دلسوژهها هم كربلايي است. گويي جان واژهها تشنه است كه از اين حال و هوا بنويسد. وقتي حالت اربعيني باشد گزارش اربعيني هم به تو ميخورد. وقتي قرار است در پيادهروي كربلا شركت كني قسمت ميشود درباره حال و هواي خدام اين عزادارها قلمفرسايي كني.
اسكان در مدارس كربلا
محسن آخوندزاده، مسئول هيئت خدامالحسين(ع) است. اين هيئت دانشجويي از سال 90 كار خود را آغاز كرده است؛ با محور قرار دادن دانشجويان و فعال كردن آنها در كشور عراق و عتبه مقدسه. از همان آغاز كار سعي كردهاند كه فعاليت اين هيئت مختص تهران نباشد و در استانهاي مختلف ارتباط داشته باشند. تقريبا سال 91 در تمام استانها نماينده استاني داشتهاند. در سال 91، دانشجويان را به پيادهروي اربعين اعزام كردند. حولوحوش1400دانشجو اعزام شدند. براي نخستينبار ظرفيت اسكان در مدارس كربلا توسط اين هيئت فعال شد. اين اتفاقي بود كه با يك پيشنهاد كاملا دانشجويي در يك جلسه مطرح شد. بعد از اينكه دوستان عراقيشان پيگيري كردند، به اين نتيجه رسيدند كه از نظر مسئولين عراق مشكلي وجود ندارد ولي در بازديد مدارس اعلام كردند كه مدارس شرايط اسكان ندارند، چون ميخواستند حداقل هزينه را براي دانشجويان داشته باشد. دانشجويان را بهصورت جهادي به كربلا فرستادند و آنها مدارس را براي اسكان آماده كردند. اين شد كه اسكان در مدارس كربلا شروع شد. در سالهاي بعد گروههاي ديگر در مدارس كربلا زائرين امامحسين(ع) را اسكان دادند. افتخار اين هيئت اين است كه امسال موكبهاي ايراني زيادشده و خوشحالند كه اين سنت حسنه جاري و ساري شدهاست.
ما هم ميآييم
در پيادهروي سال 91 براي اين هيئت دانشجويي يك اتفاق مهم افتاد. در مسير پيادهروي با پرچم كشورهاي مختلف برخورد كردند، مثلا انگليس و يا حتي پرچم كشور تانزانيا هم قابل ديدن بودند، ولي پرچم ايران نبود. انتظار داشتند پرچم ايران را ببينند ولي اين انتظار محقق نشد. پذيرايي ايرانيها هم فقط در حد چاي بود. همكاري وجود داشت ولي تحت بيرق و پرچم جمهوري اسلامي ايران نبود. همين شد يك علامت سؤال. همانجا ميثاق بستند كه پرچم جمهوري اسلامي ايران را بهعنوان خادمي در اين مسير به اهتزاز در بياورند. اين زمينه نخستين موكب رسمي جمهوري اسلامي در سال 92 شد.
موكب چيست؟
موكب به محلهايي گفته ميشود كه از زائرين پذيرايي ميكنند؛ هر مكاني كه عراقيها در اختيار زائرين قرار ميدهند. شايد بعضي موكبها در حد ارائه بسته دستمال كاغذي باشد و شايد بعضيها، سفرههايي در حد رئيس قبيله پهن ميكنند، به قول ما ايستگاه صلواتي، منتها با اين تفاوت كه موكب، محلي براي استراحت هم هست. ميشود تعبير حسينيهاي صلواتي را براي موكب اختيار كرد. در خيلي از اين موكبها لباسهايتان را ميدهيد و آنها براي شما ميشويند و حتي ميخشكانند. در بعضي موكبها ماساژ پا و بدن هم ميدهند. بعضيها هم كفش تعمير ميكنند و حتي بعضي ديگر كالسكه بچه تعمير ميكنند. اينها همه در محلهايي تحت عنوان موكب انجام ميشود.
ولي افتاد مشكل ها
آقاي آخوندزاده راجع به سختيها و مشكلات اين راه ميگويد: «ما در اين راه خيلي سختي كشيديم كه اين حركت را بقبولانيم. البته بعضا دلايل آنهايي كه با اين حركت مخالف بودند، غيرمنطقي بود. كاري بود كه تا به حال انجام نشده بود و كسي چنين جسارتي را نداشت. با همه اين تفاسير، وقتي علم اين موكب را بلند كرديم عراقيها خيلي استقبال كردند تا آنجا كه فرماندار كربلا براي تشكر به اين موكب آمد. از طرف ديگر نظم در موكب ما براي زائرين جذابيت داشت؛ فضايي كه يكپارچه توسط جوانان اداره شود».
