«آيتالله سيدمحمدتقي حكيم» امام جماعت مسجدجامع حصاربوعلي شميران است؛ مردي كه هميشه با كتاب زيسته و همواره ميلش به دانستن بوده است. آيتالله بعد از تاسيس درمانگاه خيريه، با وقف و تبديل خانه مسكونياش به كتابخانه فرصتي ايجاد كرد تا جوانها بيشتر بخوانند و بيشتر بدانند. ميگويند حتي خودكار و مداد خانهاش را نيز وقف كرده و كتابهاي خطي، سنگي و قديمي بسياري را به كتابخانه بخشيده است. كتابخانه آيتالله حكيم تنها كتابخانه تحت پوشش آستان قدس در پايتخت است.
توفيق خدمت به خلق
«درهفتادمين سال از عمر سپري شده و در سيوپنجمين سال خدمتگزاري در نخستين منطقه پايتخت توفيق يافتم تا به فكر و طرحي، جامه عمل بپوشانم كه سالها انديشهاش ذهنم را مشغول كرده و كمبودش را همواره احساس ميكردم و آن بنيان يك كتابخانه فراگير جهت استفاده عموم در شمالشرق شميران بود. خدا را شاكرم اين مهم در روز ميلاد باسعادت حضرت اباعبداللهالحسين(ع) سوم شعبان ١٤١٧ مطابق با ٢٤ آذرماه ١٣٧٥ به انجام رسيد، به اميد آنكه افتتاح اين مركز فرهنگي- اسلامي، نقشي سازنده در هدايت انديشه و ذوق نسل جوان داشته و در نهايت حركتي مثبت در تنوير افكار علاقهمندان باشد.» اينها بخشي از نوشته سيدمحمدتقي حكيم، واقف كتابخانهاي است كه بهتازگي در بناي بزرگتري به بهرهبرداري رسيده است. خودش در توضيح چگونگي اين ماجرا ميگويد: «خانه مشتركمان را كه بهنام حاجيهخانم بود در سال 1375به همراه تمام كتابها و اموال كه نتيجه سالها پژوهش در كشورهاي مختلف بود، به آستان قدسرضوي وقف كرديم تا هم شعبهاي از كتابخانه مقدس رضويه باشد و هم مكاني براي دسترسي اهالي تحقيق و پژوهش به اين كتابها.»
گنجينهاي در زمين امامرضا(ع)
حاجآقا حكيم، واقف كتابخانه عمومي آيتالله سيدمحمدتقي حكيم با بيان اين سخنان درباره چگونگي ايجاد اين مكان وقفي ميگويد: «خيلي كوچك بودم كه شروع به خريد و جمعآوري كتاب كردم. به هر شهر و كشوري، از قم تا نجفاشرف و بيتالمقدس تا سوئيس كه براي تحصيل ميرفتم كتاب ميخريدم، طوري كه مجموعهاي از 3هزار جلد كتاب جمعآوري كرده بودم در موضوعات متعدد از ادبيات و تاريخ و جغرافيا گرفته تا كتب فقهي و ديني. در كنار اين كتابها مجموعهاي از كتب قديمي و چاپ سنگي و كتابهاي خطي دستنويس هم از اجدادم برايم به يادگار و ارث مانده بود؛ گنجينهاي كه بايد براي ماندگاريشان تصميم ميگرفتم. و وقف و تاسيس كتابخانه بهنظرم بهترين راه بود. موضوع را با مرحومه حاجيهخانم كه همراه و همدل همه سالهاي زندگيام بود در ميان گذاشتم. به او گفتم من كتابهايم را وقف ميكنم و شما خانه را. خانه مسكوني را به نام همسرم مرحوم حاجيهخانم مرضيه حكيم زده بودم. خيلي استقبال كرد و گفت در اين كار فرهنگي شريك ميشود.»
