند اما بهطور غيررسمي افراد و مقامهايي در اين كشورها هستند كه پشتيباني مالي از داعش دارند. قطر و عربستان هر دو سعي كردهاند از گروههاي افراطي در سوريه و عراق بهعنوان ابزاري براي اهداف استراتژيك خودشان استفاده كنند. در ابتدا قطر قصد داشت از اخوانالمسلمين در ليبي و مصر اين استفاده را داشته باشد كه استراتژي آنها به بنبست رسيد. پس از آن سعي كرد از گروههاي افراطي در سوريه و عراق اين استفاده را بكند. اينطور كه گفته ميشود قطر، تركيه و عربستان بهصورت مستقيم يا غيرمستقيم از داعش حمايت كردهاند. از يك نظر قبول اين مسئله كمي تعجب آور است. چون بدون شك اين اقدام براي خودشان در آينده دردسر درست ميكند. اين كشورها بايد درس عبرتي از مسئله القاعده و گروههاي افراطي ديگر گرفته باشند. يكيدو دهه پيش عربستان و كشورهاي ديگر منطقه از القاعده پشتيباني كردند و بعد بهخود اين كشورها و امنيت آنها لطمه جدي وارد شد. اكنون داعش هم همينطور است و بايد از اين پديده و پيامدهايش هم درس عبرت بگيرند.
- در زمان اوج ناآراميهاي سوريه اين حمايت از گروههاي افراطي خيلي علني بود. اكنون بهنظر ميرسد كه اين كشورها هم با مخالفت جهاني حداقل در ظاهر به انكار و فعاليت بهصورت پنهاني روي آورند. زير پوست سياست خارجي اين كشورها چه جريان دارد؟
سياست خارجي اين كشورها اكنون يك روند مشخص و ثابتي ندارد و آنها تنها سعي ميكنند به اتفاقات منطقه واكنش نشان دهند. اين واكنش تا حدي از روي ترس و واهمه است. خودشان يكدفعه ديدهاند كه حمايت آنها از گروههاي افراطي و شورشي در سوريه تبديل به گروهي مانند داعش شده و مجبور شدند ناگهان خود را عقب بكشند. عربستان ذاتاً سيستمي محافظهكار دارد و تلاش ميكند به منافع ايران لطمه بزند. هدف اصلي آنها ايجاد ناامني نيست. هدف مهم آنها ايجاد جوي است كه منافع جمهوري اسلامي ايران تأمين نشود. رسيدن به اين هدف ميتواند براي آنها همراه با ايجاد ناامني در منطقه باشد. آنها ترس بنيادي و رقابت ديرينه با ايران دارند و راهبردهاي منطقهاي خود را با همين سياست جلو ميبرند.
- قطريها در سالهاي گذشته سعي كردهاند براي خودشان نقشي حتي فراتر از ظرفيتشان تعريف كرده و در اين نقش بازي كنند. بهتازگي خبرنگار آمريكايي كه از دست جبهه نصرت در سوريه آزاد شد با ميانجيگري قطر بوده است. نقش اين كشور در اين زمينه و رابطه با داعش چه بوده است؟
قطر در سالهاي گذشته تلاش كرده خود را بهعنوان بازيگر مهم در منطقه معرفي كند. آنها تلاش كردهاند كه خود را بهاصطلاح معروف بهعنوان يك عنصر خوب و مطلوب در منطقهاي پرتلاطم نمايش دهند. سالهاي ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ وقتي لبنان در لبه جنگ داخلي بود، قطر ميانجيگري كرد. ميانجيگري يكي از ابزارهاي اصلي سياست خارجي قطر بوده و از آن استفاده ميكردند كه از خود چهرهاي نشان دهند كه در منطقهاي پرآشوب دنبال صلح و آرامش هستند. حدود 2ماه قبل هم براي آزادي يك سرباز آمريكايي در افغانستان ميانجيگري كردند و در عوض آن چند نفر از اعضاي القاعده به قطر آمدند. در واقع قطريها از اين ابزار براي سياست خارجي خود استفاده ميكنند. اين كشور تلاش كرده كه خود را رابطي ميان واشنگتن و گروههاي مخالف اين كشور قرار دهد و از اين مسئله سود ببرد.
