دوشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۳ - ۰۹:۰۰
۰ نفر

طاهر عطاران: صبح که چشم‌هایت را باز می‌کنی انگار غم دنیا آوار می‌شود روی سرت؛ تازه اگر شب خواب راحتی به چشمت آمده باشد.

دل خوش سیری چند ؟

 دل و دماغ هيچ‌چيز و هيچ‌كس، حتي خانواده‌ات را نداري. روز را اينطور شب مي‌كني و شب را روز، جوري كه انگار قرار نيست هيچ دلخوشي‌اي زير اين هفت‌آسمان خدا سركي به سراي دل تو هم بزند. اگر اينطور هستيم كه اتفاقا حال و روز خيلي از ما اين روزها به اين حال و هوا‌هاي بد شبيه شده، بد نيست اينجا با هم در لابه‌لاي حرف‌هاي خودماني‌مان كمي هم به‌دنبال اين دلخوشي گمشده بگرديم.

امام‌صادق(ع) به نقل از رسول‌خدا(ص) فرمودند: كسي كه شب و روز بزرگ‌ترين هدفش آخرت باشد، خداوند بي‌نيازي را در قلبش راه داده، اموراتش را سامان بخشيده و تا همه رزقش به او نرسد از دنيا نمي‌رود. و كسي كه شب و روز بزرگ‌ترين هدفش دنيا باشد، خداوند فقر را بين چشمانش قرار داده (هميشه فقر را در مقابل خود مي‌بيند)، اموراتش بي‌سامان شده و جز آنچه قرار است به او برسد به چيز ديگري نخواهد رسيد.

  • پول؛ اين درد مشترك

هركس و با هر سطح درآمدي كه باشي كم مي‌شود از آن يك قلم راحت جسته باشي.
اگر بگذريم از معدود جماعتي كه در روزهاي سخت و غيرسخت اصلا چيزي به اسم درد بي‌پولي را نمي‌فهمند، تقريبا هر وقت و هر جا كه حرف از پول وسط مي‌آيد داغ دل همه تازه مي‌شود و البته كه حق هم دارند.
خرج‌هاي كمرشكن، مخارج سر به فلك زده زندگي، اجاره‌خانه‌هاي نجومي، مخارج سنگين تحصيل، دخل‌هايي كه به خرجمان كفاف نمي‌دهد، كفش‌هايي كه پاره مي‌كنيم و ظاهرا به جايي نمي‌رسيم؛ همه اينها سخت آزارمان مي‌دهد، اما بي‌آنكه بخواهيم منكر سختي تمام اين مشكلات شويم، آيا خداوكيلي اين حال خراب ما فقط به خاطر پول است و بس؟
پس چرا كنارمان خانواده‌هايي را مي‌بينيم كه از لحاظ مالي از ما خيلي ضعيف ترند و غرق‌تر در مشكلات ولي گويا كه لذت زندگي از در و ديوار خانه‌هاي محقر و اجاره‌اي‌شان مي‌بارد. سر سفره با هم كه مي‌نشينند انگار نان خشك برايشان مي‌شود چلوكباب سلطاني.
به هم لقمه عشق تعارف مي‌كنند و خلاصه خوشند.
عقل به پهلوي‌مان سقلمه مي‌زند كه از خود بپرسيم با تمام نداريشان چه چيز دارند كه ما نداريم؟ دلشان به چه خوش است و چه چيز اينطور داراي‌شان كرده كه انگار ما پيش‌شان فقيريم؟
از طرف ديگر براي همه ما پيش آمده كه پولدارهاي زيادي را ببينيم كه به قول قديمي‌ها پولشان از پارو بالا مي‌رود اما از اين يك قلم دل خوش در سر سفره بي‌سر وته زندگي‌شان خبري نيست. از خيلي‌ها‌يشان مي‌شنويم كه مي‌گويند ديگر هيچ‌چيز دلمان را شاد نمي‌كند.
شكي نيست كه فقر مي‌تواند حتي ايمان آدمي را هم به باد ‌‌دهد چه برسد به حس خوشبختي. اما اين دل خوش را از كجا بايد خريد و به قول معروف سيري چند؟ اصلا مي‌شود خريد؟
تمام داستان سر همين يك كلمه حرف است كه دل‌خوش خريدني نيست كه چون پولدار هستي حتما بتواني آن‌را هم بخري. شادي دل بايد مثل چشمه از درون بجوشد.
دل خوش را نه با پول مي‌شود خريد نه بي‌پول چون اصلا خريدني نيست؛ پيدا كردني است. گمشده‌اي است كه بايد به‌دنبالش رفت و پيدايش كرد منتهي لازم نيست خيلي راه دور برويد. يك وقت مي‌بينيد همين دور وبرها بوده و خيلي وقت است گمش كرده‌ايم. يا خوب دوروبرمان را نديده‌ايم يا اصلا به‌دنبالش نگشته‌ايم.
اگر آدرسش را مي‌خواهيد در اين 7 گام پيدايش كنيد.