مسئول هيئت خدامالحسين راجع به جابهجايي بارها در مرز ايران و عراق ميگويد: «سال گذشته بنا داشتيم در طول 10 روز فعاليت كنيم ولي چون اين نوع خدمت معرفي نشده بود بارها در مرز مهران گير كرد. 12تريلي در مرز مهران متوقف شد. آنها استدلالشان اين بود كه اين بارهاي شما مشمول صادرات ميشود و بايد مجوز داشته باشيد. از طرفي هم حق داشتند چون تا به حال خيرات به اين نوع و شكل تعريف نشده بود. همين تأخير باعث شد نذريها در مرز متوقف شود و برنامه 10 روزه ما به برنامه 4روزه تقليل يابد؛ براي هيئت خدامالحسين(ع) بسي افتخار بود كه دانشجويان در باز كردن اين مسير نقش اصلي و مهمي داشتند. چون امسال بحمدالله حج و زيارت وارد كار شد و 6 موكب در عراق مستقر كرد. هلالاحمر و سازمان بسيج شهرداري و هيئتهاي مذهبي هم در اين كار ورود كردند. امسال در اربعين اين نوع بارها تحت عنوان خيرات، تعريف قانوني شده است».
حديث محبت به زائران
اعضاي اين هيئت تقريبا يكسال برنامهريزي كردند. دانشجويان فعال در اين هيئت ميخواستند در فضايي كار كنند كه از آنجا نه بازخورد قبلي داشتند و نه حتي تجربهاي. از طرفي هم ميخواستند فقط خدمات ارائه ندهند. چه بسا پذيرايي آنها در اين موكب از همه لحاظ جامع و مانع بود. آنها در ليوانهايي چاي ميدادند كه در آن يك صحنهاي از اربعين بهصورت هنري كار شده بود. از طرفي در اين فكر بودند كه چه وسيله فرهنگياي به زائرين بدهند كه بازتاب و تأثير فرهنگي و در اين جمعيت كثير نمود داشته باشد. آخوندزاده در همين زمينه ميگويد: «در سال گذشته چون محور جهان تشيع سوريه بود و بحث دفاع از حرم مطرح بود سربند «كلنا عباسك يا زينب» را طراحي و روي سربندها چاپ كرديم و در طول اين چند روز به زائرين داديم. تعداد سر بندها 400هزار عدد بود، رغبت زائرين به حدي بود كه ظرف چند ساعت اين سربندها به اتمام رسيد. اين استقبال براي ما بينظير بود. ما البته زيارت اربعين را چاپ كرده بوديم و مقدار زيادي هم توزيع كرديم».
همانگونه كه ايرانيها بهشدت به امام حسين علاقه دارند، عراقيها هم بهشدت عاشق امام رضا(ع) هستند. براي همين اعضاي اين هيئت تلاش كردند از حرم امامرضا(ع) و حرم حضرت معصومه(س) متبركهايي را بگيرند و به افراد محدودي تحت عنوان هديه ويژه ارائه كنند. خدامالحسينيها در موكب نمايشگاه عكس نيز داشتند؛ نمايشگاهي با فضاي استكبارستيزي. در اين نمايشگاه، عكسهاي برگزيده سال گذشته در معرض عموم قرار گرفت.
هدف جامع؛ شكستن حصر رسانهاي
آخوندزاده مهمترين هدف اين موكب را شكستن حصر رسانهاي در زمينه پيادهروي كربلا ميداند و ميگويد: «ما يك هدف جامع داشتيم و آن هم اين بود كه ميخواستيم اين حصر رسانهاي را بشكنيم و اين پيادهروي را بهعنوان بزرگترين اجتماع بشري به جهانيان معرفي كنيم. ما در تمام فضاهاي مجازي صفحاتي را به نام اربعين 2013 و اربعين پيكس طراحي كرديم. بين مسير يك دكل اينترنتي زديم. يك تيم رسانهاي قوي با امكانات اينترنتي در محل اسكان داديم كه اين تيم رسانهاي بهصورت آنلاين محتواي روي صفحات مجازي را بارگذاري ميكرد. در تمام صفحات ما، سربندها و طرحها منعكس ميشد. اينها باعث شد بالاي 10هزار نفر در 4روز در اين صفحات عضو شوند».