- در رابطه با مذاكرات آتشبس غزه اما بهنظر ميرسد كه قطريها نتوانستند اين نقش را داشته باشند.
قطر سعي كرد كه بهدليل اهميت ميانجيگري و در ادامه نقش گذشتهاش، در ماجراي غزه هم نقش رابط و ميانجي را ايفا كند. اما آمريكاييها و فلسطينيها در عمل ترجيح دادند مصر اين نقش را بر عهده بگيرد. اين حرف درستي است؛ دليل اصلي اين مسئله هم آن بود كه عبدالفتاح السيسي، رئيسجمهور مصر با حماس بهخاطر ريشههاي اخواني آن مخالفت دارد. به همينخاطر قطر در اين رابطه نقشي در حد بازيگر سطح دوم داشت.
- به القاعده و درس عبرت آن براي كشورهاي منطقه اشاره كرديد. داعش تاكنون هيچ تهديدي را متوجه كشورهاي عربي حوزه خليجفارس نكرده است. در آينده آيا اين گروه تروريستي تهديدي براي اين كشورها خواهد شد؟
حدود يك دهه است كه تحليلگران بارها گفتهاند كه ساختار اجتماعي و جمعيتي كشورهاي حوزه خليجفارس يك تهديد امنيتي براي آنهاست. گروههاي افراطي مثل القاعده و داعش ميتوانند به آساني در اين كشورها رخنه كنند و يك تهديد جدي براي آنها باشند. اين مسئله كاملاً در مورد اين كشورها صادق است و آنها بايد منتظر خطر داعش باشند. گفته ميشود كه حتي قطر و امارات به اين گروههاي افراطي باج ميدهند كه به اين كشورها حمله نكند و با رشوه، جلوي آنها را گرفتهاند.
- تا همين چندماه قبل آمريكا، عربستان و قطر به صراحت عليه دولت بشار اسد اقدام ميكردند. در شرايط جديد اما مقامهاي آمريكا از همكاري با سوريه براي مقابله با داعش حرف ميزنند. سياست جديدي در رابطه با سوريه شكل گرفته است؟
بهنظرم هنوز زود است در اين رابطه قضاوت كرد. جرياني كه از سال ۲۰۱۰ شروع شد هنوز ادامه دارد. زماني تصور ميشد كه قطر در مصر با به قدرت رسيدن اخوانالمسلمين بيشترين بهره را برده است اما ديديم كه اوضاع تغيير كرد و به ضرر اين كشور تمام شد. در تحولاتي كه به سرعت رخ ميدهند نميتوان مفهوم برد و باخت را بهصورت صريح مطرح كرد و تغيير مقطعي سياستها را جدي گرفت. بايد فعلاً در اين رابطه منتظر ماند.
- واشنگتن پست به تازگي در مطلبي نوشت كه آمريكا بايد در مورد دوستان و دشمنان خودش در خاورميانه بازبيني داشته باشد. فكر ميكنيد با توجه به هشدارهايي كه به اين كشور داده شده كاخ سفيد در عمل اين مسئله را پيگيري ميكند؟
در سالهاي گذشته رابطهاي كه بين آمريكا و متحدان آن در منطقه بهوجود آمده بسيار عميق شده است. رابطه واشنگتن با اين كشورها از چندين بعد مانند اقتصادي، نظامي و سياسي شكل گرفته و واشنگتن باكشورهايي مثل عربستان، كويت و قطر رابطهاي چند جانبه دارد. وجود مقرهاي نظامي و سرمايهگذاري چندميليارد دلاري آمريكا نشان ميدهد رابطهاي كه وجود دارد بهزودي و با سرعت تغيير نميكند. در مقابل اما بحثهاي زياد و هشدارهاي مختلفي هم وجود دارد كه رابطه عميق آمريكا با اين كشورها را عليه منافع واشنگتن توصيف ميكند. درباره تغيير وزن اين رابطه نبايد منتظر مسئلهاي ناگهاني بود و بايد بهتدريج اين مسئله را مشاهده كرد.
نظر شما