حاجآقا ادامه ميدهد: «سال 1375 بود و روز عيد. روبه قبله نشستيم و صيغه وقف خوانديم و چند روز بعد هم با يكديگر به محضر رفتيم. خانه و همه كتابها اعم از كتابهاي سنگي، خطي و معمولي را وقف كرديم اما براي ماندگاري بيشتر و بهواسطه داشتن كتابهاي خطي تصميم گرفتيم كتابخانه را تحت پوشش آستانقدس قرار دهيم. از آستانقدس آمدند، ديدند و بخشي ازكتابها را هم برايمان صحافي كردند و اين شد كه ما امروز تنها كتابخانه تحت پوشش آستانقدس در پايتخت هستيم؛ كتابخانهاي كه هم وقف است و هم متعلق به آقا امامرضا(ع) و چه نعمتي از اين بالاتر كه در تكهاي از زميني كه متعلق به آقا ثامنالحجج(ع) است خدمت كنيم و اميدواريم كه قدرداناش باشيم.»
كتابخانهاي در شأن امامرضا(ع)
اگرچه نخستين انديشه درباره گردآوري كتاب و تشكيل يك كتابخانه به منصه ظهور رسيده بود اما گويي حاجآقا به آنچه ميخواست دست نيافته بود؛ «استقبال بسيارخوب بود. بچههاي بسياري ميآمدند. تقاضا براي كتابهاي تخصصي و ناياب هم بسيار زياد بود اما راضي نبودم. به همين دليل تصميم گرفتم خانه كناري كتابخانه را براي توسعه كتابخانه وقفي خريداري كنم تا هم اين مركز فرهنگي را با امكانات بيشتري در اختيار علاقهمندان قرار دهم و هم مكاني درخور و شأن امامرضا(ع) ايجاد كنم.»
فرصتي براي توسعه فرهنگ كتاب و كتابخواني
سرانجام عمليات ساختماني آغاز شد و ساختمان تازه با كاربري كتابخانه در 6طبقه افتتاح شد. حالا چند ماهي از افتتاح رسمي كتابخانه كه به دورهاي تازه از فعاليتهاي تخصصي وارد شده، ميگذرد. آيتالله حكيم ميگويد: «گشايش طبقات جديد كتابخانه با هدف خدماترساني بيشتر به محققان و اهل علم، فرصتي تازه براي توسعه فرهنگ كتاب و كتابخواني نيز فراهم آورده است. ضمن اينكه مردم وقتي ديدند كتابهاي چاپ سنگي و خطي گرانبها در اين مجموعه در دسترس عموم قرار دارد كتابهاي خود را به ما اهدا كردند البته اين كتابها با نام خودشان ثبت ميشود. همچنين در شرايط ايدهآل مرمت و صحافي شده و در شرايط ايدهآل نگهداري ميشود.» اما چه كساني ميتوانند از اين كتابخانه تخصصي بهرهمند شوند؟ «اگرچه براي عضويت در اين كتابخانه هيچ شرط خاصي وجود ندارد و عضويت در كتابخانه و استفاده از كتابها براي همگان آزاد است اما با تخصصيشدن كتابخانه شاهد حضور دانشجويان دكتري و ارشد بيشتري هستيم و البته اين، بار كار را سنگينتر كرده چرا كه متقاضي كتب تخصصي بيشتر شده. بچهها كتابهايي ميخواهند كه خيلي هم گران است اما وظيفه خود ميدانيم كه آنها را تهيه كنيم؛ يا از طريق آستان يا خودمان. به هرحال كتابخانه دائم در حال بهروزشدن و غنيتر شدن است و من تا زنده هستم تمام تلاشم اين است كه منابع مورد نياز در اختيار دانشجويان قرار گيرد.» هزينههاي كتابخانه همه بر عهده آيتالله حكيم است. وي ميگويد: «دوست دارم تا زماني كه در قيد حيات هستم هزينهها را خود متقبل شوم.»