  • 1- چشم‌هايتان را بشوييد و جور ديگر ببينيد

كسي كه داشته‌هايش را نمي‌بيند فقير است و فقر شادي را از دل مي‌برد. فرض كنيد همه عالم را بهتان بدهند. اگر اين دارايي را نبينيد يا نخواهيد ببينيد حالتان با نداشتنش چه فرق مي‌كند.
حال دل با فهم و درك و ديدن داشته‌هايتان عوض مي‌شود نه كميت دارايي‌هايتان. چرا يك كارمند بانك احساس ميلياردر بودن را ازگردش ميلياردها تومان نقدينگي زير دستش ندارد. طبيعي است كه پول‌هايي را كه مي‌آيند و مي‌روند جزو دارايي‌اش نمي‌بيند. كساني كه دائما نداشته‌هايشان را مي‌بينند طبيعي است كه ناخودآگاه خود را هميشه فقير ببينند و چطور آدم مي‌تواند اينطور از زندگي‌اش راضي باشد و لذت ببرد؟ اگر امروز با احساس تندرستي بيشتري از خواب بيدار شويد... از هزاران نفري كه تا پايان هفته هم دوام نخواهند آورد خوشبخت‌تريد. از مقايسه با بالا دستي‌هاي دنيايي دست برداريد. به آنها كه به روزگار شما آرزو‌مندند فكر كنيد. هزار و يك نعمتي را كه دوروبرتان داريد از نو مرور كنيد و از وجودشان لحظه به لحظه و هوشيارانه لذت ببريد.
سعي كنيد كمتر نق بزنيد. به جاي منفي‌بافي بيشتر بر نكات مثبت زندگي‌تان متمركز شويد و خلاصه، زندگي كنيد.

  • 2- توقعتان را از زندگي كم كنيد

حرص، آدمي را بيچاره مي‌كند.
امام‌صادق(ع) مي‌فرمايند: حكايت انسان حريص به دنيا حكايت كرم ابريشم است كه هر چه بيشتر بر خود مي‌تند، بيرون آمدنش از پيله بعيدتر مي‌شود تا اينكه از غم و اندوه مي‌ميرد. (كافي، ج2، ص316)
يادتان هست شادي‌هاي عميق دوران كودكي؟ بسياري از ما هنوز عمق لذت و شادي عيدي‌گرفتن يك اسكناس تا نخورده با عطر ياس از لابه‌لاي صفحات قرآن را به‌خاطر داريم. شايد هزاران برابر آن پول را بعدها درآورده‌ايم اما هيچ‌كدامشان طعم شيرين آن هديه‌ها را نداشته‌اند. ارزش آن اسكناس نبود كه ما را آنطور شاد مي‌كرد بلكه اين توانايي نهايت لذت بردن و شاد شدن از حس دنياي عشقي بود كه در آن غوطه‌ور بوديم؛ توقعمان كم و عشق و شاديمان زياد بود.
دل بي‌غل و غشي داشتيم كه با تمام كوچكي بزرگ بود و گيرنده‌هاي قوي‌اي براي درك عشق پيرامون داشت و انگار كم‌كم با بزرگ‌شدنمان گيرنده‌هاي ما هم زير خروار‌ها مشكل زندگي ضعيف و ضعيف‌تر شده‌اند.
آرزو‌هاي دنيا ته ندارند. پس كسي كه به خيال شكار خوشبختي از پس اين آرزو به‌دنبال ديگري مي‌دود فقط در حال خودآزاري است.
امام‌صادق(ع) در بياني ديگر فرموده‌اند: رغبت و تمايل به دنيا مايه غم و اندوه و زهد و بي‌ميلي به دنيا سبب راحتي قلب و بدن است.(تحف‌العقول، ص 358)
معناي اين حرف تلاش نكردن براي هدف‌هاي بزرگ نيست كه اتفاقا يكي از قدم‌هاي هفت‌گانه ما در اينجا براي درك لذت زندگي است بلكه معنايش عدم‌دلبستگي است.

