عكسهاي بسيار كمي از پشتصحنهي فيلمهايش پيدا ميشود؛ آن هم در شرايطي كه تا الان هفده فيلم ساخته است.
عكسهاي تكنفرهي خودش هم چندان وضع بهتري ندارد. فرقي نميكند در جشنوارهي كن حاضر شده باشد يا در ساندنس يا در افتتاحيهي فيلم جديدش؛ لباسها و قيافه و مدل موهايش هميشه آنقدر ساده است كه انگار براي خريدن نان از خانه بيرون آمده.
ريچارد لينكليترِ ۵۴سالهي تگزاسي يك فيلمساز خودآموخته است. نه مثل كوئنتين تارانتينو كه از دوران نوجواني مشغول تماشاي فيلم و زندگي در عالم سينما بوده؛ نه، لينكليتر تا اوايل دههي سوم زندگياش اصلا نميدانسته به سينما علاقه دارد، چه برسد به اينكه بداند در فيلمسازي استعداد شگرفي هم دارد.
اما شانس با او و با ما سينمادوستان يار بود و او، پيش از آنكه دير شود، نسبتش با سينما را كشف كرد؛ ديوانهوار فيلم ديد و كتاب و مقاله خواند و بعد، بدون آنكه امكانات زيادي در اختيار داشته باشد، فيلمسازي را آغاز كرد.
فيلمهاي مستقل شخصي ساخت؛ آثاري كه تمهاشان همه نشان از دغدغهها و درونياتش داشتند. چند سال بعد، روزي به خودش آمد و ديد كه دربارهاش مينويسند «از مهمترين فيلمسازان آغازگر جريان سينماي مستقل دههي۹۰»؛ و ديد دربارهي فيلمهايش ميگويند كه «دربارهي عصيان جوانان است» و «داستانهاشان معمولا طي بيستوچهار ساعت ميگذرد».
ريچارد لينكليتر حالا تبديل به فيلمسازي اتيكتدار شده است؛ دوستدارانش انتظارات و توقعات مشخصي از آثارش دارند و جماعت عظيمي هستند كه بيصبرانه منتظرند ببينند سرگذشت سلين و جسي چه خواهد شد؛ و اينكه ميسون پسرانگي در كدام فيلم بعدي او تبديل به جسي سهگانهي پيش از... خواهد شد.
حدود يك سال از زماني ميگذرد كه در مجلهي ۲۴ در بخش «فيلم ماه»، پروندهاي براي پيش از نيمهشب ريچارد لينكليتر منتشر كرديم.
آن زمان اصلا فكر نميكرديم كه با همين فاصلهي كم، پروندهاي ديگر اينبار در مورد كارگردان آن فيلم منتشر كنيم؛ آن زمان نميدانستيم مهمترين فيلم او و يكي از مهمترين فيلمهاي سدهي دوم سينما بهزودي اكران خواهد شد.
اين پروندهاي است درمورد كارگرداني كه مدام غافلگيرمان ميكند، اگرچه بهنظر ميرسد هميشه دارد يك فيلم ميسازد، منتها از زاويهديدهاي مختلف.این پرونده در شمارهی دیماه مجلهی ۲۴ منتشر شده است.
منبع:همشهري 24
نظر شما