به گزارش فارس؛ روزنامه فرامنطقهای الحیات در گزارشی با اشاره به موج جدید حضور فیلمهای ایرانی در فضای خارج از ایران به حضور دو فیلم «قصهها» و «ملبورن» در کشورهای عربی و موفقیت اخیر «ملبورن» در جشنواره فیلم قاهره پرداخته است.
گزارشگر این روزنامه در حالی که بسیاری از سینماگران ایران در دوران احمدینژاد در جشنوارههای خارجی حاضر و حتی اسکار گرفتند، مینویسد: حضور مجدد سینمای ایران در جشنوارههای خارجی پس از غیبتی طولانی است که به دلیل فشارها و محدودیتهای سیاسی نمیتوانستند وارد عرصه فیلمسازی شوند.
این روزنامه افزوده است: در این دوران سخت سینمایی! سینمای رسمی ایران اجازه حضور بر روی پردههای خارجی نداشته و حتی در این بین سینمای مستقل ایران به دلیل نظارتها از این امر محروم بودند اما از سال گذشته اتفاقات مثبتی رخ داده است.
البته این روزنامه سینماگران حاضر در جشنوارههای خارجی را به سه دسته خارجنشینان چون بهمن قبادی، امیر نادری، نادر تکمیلهمایون، شیرین نشاط و ...، ایرانیهایی که ترجیح میدهند در خارج فیلم بسازند چون عباس کیارستمی و اصغر فرهادی و «سینمای غیررسمی ایرانی تحت فشار دستگاههای نظارتی» چون محمد رسولاف، جعفر پناهی و سامان سالور تقسیم کرده است.
الحیات در ادامه گزارش خود به فیلم «قصهها» اشاره میکند و مینویسد: این فیلم پس از ممانعت وزارت فرهنگ دولت احمدینژاد به جشنواره فيلم فجر سال گذشته آمده بود و نهایتا اخیرا از اکران آن ممانعت شده است. این روزنامه با اشاره به کارنامه رخشان بنیاعتماد و حضور «قصهها» در جشنوارههای جهانی اشاره کرده و افزوده است: این فیلم مسلما بهترین فیلم این کارگردان نیست و به نوعی یک مستند و آمیزهای از واقعیتهای جامعه ایرانی شامل مشکلات اعتیاد، خشونت زناشویی، بروکراسی و درگیریهای صنفی، زندانهای سیاسی و مشکلات اقتصادی است!
الحیات در ادامه گزارش خود به سراغ فیلم «ملبورن» ساخته نیما جاویدی که اخیرا جایزه بهترین فیلم جشنواره بینالمللی فیلم قاهره را دریافت کرده رفته است. گزارشگر این روزنامه «ملبورن» را فیلمی با روایت ساده، طرحی مضطرب و حوادثی پوچ است که اگر نگوییم تقلید میتوانیم آن را نزدیک به زبان اصغر فرهادی بدانیم.
الحیات با اشاره به داستان فیلم «ملبورن» و گرههای آن میافزاید: علیرغم تلاش فیلم برای نشان دادن درونیات شخصیتها و واکنشهای آن و مشکلات در روابط اجتماعی و از بین رفتن اعتماد در درون جامعه، داستان این فیلم از اساس دارای مشکل است چراکه حوادثی که پشت سر هم قرار میگیرد در ایجاد تعلیق موفق نیست.
گزارشگر این روزنامه ادامه میدهد: شخصیتهای این فیلم در فضای تئاترگونهای حرکت میکنند که رفتارشان بیننده را راضی نمیکند و به نوعی بیننده این سوال برایش پیش میآید که توجیه چنین اتفاقاتی چیست؟ شاید هر فیلمنامهنویسی بتواند چنین فیلمنامهای بنویسد اما شرط این است که بیننده از نحوه اداره این مشکلات لذت ببرد اما این فیلم دارای حوادث بسیار خسته کنندهای است.
گزارشگر الحیات در ادامه با اشاره به موج سینمای فرهادی در روایت و ارائه فیلم، تاکید میکند: تاثیرپذیری در همه جا بهویژه سینما وجود دارد چه اینکه در ایران به یاد داریم که جعفر پناهی «بادکنک سفید» خود را با تاثیر واضحی از «خانه دوست کجاست» کیارستمی تولید کرد. الحیات افزوده است: اما جاویدی فراتر از یک تاثیرپذیری عادی متاثر از فرهادی استچه اینکه فیلم او چون فیلم «چهارشنبهسوری» فرهادی از عناصری چون «حوادث پشت سر هم در مدت زمانی کوتاه»،«شخصیتهای اندک در یک مکان» و «دکور فیلم در پخش بودن وسایل سفر که گویا دکور فیلم فرهادی است» برخوردار است.
گزارشگر الحیات که گویا فیلمهای جشنواره فجر در سال گذشته از جمله فیلمهای بهروز افخمی، ابراهیم حاتمیکیا و کیومرث پوراحمد و البته کیانوش عیاری را رصد کرده و از دیده نشدن آثار آنان در جشنوارههای خارجی گلایه دارد، در پایان گزارش خود این سوال را مطرح میکند که چرا فیلمهای حرفهای دیگری غیر از ملبورن نتوانستهاند چون «ملبورن» به صورت جهانی مطرح شوند. وی برای سوال خود چند سوال و احتمال را مطرح میکند: آیا به این دلیل که فیلم در مسیری کارگردانی است که مورد پذیرش جهانی قرار گرفته یا این فیلم یک از یک سبک سخن میگوید که اگر در جشنوارهای مقبول افتاد به بقیه جشنوارهها میرود و یا اینکه تنها یک ذوق سینمایی در نظر بسیاری است؟
نظر شما