فروپاشی آغاز میشود ولی این وسط یک چیز خوشایند هم وجود دارد؛ بعضی اعضای بدن ما میتوانند در بدن انسانهای دیگر به زندگی ادامه دهند و به آنها که به علتهای مختلف عضو مهمی مانند کلیه را از دست دادهاند جان و عمر تازهای ببخشند.
از چند سال پیش و با گسترش مهارتهای پزشکی، اهدای اعضای بدن در ایران شکل و شمایل درست و حسابیای به خود گرفته است. به هر حال قرار است در این صفحات چیزهای بیشتری راجع به این ماجرا بدانید و یاد بگیرید که اگر تصمیم گرفتید یکی از آن آدمها باشید، چی کار کنید تا بتوانید اعضای بدنتان را ببخشید؛ اعضایی که میتوانند به جای پوسیدن در زیر خاک، به دیگران زندگی دوباره ببخشند. سبکزندگی این شماره در مورد زنده ماندن پس از مرگ است.
پر کردن چهارخانهها
برای پرکردن فرم اهدای اعضا، باید معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی را پیدا کنید. در شهرهای مشهد، ارومیه، تبریز، زنجان، قزوین، قم، اصفهان، شهرکرد، یاسوج، شیراز، جهرم، کرمانشاه و... دانشگاههای علوم پزشکی فرمهای مخصوص شبکه فراهمآوری اعضای پیوندی ایران را به شما میدهند.
در تهران 3 بیمارستان دکتر شریعتی، مسیح دانشوری و امام خمینی جاهایی هستند که این فرم را دارند ولی مرکز اصلی مدیریت پیوند و بیماریهای خاص، در نزدیکی میدان ونک و کنار بیمارستان شهید هاشمینژاد مستقر است که در آنجا هم میتوانید فرمها را پیدا کنید و با پر کردن چند چهارخانه و نوشتن یک سری اطلاعات کارتان را شروع کنید.
از راه جستوجوی اینترنتی با کلید واژه «اهدای اعضا» نیز آدرسهای اینترنتی مربوط به دست خواهند آمد. البته فعلا امکانات ثبتنام اینترنتی فراهم نیست و باید به صورت حضوری فرمها را پر کنید.
فرم وصیتنامه شامل مشخصات معمولی است به اضافه اینکه باید عبارت «وصیت میکنم تا پس از مرگ، اعضایم جهت پیوند به بیماران نیازمند اعضای پیوندی مورد استفاده قرار گیرد» را با دستخط خود نوشته و امضا و اثر انگشت را هم برای محکمکاری اضافه کنید.
6 گزینه برای اهدا در فرمها وجود دارد: قلب، ریه، کبد، کلیهها، نسوج، همه اعضا و نسوج قابل اهدا. اگر تصمیم دارید اعضای بدن خود را بعد از مرگ ببخشید، خسیسبازی درنیاورید و همه گزینهها را علامت بزنید.
در انتهای فرم قسمتی وجود دارد که به صورت یک کارت جدا شده و به شما داده میشود. روی کارت مشخصات و اعلام رضایت شما و پشت کارت شماره تلفنهای بیمارستانهای امام خمینی و شریعتی نوشته شده است تا در صورت احراز مرگ مغزی به آنها اطلاع داده شود. کارت، یک شماره سریال مشترک با فرم وصیتنامه دارد که در مرکز مدیریت پیوند نگهداری میشود. کارت را همیشه همراه داشته باشید، مخصوصا هنگامی که احتمال مرگ مغزیتان بیشتر است!
برای تمام کسانی که میخواهند اعضای خود را اهدا کنند، سؤالها و نگرانیهایی پیش میآید که در برگههای ضمیمه وصیتنامه به آنها پاسخ داده شده است؛ مثلا اینکه پس از خارج کردن عضو، تکلیف فضای خالی آن چه میشود؟ یا اینکه پزشکانی که میخواهند از اعضای شما برای پیوند به دیگران استفاده کنند، همان پزشکانی هستند که مرگ مغزی و بازگشتناپذیری به زندگی را تأیید میکنند؟ جواب تمام آنها را میتوانید در فرم پیدا کنید.
قطعاتی که یدکی میشوند
محدویت سنی برای اهدای اعضا وجود ندارد ولی با توجه به اینکه بدن انسان معمولا در جوانی (متوسط سن قهرمانان ورزشی) دارای بهترین کیفیت است، جوانها اهداکنندگان ایدهآلی هستند.
دستگاهها: قلب، کلیهها، ریهها، کبد، لوزالمعده و رودهها.
بافتها: بافتهایی مثل قرنیه، استخوان، غضروف، عروق، پوست، تاندون لیگامان و دریچههای قلبی را میشود به بدن فرد نیازمند پیوند زد.
نکته اخلاقی -پزشکی: اگر داوطلب اهدای عضو شدید، انصاف داشته باشید و از بدنتان خوب مراقبت کنید. داوطلبی که مرگ مغزی شده اما به دلیل مثلا سیگاری بودن قلب و ریهاش نیمسوز شده باشد، به درد کسی نمیخورد.
