این، همه چیزی است که از آنها دیدهایم. معلوم نشد یکدفعه از کجا پیدایشان شد، اصلا نبودند. شغلی به اسم مانکنی نداشتیم، آن هم زنها! اما آنها الان حضور دارند و پای ثابت شوی لباس هستند، در جشنواره زنان سرزمین من وقتی تندیسهای جشن تقسیم میشد، یکی هم رسید به فروزان شاکوپا - مدیر مانکنها- کسی که مانکنها را دور هم جمع کرد و آموزش داد.
او استاد طراحی لباس دانشگاه الزهرا و علم و فرهنگ است اما این روزها ترجیح میدهد، مانکنها را آموزش دهد. با او درباره حضور مانکنها در جشنوارهها صحبت کردهایم.
- آموزش دادن مانکنها را از چه زمانی شروع کردید؟
از سال80 به صورت جدی جذب مانکنها شروع شد. اطلاعیه ندادیم. اصلا جایی نبود که بخواهیم اطلاعیه بدهیم. فقط من سر کلاسهای دانشگاه اعلام میکردم که میخواهیم یک شوی لباس بزرگ برگزار کنیم، هر کسی را که میشناسید میتواند مدل شود، معرفی کنید.
- چه معیاری داشتید؟
آن زمان قد بالای 65. البته الان 2 سال است که قد زیر 70 را قبول نمیکنیم.
- چرا؟
چون در قد170 لباس بهتر دیده میشود. آن موقع چون هنوز جا نیفتاده بود اول مجبور شدیم محدودیتهایی داشته باشیم. الان راحتتر میتوانیم افراد دلخواهمان را پیدا کنیم. شروع کار اینجوری بود که هر کسی هر فردی را که میشناخت و فکر میکرد با شرایط ما همخوانی دارد، معرفی میکرد. یک سالنی داشتیم که آنجا تست میگرفتیم.
- تستتان چه بود؟
اول این توضیح را بدهم که همه آدمها روی 2 خط راه میروند که به آن «دبللاین» میگویند اما مانکنها باید روی یک خط راه بروند؛ یعنی اگر جای پای مانکنها را به هم وصل کنید، آنها روی یک خط راه میروند.
البته یک مدل راه رفتن دیگر هم برای مانکنها هست که ما آن را آموزش نمیدهیم. به این مدل، x میگویند؛ یعنی یک مانکن در هر 2 قدم، یک x میکشد. ما این نوع راه رفتن را در ایران آموزش نمیدهیم چون اسلامی نیست.
- بعد از تست گرفتن چه شد؟
ما کسانی که متعادلتر بودند و میتوانستند با این مقوله رابطه برقرار کنند را پذیرفتیم. خب، اگر استعداد مانکن شدن نداشتند، رد میشدند. یک مشکل دیگر هم که داشتیم این بود که اکثر دخترهای ایرانی یک شانهشان پایینتر از یک شانه دیگر است چون همیشه کیفهای یکطرفه میاندازند. به کسانی که فکر میکردیم میتوانند مانکن شوند تمرینهایی دادیم که شانهشان صاف شود.
- باید چه ورزشهایی میکردند؟
بیشترین ورزشی که مانکنها باید انجام دهند، شنای کرال سینه و پشت است؛ ورزشهایی که بالاتنه را عقبتر از پایین تنه قرار دهد. بعد هم که مسئله سایز بود. مثلا کسی که قدش 170 است، سایزش باید 38 باشد
- رژیم غذایی هم داشتند؟
متاسفانه ما از سال80 جشنواره به صورت پیگیر نداشتهایم، برای همین نتوانستیم مداوم روی مانکنها کار کنیم. همه جای دنیا مانکنها به صورت مستقیم زیر نظر پزشک تغذیه هستند اما در ایران اینجوری نبوده. ما وقتی پروژهای داریم یک هفته قبلش مانکنها را میبینیم، بعد میرود تا برنامه بعدی.
آنها خودشان باید مواظب خودشان باشند. چیزهایی را خودم بهشان میگویم اما مکتوب نیست. با این حال، الان طرحی داریم، تا آنها را زیر پوشش رسمی درآوریم؛ یعنی کلاسهای مختلفی را که لازمه این شغل است برای آنها برگزار کنیم.
- چه کلاسهایی؟
روانشناسی، یوگا، تغذیه و...
- مدل بودن شغل اصلی مانکنهاست؟
نه! این شغل بیشتر برای آنها جنبه سرگرمکننده دارد.
- جذابیت آن برایشان مهم است؟
اول همین بود. سال80 که گفتند مدل میخواهیم، همه میگفتند بعضیها از خدایشان است که مدل شوند اما من هیچوقت اینجوری فکر نکردم. اعتقاد دارم که آنها هم برای کارشان زحمت میکشند؛ برای همین به آنها حقوق میدهیم.
- چقدر؟
این را دیگر نمیتوانم بگویم. البته ما پول زیادی به آنها نمیدهیم چون آنها در این مجموعه آموزش رایگان دیدهاند، پس باید در همین مجموعه هم باشند. هیچ قراردادی با آنها بسته نمیشود. آنها اصلا به عنوان مدل، راه رفتن را بلد نبودند و حالا یاد گرفتهاند. خب، برای آنها یک شغل ایجاد شده، کمکم هم جا میافتد.
- برای برنامههای دیگران چقدر میگیرند؟
من بهشان گفتهام برای پوشیدن هر لباس 30هزار تومان بگیرند. ببینید این مانکنها اصلا بیمه نمیشوند؛ یعنی اگر یک مانکن پایش سر راه رفتن پیچ بخورد و نتواند کار کند، کسی جواب نمیدهد.
- شغل اولشان چیست؟
یا دانشجو هستند یا کارمند. البته بیشتر دانشجو. کسانی هم هستند که شغل خاصی ندارند.
- صورت چقدر برایتان مهم است؟
خیلی مهم نیست. من قبل از زیبایی چهره، برایم اخلاق مهم است. اینکه روابط عمومی و روابط اجتماعیشان خوب باشد؛ صبور باشند. ببینید ما جایی داریم کار میکنیم که 50 تا دختر هستند که بیشترشان ظاهر خوبی دارند و باید خودشان را در یک مجموعه عضو بدانند.
- بعد از تمام شدن یک برنامه خیلی با هم رابطه دارید؟
نه، همه بیشتر به کارهای دیگرشان میرسند.
- لباسهای امسال چطور بود؟
لباسهای امسال بهتر از سال گذشته بود. چادرها خیلی میتوانست بهتر باشد، اگر رویشان وقت بیشتری میگذاشتند.
- چند تا از چادرها خوب بود؟
یکی دو تا.