این علائم همگی میتوانند در سکته مغزی وجود داشته باشند، اما ممکن است علیرغم وجود این علائم، سکته اتفاق نیفتاده باشد. حالتی که میتوان آن را یک «شبهسکته» نامید.
محققان میگویند شبهسکته را، حتی وقتی تشخیص سکته مغزی در بیماری رد میشود، باید جدی گرفت.
به گزارش رویترز، محققان دانشگاه آلابامای آمریکا روی چند گروه از بیماران مطالعه و کیفیت زندگی آنها را در طول یک مدت زمان طولانی با هم مقایسه کردند؛ یک گروه بیمارانی بودند که واقعا سکته کامل کرده بودند، یک گروه بیمارانی بودند که علائمش را داشتند ولی واقعا سکته نکرده بودند و یک گروه هم افرادی که دچار گرفتگیهای کوچک در عروق تغذیهکننده سر (موسوم به حملههای گذرای قطع خونرسانی) شده بودند.
این 3 گروه با یک گروه بیعلامت و سالم که وضعیت سن وسال و جنس و سایر خصوصیاتشان مشابه گروههای آزمایش بود، مقایسه شدند.
بررسی کیفیت زندگی و ناتوانیهای بعدی گروههای مختلف نشان داد که گروه دوم، یعنی آنها که دچار یک شبهسکته شده بودند، بعد از گروه اول، یعنی سکتهایهای واقعی، بدترین وضع را داشتند.
این گروه از بیماران، برخی تواناییهای حرکتیشان را از دست داده بودند و قوای ذهنیشان هم تا حدودی کم شده بود. علائم کم شدن تواناییهای حرکتی، شامل ضعف و بیحسی و علائم مربوط به کم شدن تواناییهای ذهنی، شامل اختلال در تکلم و بیان بود.
این نتایج، حتی وقتی که رفتارهای مربوط به سلامتی، از قبیل ورزش و تغذیه، و همچنین عوامل خطر ایجادکننده سکته حذف شده بود، باز هم قابل توجه و بارز بود.
به گفته این محققان در نشریه علمی«سکته»، علت، احتمالا این است که این افراد قبلا دچار گرفتگیهای کوچکی در عروق مغزیشان شدهاند که تشخیص داده نشده و این گرفتگیها به مرور زمان خونرسانی به سلولهای مغزی را کم میکنند و باعث افت توانایی و عملکرد آنها میشوند.
توجیه دوم برای این پدیده این است که این علائم شبهسکته میتواند هشداری باشد برای سکتههای واقعی که قرار است در آینده اتفاق بیفتد.
به همین علت کارشناسان توصیه میکنند افرادی که دچار این گونه علائم میشوند، بهتر است به طور دورهای ویزیت و معاینه شوند و در صورتی که تواناییهای حرکتی و ذهنی آنها کاهش محسوسی پیدا کرد، حتما برای درمانهای بازتوانی مراجعه کنند.