رفت برگشتناپذیر
اگر بیمارستانها با بیماری مواجه شوند که دچار مرگ مغزی شده باشد، مسئله را به یکی از مراکز اهدای عضو اطلاع میدهند. اینطور مرگها، اغلب در پی تصادف، سقوط از ارتفاع، برخورد با اجسام سخت یا پاره شدن رگهای مغز رخ میدهد.
در ICU، پزشک تشخیص میدهد که شما به علت آسیب وارده به مغز دچار اختلال شدید هوشیاری هستید. این زمان به عنوان ساعت صفر تعیین میشود، دستگاههای تنفس و ضربان مصنوعی قلب به بدن متصل میشوند و یک تیم شامل پزشک عمومی، پرستار، متخصص بیهوشی و مددکار به بیمارستان اعزام میشوند تا مطمئن شوند شما از روی تخت بیمارستان بلندبشو نیستید و رضایت مقدماتی را از خانواده شما بگیرند.
حتی اگر فردی اندامهای خود را از لحاظ قانونی و حقوقی بخشیده باشد، باز هم به جهت رعایت ملاحظات اخلاقی و اجتماعی باید از خانواده او کسب رضایت کرد.
در صورت موافقت، شورای 5 نفرهای از پزشکان، باید مرگ مغزی بازگشتناپذیر را تایید کنند. یک متخصص مغز و اعصاب، یک جراح مغز، یک متخصص داخلی، یک متخصص بیهوشی و یک پزشک از پزشک قانونی، این شورا را تشکیل میدهند که همگی اختیارات ویژهای از مراجع عالی دارند.
این شورا هیچ نقش یا سهمی در مراحل انجام پیوند نخواهد داشت.
تا 24ساعت در ICU مهمان میمانید و حتی اگر یکی از الکترودهای متصل به مغز یا هر یک از نشانگرهای دیگر، کوچکترین علامتی را ثبت کنند که نشانه واکنش بدن باشد، عملیات اهدای عضو متوقف میشود.
علما چه میگویند
از خاک به خاک؛ از خاکستر به خاکستر
دکتر ایرج فاضل در تاریخ 31/2/1368 (ماه آخر زندگی امام خمینی(ره)) نظر ایشان را در مورد اهدای اعضای بدن جویا شد. در انتهای برگه استفتا نوشته شده است: «بر فرض مذکور چنانچه حیات انسان دیگری متوقف بر این باشد، با اجازه صاحب کلیه یا کبد و امثال آن جایز است». آیتالله خامنهای هم در تاریخ 28/11/70، نظر خود را در عبارتی مشابه بیان کردهاند. آیتالله صانعی، آیتالله بهجت، آیتالله مکارم شیرازی، آیتالله صافی و همینطور آیتالله فاضللنکرانی (رحمهالله علیه) نیز آن را جایز دانستهاند.
نکته بارز در مشروح استفتائات، مسئله ضرورت حفظ جان مسلمانی است که نیازمند دریافت عضو از میت است. برخی دیگر از روحانیون مانند آیتالله منتظری و آیتالله سیستانی این کار را به دلایلی مجاز ندانستهاند. این ملاحظات مذهبی که بحثهایی را در مورد اهدای اعضا پدید میآورد، ممنوعیت مثله کردن، مصداق ظلم واقع شدن، قطع عضو، عدم جواز تاخیر دفن و هتک حرمت به جسد را شامل میشود که البته با نگرش جدید فقه پویا اغلب این موانع رفع شده است.
در بسیاری از کشورها، عمل پیوند از لحاظ قانونی مجاز و در بیمارستان قابل اجراست ولی تعلقات مذهبی مانع گسترش پیوند اعضا میشود. حتی اجبارهایی که از سوی دولتها اعمال میشود هم در عمل مورد مناقشه قرار میگیرد.
بین کشورها، چین با توجه به ایدئولوژی حکومتی خود، بزرگترین بازار پیوند اعضاست که بسیاری از بیماران برای دریافت عضو، ناچار از سفر به آن هستند.
آنطرف آب چهجوری است؟
رضایتش را گرفتیم
کسب رضایت برای پیوند اعضا از بیمار مرگ مغزی در کشورهای مختلف انواع متفاوتی دارد. در فنلاند، پرتغال، اتریش، سوئد، چک، اسلواکی، مجارستان و لهستان فرض بر این است که تمامی شهروندان با اهدای اعضای خود موافق هستند و پس از احراز شرایط پزشکی، جراحی انجام میشود.
در آمریکا، انگلستان، ایرلند، دانمارک، هلند، آلمان و برخی کشورهای آمریکای لاتین، فرد باید در طول زندگی رضایت قطعی خود را ثبت کند. در اسپانیا، ایتالیا، یونان، بلژیک، لوکزامبورگ و فرانسه، علاوه بر رضایت هر فرد، خانواده او هم باید رضایت خود را اعلام کنند.