در اين بين اما بايد موضوعات ديگري هم مدنظر قرار ميگرفت. مهمترين موضوع افزايش اعضاي شوراي پايتخت از 15به 31عضو بود و اين يعني اگر تا پيش از اين 15نظر وجود داشت حال بايد 31نظر به وحدت رويه و تجميع نظر ميرسيدند اما تمام اعضاي شوراي چهارم تهران بر يك عقيده استوار بودند و اصرار داشتند كه همان مسئله حملونقل عمومي بود، موضوعي كه در برنامه 5ساله دوم با نام (حملونقل عمومي و هواي پاك) گنجانده شده بود. پروژههاي بزرگي طي چندين سال اخير در شهر تهران آغاز شده بود كه آرامآرام تبديل به پروژهاي ملي شده بودند اما اين بار در كنار تمام اين پروژهها مسئله ديگري حائز اهميت بود كه اعضاي شوراي شهر نيز به دور از حساسيتهاي كاري و كميسيونهاي تخصصيشان با حساسيت و جديت بيشتري آنرا دنبال ميكردند. تجميع نظرات شورا و همسويي با برنامه 5ساله دوم بر حملونقل عمومي با اولويت و محوريت ساخت خطوط مترو بود.
بهتر است بگوييم نقطه عطف اين ماجرا مترو بود. در سال 92نيز بيشترين تمركز مديريت شهري پايتخت روي افزايش ساخت و البته بهرهبرداري از خطوط مترو بود تا در اجرا و بهرهبرداري به رقم واقعي 30كيلومتر مترو در سال برسيم كه تحقق اين خواسته ميتواند نقطه عطفي براي مديريت شهري محسوب شود. با توجه به مسائل و مشكلاتي كه در حوزه تحريمها داشتهايم رو به بوميسازي آوردهايم كه اين نيز خود نقطهعطف ديگري بود. اينكه امروز قابليت اجرا و بهرهبرداري سالانه 30كيلومتر خط مترو داريم در مقايسه با ميانگينهاي جهاني و با توجه به مشكلاتي كه در اين حوزه وجود دارد، دستاوردي قابل ستايش است. خوشبختانه در حوزه ساختوساز تونلها و ريلگذاري مشكل خاصي وجود ندارد و حتي جلوتر از برنامه حركت ميكنيم اما تا حدودي در زمينه تأمين تجهيزات كار به كندي پيش ميرود كه بشخصه معتقدم اين مشكل نيز با اجماع تمام ارگانها قابل حل و فصل است و ميتوان كار را با سرعت بيشتري دنبال كرد.
نظر شما