مركزي تحقيقاتي و پژوهشي به معناي واقعي
حاجآقا با وجود كهولت سن نهتنها دست از مطالعه و تدريس برنداشته بلكه از دور شدن از فضاي تحقيق نيز ابا دارد؛ «براي اينكه از فضاي مطالعه دور نباشم فضايي را در طبقه اول براي سكونت قرار دادهام كه البته اين مكان مانند ساير اموال ديگرم وقف شده است.»
ديدن خانه حاجآقا هم خالي از لطف نيست بهخصوص اينكه اين ساختمان مأمن دانشجوياني است كه هر روز براي ديدنش ميآيند؛«واقعيت اين است كه من همه چند هزار جلد كتابم را خواندهام و اگر اين كتابخانه را راه انداختم نه براي اينكه فقط كاري در راه رضاي خدا انجام داده باشم بلكه ميخواستم بهمعناي واقعي مركزي تحقيقاتي و پژوهشي بنا كنم.»
بزرگترين دلمشغوليام تدريس در دانشگاه است
«هنوز هم كتاب ميخوانم چون تدريس ميكنم. كتابهاي جديد در مسائل مختلف اجتماعي و علمي را مطالعه ميكنم. آخرين كتابي كه خواندهام اقتصاد اسلامي است. گاهي اوقات درهمان كتابخانه كتاب ميخوانم و با بچهها صحبت ميكنم و از خواستههايشان باخبر ميشوم البته بيشتر بچهها به من سرميزنند. بهخصوص اعياد خيلي شلوغ است. تدريس را خيلي دوست دارم و يكي از دلمشغوليهايم است. در دانشگاه تهران هر ترم يكي از دروس آشنايي با علوم انساني، آشنايي با علوم قرآني و صرف و نحو عربي تدريس ميكنم. خدا را شكر دانشجويان خوبي داريم كه با وجود درگيريهاي زندگي صنعتي و شهري، هم كار ميكنند و هم درس ميخوانند. اين براي من كه بهراحتي درس خواندهام و بدون دغدغه، بسيار قابل ستايش است چراكه در گذشته آنقدر دغدغه براي گذران زندگي نبود. همهچيز ساده بود و بيآلايش. اما خب روزگار تغيير كرده است. البته به غير از تدريس در دانشگاه به خواهران حوزه علميه فاطمه زهرا(س) در روزهاي شنبه و دوشنبه نيز درس ميدهم.» با خنده ميگويد: «پير شدهام سنم بالا رفته است. رفتوآمد برايم سخت است، براي همين آنها ميآيند.»
نيم قرن حضور در كسوت امام جماعت
ويژگي ديگر حاجآقا، نيم قرن حضور در كسوت امام جماعت در مسجد حصاربوعلي است. آيتالله حكيم ميگويد: «از سال 1340 كه از اهواز به تهران آمدهام امامجماعت مسجد جامع حصار بوعلي هستم؛ يعني چيزي حدود 53سال.»
