«قصههای مجید» از آن جمله است. مرادی کرمانی سال ۱۹۹۲ از سوی داوران جایزه جهانی هانس کریستین اندرسن برلین به دلیل تأثیر عمیق و گستردهاش در ادبیات کودکان جهان بهعنوان نویسنده برگزیده سال انتخاب شد. از او به عنوان چهره ماندگار تقدیر شده و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. كتاب هفته با مرادی کرمانی درباره وضعیت ادبیات داستانی عامهپسند گفتوگو کرده است:
- به نظر شما، دلیل پرمخاطب بودن ادبیات عامهپسند چیست؟
شاید بهتر باشد با یک مثال به طرح این مساله بپردازم. لباسهایی که برای حراجیها دوخته میشوند، لباسهای ارزانقیمتی با کیفیت پایینترند، اما این نوع البسه پرفروشند و در حقیقت صنعت لباس در دنیا بر پایه همین حراجیهاست. ادبیات عامهپسند را هم میتوان ادبیاتی دستیافتنی برای عامه مردم دانست و این نوع ادبیات با پاسخ دادن به مسائل پنهان روانی، خوانندگان خودش را دارد. طرح موضوعهای عشقی و سرگرمی در قالب این ادبیات باعث ایجاد کشش در خوانندگان میشود و خانمها مشتریان پر و پا قرص این کتابها محسوب میشوند. گاهی این نوع ادبیات را با اسامی دیگری مانند ادبیات آشپزخانهای و زرد هم معرفی میکنند، اما اینکه چه نامی روی آن بگذاریم در محتوای آن تغییری ایجاد نمیکند.
- وضعیت این آثار در بازار کنونی نشر ایران چگونه است؟ آیا این آثار میتوانند رونقی دوباره به بازار نشر بدهند؟
به عقیده من بخش اقتصادی نشر نیازمند چنین آثاری است، چون در اصطلاح این نوع کتابها خوانندهآورند. ادبیات عامه، خواننده تربیت میکند. بسیاری از خوانندگان کتابهای هنری، روشنفکری و ادبیات ناب با خواندن چنین آثاری به مطالعه علاقهمند شدهاند.
من هم خواننده این نوع آثار بودم و با خواندن این آثار کتابخوان شدم. قبل از انقلاب هم در مطبوعات کشور داستانهای بلند و کوتاه عامهپسند مینوشتم و در کل با این فضا آشنایی دارم. البته برای اینکه ادبیات عامهپسند بر شرایط بازار نشر تاثیرگذار باشد و بتواند خوانندگان را جذب کند، باید ببینیم نویسندگان چقدر توانا هستند. برخی معتقدند این نوع آثار به ادبیات ضرر میرسانند و خواننده را سادهپسند و تنبل بار میآورند و امیال مادی را در آنها پرورش میدهند اما به نظر من اینگونه نیست و این کتابها زوایای پنهان روابط انسانها را نشان میدهند. به هر حال این نوع ادبیات مخالفان خودش را دارد و من موافق این همه انتقاد از آن نیستم، چراکه ظلم زیادی به نویسندگانش میشود. چندی پیش در یکی از نشریات از عذابهایی که برای نویسنده یکی از نویسندگان معروف رمانهای عشقی در کشور میشد خواندم که او را نماد ابتذال مینامیدند. برخلاف تصور برخی منتقدان این آثار، با قرار دادن کمی چاشنی واقعیتنگری به جای دیدگاههای ایدهآلیستی، با حذف یا کمرنگ کردن این نوع آثار ادبی خوانندگان به سمت آثار نویسندگان صاحبنامی مانند همینگوی و... جذب نخواهند شد. وجود این نوع آثار برای تشویق عامه مردم به مطالعه ضروری است.
- در این آثار از چه نوع کلیشههایی استفاده میشود؟
کلیشههای موجود در این نوع آثار بیشتر بر اساس عشقهای مثلثی و پنهان است و ساختمان اکثرشان با قضا و قدر روزگار شکل میگیرد و منطقی پشت آنها نیست. ادبیات عامهپسند بیشتر به معلولها میپردازد و لایههای عمیقی ندارد. با شکلگیری بر اساس ساختمان افسانهای، عدهای از شخصیتها خوب و عدهای بد هستند. سوژهها بیشتر دمدستی و ژورنالیستیاند اما نکته حائز اهمیت این است که بدانیم این نوع آثار با ایجاد هیجان در مخاطب، تخیل و فضاسازی شکل میگیرند و نویسندگان آن افرادی خلاق و بااستعدادند که با تخیل قویشان به صحنهپردازیهای جذاب میپردازند. نباید به سادگی از کنار این آثار بگذریم، چراکه در مواردی این کتابها به دلیل خلاقیت و ساختار مناسبی که دارند محبوبیت فوقالعادهای پیدا میکنند و با شمارگان بالایی به فروش میرسند.
- آیا شکل ظاهری میتواند در محبوبیت و فروش این نوع ادبیات تاثیرگذار باشد؟
میتوان با استفاده از عکسهای پوستری و پلاکاردهای سینمایی با تعریف کمی از قصه و معرفی شخصیتهای داستان به جذابیت آثار بیفزاییم.حتی انتخاب نام کتاب هم میتواند به جذابیت و فروش بیشتر آن کمک کند. البته باید توجه داشته باشیم که این سطح کتابها را آثار ماندگار نمیدانند و با گذشت دورهای فراموش میشوند. تنها تعداد اندکی از این آثار مدت طولانیتری در بازار ماندگارند و در ذهنها باقی میمانند.
- آثار عامهپسند خارجی را در مقایسه با آثار عامهپسند داخلی چطور میبینید؟
به طور کلی آثار عامهپسند دغدغه مردم همان فرهنگ است و بر اساس اقتضائات فرهنگی هر سرزمینی آثاری شکل میگیرند. بسیاری از مسائلی که برای خوانندگان عامهپسند ما جذابند در فرهنگ کشورهای دیگر شاید جذاب نباشند. برای مثال، کتاب «بامداد خمار» که یکی از محبوبترین رمانهای عامهپسند کشورمان است به آلمانی ترجمه شد و به چاپ سوم و چهارم هم رسید. از فروشندهای پرسیدم مخاطبان این کتاب چه کسانی هستند؟ فروشنده گفت اکثر مخاطبان این کتاب خانمهای ایرانی مقیم آلمان هستند، چراکه موضوعهای مطرحشده در این کتاب مساله یک غربی نیستند و برایش جذابیتی ندارند.
- برای بهبود آثار منتشرشده در این حوزه چه پیشنهادی دارید؟
پیشنهاد میکنم با بررسی آثار این نوع ادبیات به پرفروشترینش جایزه اهدا شود تا سطح آثار منتشرشده بالاتر بیاید. این روش در کشورهای گوناگون برای کتابهای پرفروش انجام میشود؛ چراکه ضعیفترین کتابهای پرفروش هم چون باعث افزایش سطح کتابخوانی در کشور میشوند خوب هستند. اینکه یک نویسنده چنین قلم جذابی داشته باشد که بتواند مخاطبان زیادی را به سوی کتاب و کتابخوانی جذب کند، قابل تقدیر است.
نظر شما