هزينههاي موكب
چون اين هيئت دانشجويي است، هزينهها توسط مردم تأمين ميشود. افرادي كه در اين هيئت فعاليت ميكنند تلاش ميكنند نذورات مردم را جمعآوري كنند. بناي اصلي آنها اين است كه از بودجه دولتي استفاده نكنند، ولي در عين حال نهادهايي هستند كه آنها را در اين امر ياري ميكنند. مبناي اصلي آنها نذورات مردمي است. در دهه محرم به هيئتهاي مذهبي اعلام كردند و آنها نيز كمكهاي خود را به اين هيئت عرضه داشتهاند. سپاه محمد رسولالله تهران بزرگ، سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران، شهرداري منطقه6 تهران و شهرداري منطقه 3تهران ازجمله نهادهايي هستند كه به خدام امام حسين(ع) در اين موكب كمك كردهاند.
يك نذري ساده
براي امسال هم با توجه به تجربيات سال گذشته برنامهريزي كردهاند. آشپزخانه آنها روال گذشته را خواهد داشت. 8روز به زائرين خدمات ارائه ميدهند. حسينيه موكب هم، هر روز ظهر، برنامه سخنراني واعظين معروف ايراني و عراقي و همچنين مداحان ايراني و عراقي را خواهد داشت. چايخانه طبق روال سال گذشته با همان طرح روي ليوان، چايي به زوار خواهد داد. سربندهايي كه امسال براي زوار برنامهريزي كردهاند با شعار يالثاراتالحسين و تعداد آن نيز 700هزار عدد است. امسال براي نخستينبار غرفه كودك راهاندازي كردهاند. 50هزار عدد كلاه كه روي كلاهها محتواي فرهنگي نقش بسته آماده شده است. آنها اعتقاد دارند هر قدمي كه براي كودكان بردارند تا سالهاي سال در ذهن كودك ميماند و اين اثرگذاري زيادي دارد. آنها ديگر نقصهاي سال گذشته را نخواهند داشت. اينترنت خوبي به اهالي رسانه ميدهند. يك حركت بسيار زيبا و ماندگار نيز از خود بر جاي گذاشتهاند و آن هم طرح يك نذري ساده است البته با همكاري سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران. به نيت تمام مادران شهدايي كه كربلا را نديدهاند بهمدت 2 روز در تمام فرهنگسراهاي تهران مردم نذورات خود را كه بهصورت آجيل مشكلگشا بود ميآوردند و توسط مادران شهدا در فرهنگسراي شفق بستهبندي ميكردند تا در اختيار اين هيئت قرار بگيرد. برنامه هلالاحمر هم اين است كه زير بيرق پرچم جمهوري اسلامي فعاليت خود را انجام بدهد، همراه با موكب خدامالحسين و موكبهاي سازمان حج و زيارت و موكب شهرداري تهران و .... در موكبهاي خدامالحسين با يك تيم كامل پزشكي و در 2 شيفت كاري دريك كلينيك صحرايي و در موكبهاي حج و زيارت چادرهاي هلالاحمر زده خواهد شد و به ارائه فعاليتهاي پزشكي مشغول خواهند شد.
آنها نذر جالبي هم داشتهاند. نذر همهشان اين بود كه در اين موكب خادمي كنند به نيت اينكه تمريني كرده باشند براي آمادگي داشتن براي ظهور. آنها دعايشان هم متفاوت بود. دعايشان هم اين بود كه انشاءالله خود حضرت زهرا(س) ياري كند و خود ايشان هم قبول كنند و باعث شادي دل ايشان شود. دانشجوياني كه در اين موكب خدامي كردند امسال به آقاي آخوندزاده گفته بودند اگر امسال ما را براي خادمي نبريد نميتوانيم در تهران بند شويم. حتي نميتوانيم به پيادهروي كربلا هم برويم، آنقدر كه با اين فضا انس گرفته بودند. اين دانشجوها ميگويند تمام سال را منتظريم كه اين ايام بيايد و توفيق بشود كه خدامي زوار امام حسين(ع) را انجام بدهيم. حرف آخر رئيس هيئت خدامالحسين هم اين بود: «همه اين كارها در قبال حادثه كربلا و حتي در قبال اين پيادهرويها نخود يك آش و بلكه كمتر است. اين حركت يك حركت خودجوش است. دوستان يك ماه كاملا كار و زندگيشان را تعطيل ميكنند تا بتوانند بهترين برنامهريزي و ارائه خدمات را داشته باشند. انشاءالله حضرت زهرا از ما قبول كند.»