بايد و بايد فرهنگ وقف را احيا كنيم
«بايد دست بهدست هم دهيم و فرهنگ كتاب و كتابخواني كه از مهمترين موضوعات فرهنگي روز جامعه است را توسعه دهيم. در اين موضوع با ورود موقوفات ميتوان شاهد تحولات اساسي در راستاي اعتلاي فرهنگي جامعه بود. امروز به هر گوشهاي از شهر و محله كه نگاه كنيد مسجد و حسينيه ميبينيد اما كتابخانه خيلي كم است. بايد در اين زمينه بيشتر كار شود. با كتاب و كتابخواني و با تمسك به فرهنگ حسنه وقف ميتوان سرنوشت بسياري را تغييرداد. ضمن اينكه افزايش سرانه مطالعه يكي از ويژگيها و مولفههاي پيشرفت و موفقيت جامعه و تمدن بهحساب ميآيد. هر جامعهاي براي دستيابي به موفقيتهاي بالاتر، بايد اين سرانه را افزايش دهد البته اقدام به ثبت موقوفات در گذشته بين مردم رواج بسياري داشت و آنان كه تمكن مالي بيشتر و امكانات بهتر داشتند، وارد عرصه وقف شده بودند كه تاكنون نيز آثار آن باقي است اما متأسفانه در عصر حاضر اين سنت حسنه كمرنگ شده كه اين هم بيارتباط با گراني نيست. به هر حال بايد و بايد فرهنگ وقف را در كشور احيا كنيم چرا كه يكي از دلايل شكوفايي فرهنگ و تمدن اسلامي تجلي روحيه احسان و نيكوكاري، نوعدوستي و خيرخواهي در قالب سنت حسنه وقف و انجام امور خيريه و عامالمنفعه است. سنت حسنه وقف از سنتهايي است كه خداوند متعال نيز به آن تأكيد بسياري كرده و در آيات و احاديث از وقف بهعنوان سنت حسنه الهي ياد شده است. گراني سبب شده كه وقف كمتر شود. البته شهرداري بسيار در زمينه كمك ميكند؛ در راهاندازي و افتتاح مجدد كتابخانه نيز از سوي مهندس يزداني، شهردار منطقه يك بسيار كمكهاي ارزندهاي شد اما به هر حال وقف اموال كار راحتي نيست؛ اما با اين كار هم دنيا را داري و هم آخرت را.»
فقط لباسهاي تنم وقف نيست
به هر گوشهاي از منزل مسكوني كه نگاه ميكني وقف شده است از تابلوهايي كه اهدا شده است تا ساعت، صندليها و حتي گوشي تلفن و آيفون ديواري. حاجآقا ميگويد: «فقط اين لباسهايم براي خودم است. هرچه كه در اين خانه و اين مجموعه 6طبقه ميبينيد وقف است.»
وي در ادامه ميگويد: «از اين اتفاق راضيام و خوشحال، روح و روان حاجيهخانم هم كه در امامزادهصالح(ع) آرميدهاند هم حتما شاد است. ايشان مهر 85 فوت شدند اما در تمام روزهايي كه حضور داشتند زماني كه قبولي بچهها را دردانشگاه ميشنيدند گريه ميكردند. ميگفتم حاجيهخانم چرا گريه ميكنيد. ميگفتند گريه شوق است و اميدوارم اين كار ما مقبول درگاه خدا قرار بگيرد.»
خاطره
خانه را كه وقف كرديم و وقفنامه را با آستان قدس كه تنظيم كرديم با حاجيهخانم تصميم گرفتيم براي شكرانه اين كارمان به زيارت آقا امامرضا(ع) برويم. به مشهد رفتيم نيمههاي شب بود كه در خواب ديدم يك سيد بزرگوار به من گفت عزيزم هر چه كه در راه ما دادي به ما رسيد. همان موقع از خواب پريدم و درحاليكه از شوق گريه ميكردم به حاجيه خانم گفتم انشاءالله حضرت امام رضا(ع) اين نذر را از ما قبول كرده است.
تاريخچه و موقعيت
كتابخانه آيتالله سيدمحمدتقي حكيم در سال 1375 مصادف با ولادت امامحسين(ع) توسط مؤسسان، حضرت آيتالله سيدمحمدتقي حكيم، واقف منابع كتابخانهاي (كتب خطي، چاپ سنگي و چاپي) و مرحومه حاجيه خانم مرضيه حكيم واقف محل كتابخانه افتتاح شد. در سال 1379 كتابخانه مذكور وقف بارگاه ملكوتي حضرت ثامنالحجج(ع) شد. در سال 1388 اين مكان با همت والاي واقفان و خريد منزل اطراف كتابخانه ساخت ساختماني جديد و در خور شأن آستان قدس رضوي شروع شد و در سال 1393 ساختمان جديد در 6طبقه با متراژي حدود 1800مترمربع به بهرهبرداري رسيد.
نظر شما