  • 3- محبت كنيد و محبت بگيريد

اگر شكم را با غذاهاي خوشمره مي‌توان شاد كرد، غذاي خوشمزه‌اي كه مي‌تواند دلتان را شاد كند محبت‌كردن و محبت ديدن است. دل آدمي با محبت‌كردن و محبت ديدن شاد مي‌شود. تكليف محبت كردن كه روشن است اما اگر مي‌خواهيد محبت ببينيد هم بايد محبت بكنيد.
روايت شده كه پيامبر خدا(ص) فرمودند: بر هر مسلماني لازم است كه هر روز، صدقه بدهد. گفته شد: چه‌كسي توان اين كار را دارد؟ فرمود: برداشتن چيزهاي آسيب‌رسان از سر راه، صدقه است. نشان دادن راه به كسي، صدقه است. عيادت از بيمار، صدقه است. امر به معروف، صدقه است. نهي از منكر، صدقه است. جواب سلام را دادن، صدقه است. لبخند زدن تو به روي برادرت، صدقه است. خالي كردن آب از دلو خود به دلو برادرت، صدقه است. خودداري از بدي، صدقه است و (حتي) فهماندن سخن به ناشنوا، صدقه است.
همه اينها يعني محبت. از آن سو امام‌صادق(ع) اثر صدقه را اينطور بيان مي‌كنند: هر كس در روز يا شب صدقه بدهد- اگر روز است روز و اگر شب است، شب- خداوند از او غم و اندوه، درنده و مرگ بد را دور مي‌كند. (ثواب الاعمال، ص 140)
و اين يعني اثر محبت. پس كوچك‌ترين مهرباني را كوچك ندانيد چون محبت، محبت مي‌آورد و شادي براي دل‌ها.
وقتي حال و هواي دلمان اينطور شد پشت شيشه مغازه به‌جاي چسباندن كاغذ «اينجا اطلاعات نيست» مي‌نويسيم: «از من بپرس». بعد تازه مي‌فهميم كه چقدر حال دلمان خوب شده.

  • 4- خلاق باشيد و به زندگي خود تنوع دهيد

يكنواختي ريتم زندگي آدم را بي‌حوصله و رنجور مي‌كند. اما در مقابل، خلاقيت جريان تازه‌اي از هواي خوش براي آسمان دل‌هاست. براي برنامه روزانه و هفتگي‌تان تنوع ايجاد كنيد. ورزش و طبيعت را در اين برنامه در اولويت داشته باشيد. تلاش براي خلاقيت، ذهنتان را نيز به تكاپو وادار مي‌كند و كمتر هم آلزايمر مي‌گيريد.