80 كيلومتر تكثر در وحدت
محمد يكي از خدام اين موكب است. او از حالوهواي زوار برايمان ميگويد؛ «يك نكته جالب اينكه معمولا وقتي يك عده كمي جايي جمع ميشوند بالاخره اختلاف سليقه پيش ميآيد و طبعا ناراحتي و... اما جالب است كه در اينجا ما يك مورد مشاجره نيز نديديم؛ حركتي بسيار متين، آرام و همراه با آرامش تمام؛ بسيار زيبا و ديدني؛ بسيار عميق و پرمحتوا. در دل هر كدام از اينان دنيايي هست. دوست داشتم با تمامشان صحبت ميكردم. آهاي آدمها بياييد كه در اين دنياي امروز حرفتان شنيدن دارد. آهاي مؤمنان! بياييد كه در اين دنياي تشنه معنويت حرفتان خريدار دارد.»
محمد ادامه ميدهد و ميگويد: «يكي از زائرين بهنام ميثم آمد و رو به من كرد و گفت: ما آنقدر پايمان درد ميكرد كه ميخواستيم هر 5 ستون بايستيم اما وقتي بچهها و خانمها را ميديديم كه با دمپايي دارند ميروند خجالت ميكشيديم و راه ميافتاديم. در جايي به افرادي كه داراي نوزاد بودند شيشه شير ميدادند. برخي خانمها، كودكان خود را داخل سبدهاي ميوه قرار ميدادند و ميكشيدند. مرتضي و جواد گفتند ما هم طناب را بگيريم و عكس بگيريم. تو رودربايستي 80تا ستون اين سبد را ميكشيدند و آن خانمها هم با خوشحالي ميآمدند. جالب اين بود كه وقتي دوستان اين كالسكههاي من درآوردي ميكشيدند برخي عربها به دوستان كمك ميكردند و آنها هم ميكشيدند».
انسان نميداند كدام بخش از ابعاد اين قضيه را بيان كند. اين 80كيلومتر پر از برخورد انسانهاست. ميليونها نفر در حال رفتوآمد و رفع حوائج مختلف هستند بدون اينكه شما يك برخورد بد ببيني. اين حركت عظيم، بسيار متين و آرام دارد اتفاق ميافتد. همه به آرامشي معنوي و باورنكردني رسيدهاند. علت آن چه ميتواند باشد؟ وقتي پاي معنويت راستين در ميان باشد آن هم معنويتي از جنس امام حسين عليهالسلام، وقتي همه يكدل و يك زبان باشند همين ميشود. خيلي عجيب است تو به اينجا كه نگاه ميكني تكثر ميبيني در عين وحدت. همه يك حرف دارند، همه يك صدا هستند، همه براي يك چيز آمدهاند. شكوه اسلام و شيعه را در اينجا بايد ديد و از اين قضيه نبايد به سادگي گذشت. مگر شنيدهايد كه در بهشت دعوا شود؟ اينجا بهشت است.
ابتدا ميخواستيم اينجا را با حج مقايسه كنيم و گفتيم اينجا چقدر شبيه حج است؛ فقير و غني نميشناسد همه يكرنگ و يكدل هستند و ... اما بعد ديديم خيلي متفاوت است. گفتيم اينجا چقدر شبيه بهشت است. حالا كه دارم فكر ميكنم ميبينم واقعا اينجا بهشت است. هر چه شما ميخواهي برايت فراهم است. وقتي اينجا مشاجرهاي نيست يكي از علائم بهشت است.
اينجا شبيه بهشت است. حسين ميگفت:«ديشب من درذهن خودم ميگفتم اگه بازهم پتو داشتم خوب بودها چون سردم بود. يك دفعه يك نفر 2 تا پتوي بزرگ آورد و انداخت كنار ما».
نظر شما