  • 5- براي اهداف زندگي خود برنامه داشته باشيد

اين‌سو و آن‌سو دويدن و غرق روزمرگي شدن عادت ما شده؛ مثل سوارشدن چرخ و فلكي بي‌توقف كه بي‌هدف فقط دور خودش مي‌چرخد و شب و روزمان را تلف مي‌كند.
اينطوري غافل از دلمان شده‌ايم. آنقدر به دلمان بي‌توجهيم كه طفلك ديگر چيزي از ما نمي‌خواهد اما ناراحتي‌اش، چه بخواهيم يا نخواهيم شادي را از زندگي‌مان گرفته است. بايد از اين چرخ و فلك ديوانه پياده شويم و فارغ ازهياهوهاي گنگ و بي‌معناي زندگي، هم قد دلمان بنشينيم روي زمين و با حوصله تمام مثل پدري مهربان از دلمان بپرسيم كه واقعا از زندگي چه مي‌خواهد. خداوند وعده داده است كه هر كس را به آنچه استحقاق دارد برساند و حق كسي را ضايع نكند. اگر ما براي خود و دلمان كم مي‌گذاريم كوتاهي از خود ماست. كمتر چيزي مثل رسيدن به هدفي ارزشمند دل آدم را شاد مي‌كند؛ پس براي رسيدن به اهدافتان دست به‌كار شويد.

  • 6- درزمان حال زندگي كنيد؛ اينجا و اكنون

خيلي وقت‌ها ما يا مشغول تأسف‌خوردن بر گذشته‌ايم يا نگران آينده؛ اين شده بلاي جان ما.
كارمان شده خراب كردن حال و زمان حالمان در حسرت گذشته و دلواپسي آينده؛ حال خراب هم كه دل خوش براي كسي باقي نمي‌گذارد.
حواس‌پرتي از توجه به اينجا و اكنون ما را از درك فرصت‌هاي بسياري محروم مي‌كند. خوشي‌هاي بسياري را ما فداي غصه‌هاي رفته ديروز و نيامده فردا كرده‌ايم. وقتش رسيده كه در لحظه زندگي‌كردن را به درستي بياموزيم و با درك زمان حال از تمام اجزايش بهره ببريم. با اين كار ريشه بسياري از استرس‌ها و مشكلات از زندگي‌مان كنده مي‌شود.
حضرت امير(ع) مي‌فرمايند: آنچه گذشته، گذشته و آنچه نيامده كجاست؟ برخيز و فرصتي را كه بين دو نيستي قرار گرفته درياب.

  • 7- خودتان را قبول كنيد و دوست داشته باشيد

از اميرمؤمنان علي(ع) پرسيدند: چه‌كسي غم و اندوهش از همه بيشتر است؟ فرمود: كسي كه از همه اخلاقش بدتر است. كسي بد اخلاق‌تر از خودمان براي خودمان سراغ داريد؟ اگر كسي را ببينيم كه بچه‌اش را كتك مي‌زند خونمان به جوش مي‌آيد اما چرا با خود درونمان يا همان كه روانشناسان كودك درون مي‌گويند اينقدر بي‌رحم هستيم و به اين راحتي به باد توهين و كتكش مي‌گيريم. عادت خيلي از ما سرزنش كردن دائمي عالم و آدم و خودمان شده . اين كار اگر در برابر گناهان و خواسته‌هاي نامشروع باشد خوب است اما بعضي از ما دائما به‌خودمان به‌خاطر كم و زياد‌هاي زندگي پس گردني مي‌زنيم. خودمان را پيش خودمان كوچك مي‌كنيم و ملاحظه‌اي هم در كارمان نيست. اصلا با خودمان مهربان نيستيم. چطور مي‌شود اينطوري شاد باشيم؟ ما يكي را داشته باشيم كه از صبح تا شب با ما باشد و ذكر مدامش تحقير و تنبيه ما باشد، آن هم به خاطر چيزي كه در آن تقصيري نداشته‌ايم و آن وقت حس دلخوشي كنيم؟ خودتان را با همه كم و كاستي‌هايتان قبول كنيد و واقع‌بينانه به‌جاي سرزنش خود يا بالعكس، ناديده گرفتن اشكالات، خودتان را‌ پرورش دهيد. حتما نتيجه‌اش خوشحالتان مي‌كند.

کد خبر 284666

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha