بازار نقلوانتقالات لیگ برتر این روزها حسابی داغ شده، خصوصا بین 2تیم بزرگ پایتخت که تازه کادر فنی و مدیریتیشان را عوض کردهاند و حالا بهطور ویژه روی آوردن بازیکنان جدید تبلیغ میکنند. و حالا شما گزارشی میخوانید از حاشیههای رفتوآمد بازیکنان استقلال و پرسپولیس.
مهاجمان پرخرج
همان روز صبح در تیتر روزنامهها دیدند که سرمربی عوض شده، شاید هم از رادیو شنیدند یا آخر شب در تلویزیون... ولی زیاد هم فرقی نمیکند که چطور؟ خلاصه همه فهمیدند که دروازهبان سالهای دور تیم ملی و استقلال ـ همان که به خوشتیپی مشهور بود ـ روی نیمکت مینشیند.
سال 75 بود و اولین تجربه سرمربی که بد هم به نظر نمیرسید اما بزرگترین اتفاق نقل و انتقالات آن دوره، انتخاب حجازی به عنوان سرمربی و نه جذب ستارهها بود. چون عادتهای سرمربی که نمیتوانست با بازیکنان معمولی کار کند ـ این مسئله در تیمهای بعدی سرمربی روشنتر شد، جایی که بدون بازیکن خوب نتیجه خوب در کار نبود ـ استقلال را به سمت بازیکنان بزرگ هل داد.
او تیمی داشت با ستارههای زیاد که خوب بازی میکرد و به مقامهای خوبی هم رسید؛ حالا بعد از 11 سال دوباره شرایطی فراهم میشود که کاپلوی ایرانی کنار زمین بایستد و تیم آبی را هدایت کند؛ «از او حمایت میکنم چون موفقیت حجازی، موفقیت من و استقلال است».
بزرگترین شریک سرمربی در استقلال آن سالها که دوباره بهعنوان مدیرعامل برگشته (فتحاللهزاده) اینگونه از سرمربی و موفقیت تیمش حرف میزند؛ تیمی که دوباره شروع کرده به جذب ستاره تا حداقل خاطرهها را زنده کند و بیاختیار تمام ذهنها را به گذشته برگرداند.
این بار البته جذب بازیکنان نامدار به توفیق اجباری بیشتر شبیه بود تا آنچه فتحاللهزاده منفجر کردن بمب خبری میدانست؛ «رضایتنامه 15بازیکن استقلال از قبل صادر شده بود».
منظور مدیرعامل، همان قراردادهایی است که به پایان رسیده بود، هر چند او سعی میکند کنایهای هم به مدیریت قبلی بزند اما از مشکلاتش هم برای جذب بازیکن چندان راضی نیست؛ «اگر میتوانستیم 10بازیکن لیگ برتری جذب کنیم خیلی بهتر بود».
با تمام این حرفها رضایت را میتوانی در لابهلای حرفهایش پیدا کنی و ببینی که ترکاندن بمب را هم تکذیب میکند؛ «برخلاف آنچه میگویند در فصل نقل و انتقالات به دنبال اسمها نبودیم و آنهایی را گرفتیم که نیاز داشتیم (حالا بماند که برهانی و بیاتینیا و منتظری اسم هستند یا خیر اما مسئله مهم جای دیگری است) اکثر مهرههای مورد نظر من از سوی مسئولان باشگاه جذب شدند و این موضوع جای خوشحالی دارد».
جایی که سرمربی از جذب بازیکنان راضی است یا اینکه گذران سالهای بدون استقلال به او آموخته که زیاد هم سختگیر نباشد و مته به خشخاش نگذارد. با تمام این حرفها در فاصله چند روز باقیمانده به پایان فصل نقل و انتقالات (17 مرداد) استقلال به سمت کامل شدن در تمام خطوط پیش میرود تا...
دروازهبان
بزرگترین اتفاق برای استقلال در این پست رخ داده، حداقل نتیجهاش هم این بوده که 2 بازیکن از بلاتکلیفی درآمدهاند و میتوانند برای فصل بعد به حضور در ترکیب اصلی فکر کنند.
رحمتی، قربانی بزرگترین اتفاق بود. او که طی فصل اخیر و فقط به دلیل روابط خوب با قلعهنویی، حضور در استقلال و حضور یک بازی در میان، در ترکیب اصلی را تجربه میکرد با سرمربی شدن حجازی، مذاکراتش را با تیمهای دیگر آغاز کرد.
دروازهبان فصل پیش روبهروی مسئولان مس نشست و دستآخر هم با ایشان به توافق رسید. بعد از این تغییر، طالبلو بسیار راحتتر شماره یک را میپوشد و دروازهبانی میکند.
با این حال، استقلال در پشت خط دفاعی خود به 2 بازیکن دیگر نیز احتیاج داشت که اشکان نامداری و دروازهبان امیدهای استقلال آن را پر کردند؛ که اولی در فاصله یک هفته بعد از قرارداد با شکستگی در مچ دست مصدوم شد تا سرمربی را کمی نگران کند. هر چند که حجازی از نگرانیهایش چیزی نمیگوید؛ «برای دروازه هیچ مشکلی نداریم».
دفاع
کناررفتهها در این خط کم نیستند؛ ابراهیمی نفر اولی بود که جذابیتی برای سرمربی نداشت. پس یک تماس ساده با تلفن همراه او دلیلی شد برای قبول قرارداد مس کرمان.
انصاریان هم که شاید میدانست روابط خوب با قلعهنویی به ضررش تمام میشود، دومین نفری بود که تصمیم گرفت احترامش را حفظ کند و قبل از نیمکتنشینی به تیم جدیدی برود، و چه بهتر که آن تیم متعلق به علی پروین باشد.
سومین جداشده خط دفاع که کمی در حقش ظلم شد، فکری بازیکن قدیمی و کاپیتان استقلال بود. او که قرار بود سال آخرش را تجربه کند در فهرست ناصر حجازی جایی نداشت و نمیخواست به تیم جدیدی هم برود.
پس کمی اعتراض کرد اما وقتی که همه فکر میکردند ممکن است برگردد پیراهن شماره 6 او را به منتظری دادند تا کار او هم تمام شود. شماره 6 جدید و منیعی بازیکنان جدید برای این پست بودند.
البته منیعی بیشتر نقش هافبک را بازی کرده تا نقش دفاع اما به هر حال حجازی در تمرینات ثابت کرده که منیعی را برای دفاع چپ در خط 4 نفره میخواهد.
بازیکنان باقیمانده از فصل قبل در این پست، لطفی، قربانی، صادقی و امیرآبادی هستند. ضمن اینکه نوازی دیگر هافبکی است که قرار شده نقش دفاع را بازی کند.
تمرینات آغاز فصل استقلال خبر از دفاع 4 نفره این تیم میدهد که ممکن است مشکلساز نیز شود. چون به هر حال صادقی، قربانی و لطفی بیشتر به درد دفاع 3 نفره میخورند.
با این همه نتایج تمرینات ممکن است سرمربی را مجاب کند تا با منتظری، قربانی و صادقی دفاع 3 نفره خوبی را به زمین بفرستد؛ «هنوز در مورد خط دفاع به ترکیب نهایی نرسیدهایم که اظهارنظر کنم».
هافبک
کوشکی (مرصاد شیراز)، احمد خضیراوی، روانخواه (فجر سپاسی)، پولادی(پیکان)، خیری و نادعلی (نساجی) نفرات جدیدی هستند که در این پست اضافه شدند تا جایگزین 7 بازیکن حذفشده باشند.
مثل گیلائوری و یاورزاده یا باقر احمدی که به ابومسلم رفت. خلاصه اینکه نقطه ضعف استقلال در فصل پیش، دچار یک دگرگونی بزرگ شد که چندان هم رو به جلو نبود.
تیم آبیپوش در فصل قبل خلأ یک بازیکن بازیساز را در میانه زمین حس میکرد و این مسئله، در فصل نقل و انتقالات حل نشد و یک مشکل دیگر هم به آن اضافه شد.
البته خروج اجباری مجیدی و طالبنسب از استقلال به استیل آذین و پاس یا بائو به الشعب هیچکدام غیرقابل جبران نبودند چون به هر حال جایگزینهای جوانتری داشتند اما امضای قرارداد کاظمی با سپاهان، تیم آبیپوش را از داشتن یک هافبک دفاعی خوب محروم کرد تا مشکل خط هافبک استقلال از یکی به دو تا اضافه شود؛ چیزی که سرمربی زیاد هم قبول ندارد؛ «ما در خط هافبک فقط به یک بازیساز احتیاج داریم که اگر جباری تمدید کند مشکلاتمان حل میشود».
یوسفی و منصوریان دیگر بازیکنان خط هافبک استقلال هستند که از سال گذشته باقی ماندهاند. البته نحوه چیدمان بازیکنان این خط، مستقیما از نحوه چینش مهاجمان تاثیر میگیرد و به همین دلیل، اول باید خط حمله را بررسی کرد.
فوروارد
«با 3 مهاجم بازی میکنیم». این همان اظهار نظر حجازی است که با عقل و منطق هم جور درمیآید چون این تیم 3 مهاجم جدید جذب کرده که باید بازی هم بکنند. شفیعی، بازیکن سپاهان که یکی از شروط قراردادش بازی کردن در ترکیب اصلی است.
بیاتینیا هم بازیکنی نیست که برای نیمکت جذب شده باشد و برهانی که قرار است تا 4 ماه دیگر ترانسفر شود حتما باید در ترکیب اصلی باشد. پس زمینه بازی استقلال بر 3 مهاجم چیده میشود و تعداد مدافعان ـ 4 نفره یا 3 نفره ـ تعداد هافبکها را مشخص میکند.
اگر دفاع 3 نفره باشد؛ نوازی، خیری، پولادی و منیعی انتخابهای اول برای خط میانی هستند؛ هر چند که حضور یک هافبک بازیساز، خیری یا پولادی را نیمکتنشین میکند. در خط حمله استقلال تغییرات مثل خط هافبک گسترده است؛ یعنی از میان 5 بازیکن این خط فقط علیزاده باقی مانده.
اکبرپور به الظفره رفته، هاشمیزاده به استیل آذین و داسیلوا وکوییکه هم به کشورهایشان بازگشتند. البته ماندن و رفتن علیزاده هم فرقی نمیکرد چون با بازیکنان جذب شده و سلیقه سرمربی، او ذخیره ثابت به حساب میآید.
با این همه، علیرغم میل بسیار زیاد شفیعی برای آبیپوش شدن هنوز تا این تاریخ، سپاهان رضایتنامهاش را صادر نکرده است.
نیاز
استقلال با توجه به جذب 17 بازیکن بزرگسال برای فصل آینده، فقط میتواند 3 بازیکن دیگر را بدون شرایط سنی در اختیار بگیرد. البته 5 بازیکن امید این تیم، سهمیه امید را پر کردهاند تا به غیر از آن 3 نفر، حجازی فقط بتواند از میان جوانان، بازیکنی را به خدمت بگیرد که امری بعید به نظر میرسد.
با این همه، سهمیه لیگ برتری این تیم پر شده و برای جذب بازیکن مناسب در چند پست سرمربی رو به بازیکنان خارجی آورده است.
اولین و مهمترین نیاز سرمربی در خط هافبک است که مدیرعامل برای جذب چند بازیکن مذاکراتش را آغاز کرده. در میان آنها هم یک بازیکن کامرونی، یک بازیکن ارمنستانی، آرژانتینی و مقدونیهای هم دیده میشوند که قرار است زیر نظر سرمربی تست فنی بدهند.
هر چند که بازگشت جباری تمام مشکلات را حداقل از نظر حجازی برطرف میکند؛ «خلأ بازیساز با حضور جباری پر میشود».
مشکلات
به غیر از ضعفهایی که در جذب بازیکن خط دفاعی و خط میانی در ترکیب استقلال دیده میشود، تغییر ناگهانی ترکیب، مشکل اصلی این تیم به حساب میآید.
فهرست خروجی تیم حجازی برای فصل 87-86، پانزده نام را درون خود دارد که این مسئله به هماهنگی گروهی استقلال در شروع فصل ضربه میزند. اما شاید نگرانی هواداران این تیم بیش از هماهنگی و کمبود بازیکن به سرمربی مربوط شود چون حجازی علیرغم همه تواناییهایش در هدایت یک تیم، سابقه جالبی برای بازی مقابل حریف دیرینه ندارد؛ او در عمر مربیگری خود 3 بار با پرسپولیس روبهرو شده و فقط2 شکست و یک مساوی به دست آورده.
و در حالی که این آمار چندان هم مهم به نظر نمیرسد اما هواداران استقلال را مجبور میکند تا چنین جملاتی را بگویند: «بازیکنای خوبی گرفتن، حجازی هم همیشه خوبه اما میدونی که جلوی پرسپولیس نه».
مهاجم دوجانبه!
مذاکره برهانی با کاشانی و امضای قرارداد او با فتحاللهزاده قصهای جذاب داشت و خاطرات سالهای 75 و 76 را زنده میکرد.
اما برخلاف آنچه در رسانهها پخش شد، این کاشانی بود که به دنبال جذب ستاره موردنظر استقلال افتاد. جریان از این قراربود که برهانی پس از بازگشت از امارات و بازی در لیگبرتر، روی دعوت به تیمملی و حضور در اروپا حساب باز کرده بود.
حتی پیشنهادهایی هم از انگلیس و ایتالیا داشت که حضور در تیمملی شرط اولشان بود. اما دعوت نشدن به تیمملی سبب شد که برهانی به فکر گزینههای داخلی بیفتد و بنا به قولی که چندماه پیش به فتحاللهزاده داده بود بر سر مبلغ قرارداد هم به توافق برسد.
اما در این بین، یکی از دوستان مدیرعامل پرسپولیس جلسهای ترتیب داد تا برهانی سرخپوش شود. البته مبلغ پایین پیشنهادی کاشانی این نتیجه را داشت تا برهانی بدوندادن قولی جلسه را ترککند.
با این همه او با استقلال قرارداد مشروطبسته که از پیوستنش به تیمهای اروپایی جلوگیری نشود و بعید هم نیست که در پایان اردوی ترکیه به تیمی بلژیکی برود و استقلال را صاحب مبلغی در برابر رضایتنامهاش کند.
مدافعان گردن کلفت
فقط ساختمان شکل قبلی خود را حفظ کرده والا بهجز چندکارمند رسمی و چند میز و صندلی، از پادری تا مدیر همه عوض شدهاند. آدمهای جدیدی پشتمیز نشستهاند و حتی در روابطعمومی هم قرار است نفر جدیدی تلفنها را جواب دهد.
البته در پرسپولیس، همه به این تغییرات - گاه یک ساله - عادت دارند و حتی از هم نمیپرسند که «چرا اینطوری شد؟». خلاصه اینکه همینطوری (بیدلیل یا با دلیل) هر سال بادی میوزد تا این مدیرعامل را با تیمش بیاورد و آن یکی را با تیمش ببرد.
تغییرات امسال هم از انتخابات شهرداری شروع شد که شاید هیچربطی هم به پرسپولیس نداشت. فقط در میان رقابتهای انتخاباتی، 2عضو شورای شهر به تیم محبوب رسیدند تا به خلقالله خدمت کنند.
درحالت عادی و طبق اصول مدیریتی (کدام اصول؟)، تعویض مدیرعامل هیچربطی به فصل نقل و انتقالات ندارد وبازیکنان مورد نیاز باشگاه جذب میشوند اما در پرسپولیس عادت به این صورت است که هر مدیری که میآید به یک سرمربی اعتقاد دارد وآن مربی اگر دستش باز باشد، همینطوری تمام تیم را تغییر میدهد.
در این میان البته یک اصل نباید فراموش شود که مدیرعامل سکوها را از خود راضی نگهدارد. پس مثل دوران مدیریت غمخوار و انصاری فرد، کاشانی از همان روزهای اول به جمعوجور کردن ستارههای دور و بر تیمش مشغول شد.
اما این عضو شورایشهر با مشکل بزرگی مواجه بود که آن هم به فوتبالی نبودنش بر میگشت. مذاکره با منتظری، برهانی وبیاتینیا که دستآخر به استقلال پیوستند در کنار جدا شدن معدنچی و کعبی، ثابت میکرد که مدیرعامل جدید هنوز برای عملکرد مناسب به تجربه نیاز دارد.
نکته اصلی در مورد قرارداد بازیکنان جدید، شایعات دور و بر آن و میزان قراردادها بود. شایعه اصلی در این زمینه، شایعه قراردادهای شهرداری با بازیکنان برای مشارکت در ساخت و اهدای 100متر تراکم مجانی به آنها بود.
البته این مسئله از سوی بیادی تکذیب شد؛ «نه، چنین بحثی در هیأت مدیره مطرح نشده.» اما رقم پایین قرارداد بازیکنی مثل خلیلی - که از سایپا 350میلیون درخواست کرده بود - ثابت میکند که انگیزههای دیگری غیر از پول نقد برای بازیکنان وجود داشته.
حتی رقم قرارداد کریم باقری بهقدری پایین بود که همه زمان اهدا کردن اظهارنامه مالیاتیاش شاخ درآورند.
با تمام این احوال، اولین حرکت نقل و انتقالاتی، ناامیدکننده شروع شد تا به جای دنیزلی، استیلی یا قطبی روی نیمکت بنشینند.
دروازهبان
یکی از بخشهایی که طی فصل گذشته ضربه زیادی به پرسپولیس وارد کرد، دروازهبان بود. کریمی هیچوقت در حد و اندازههای نام تیم تهرانی نبود و بعضا با جاگیریهای اشتباهش زحمات تیم را بر باد میداد.
به غیر از نیم فصل اول که واعظی نمیتوانست درون دروازه قرار گیرد، دنیزلی هم بیتقصیر نبود که کریمی را تقریبا در کل فصل به عنوان دروازهبان اول به زمین میفرستاد.
با تمام این تفاسیر، دروازهبانان تیم قرمز مثل فصل قبل حفظ شدهاند تا به ترتیب اولویت قرار گرفتن درون دروازه، عبارت از واعظی، کریمی و حقیقی باشند؛ «از دروازهبانان تیم راضی هستیم و هیچ تغییری نخواهیم داشت». گفتههای عزیزیان ثابت میکند که عملا جدایی هر کدام از دروازهبانان شایعه است.
دفاع
اگرچه دروازهبان برای پرسپولیس پاشنه آشیل به حساب میآمد اما آنها فقط 3مدافع تخصصی در ترکیب خود داشتند که یکی از آنها هم به درد نیمکتنشینی میخورد. شیث رضایی، ساها و زارعی تنها مدافعان تخصصی تیم قرمز بودند که سرمربی را مجبور میکرد در کنارشان از هافبکهایی مثل باقری_او فصل قبل را در دفاع بازی کرده بود وتجربه لازم را داشت_نوری، آشوبی، حاجیزاده و الونگ استفاده کند.
نتیجهاش هم کاملا مشخص بود؛ در بعضی دیدارها، به دلیل مصدومیت هر کدام از عناصر دفاعی، خطوط دیگر تیم به دلیل جایگزینی بههم میریخت. در نیمفصل هم طارقجبان به این تیم اضافه شد که عملا باری از روی دوش مدافعان برنداشت. حالا از میان بازیکنان تخصصی وغیر تخصصی، ساها،جبان وحاجی زاده جداشدهاند تا نصرتی از پاس، سپهر حیدری از ذوبآهن و کریم قنبری از تیم ملی جوانان (جوانان پاس) جایگزین آنها شوند.
این تغییرات و تجربه یکساله و موفق الونگ در خط دفاعی، کمک میکند که پرسپولیس برای فصل آینده خود، به تعداد کافی مدافع تخصصی داشته باشد و سرمربی هم رضایت از این مسئله را به زبان بیاورد؛ «برای خط دفاع با مشکل کمبود بازیکن مواجه بودیم که توانستیم با جذب بازیکنان موردنظر، خلأ موجود را پر کنیم. البته برای جذب بازیکن در این پست هنوز فرصت داریم».
هافبک
«بهترین خطهافبک لیگ را داریم و از این مسئله استفاده لازم را میکنیم.» شاید این جمله، بهترین توصیف برای خوشحالی حمید استیلی در مورد خط میانی تیمش باشد؛ جایی که فصل گذشته نیز نقطه قوت پرسپولیس به حساب میآمد و الان هم اکثر بازیکنانش حفظ شدهاند.
نوری و مامانی قراردادشان را 2سال دیگر تمدید کردند تا یکسال باقیمانده از قرارداد آشوبی، نیکبخت واحدی و بادامکی به کمک مدیرعامل بیاید و اسکلت اصلی تیمش را نگه دارد.
در این میان، حنیف عمرانزاده از تیم امید پاس، میثم سلیمانی از فولاد و بهادر عبدی از سرخپوشان به خط هافبک اضافه شدند تا جای محمد پروین، ابراهیم اسدی و داوود سیدعباسی را پر کنند که البته به نظر نمیرسد تفاوت زیادی با هم داشته باشند.
البته میثم سلیمانی در این میان مصدوم از آب درآمد تا بحث فسخ قراردادش به میان کشیده شود؛ و البته اضافهشدن عباسآقایی معادلات را به نفع مدیرعامل تغییر داد چون ازخطهافبک قدرتمند نه تنها بازیکنی کمنشده که یک بازیکن خوب هم به آن اضافه شده است.
فوروارد
با اینکه پرسپولیس 2خرید مناسب - که یکی از آنها پرهزینه هم بود_در این خط داشت اما از دسترفتن کعبی و معدنچی عملکرد نقل و انتقالات مدیرعامل را زیر سؤال میبرد؛ جایی که 2تن از ستارگان فصل گذشته تیم جداشدند.
البته کاشانی برای توجیه خود، مردن اخلاقگرایی در ورزش را به میان کشید اما به هر حال مدیریتقوی باید بتواند جلوی خروج ستارههای تیمش را بگیرد که او ثابت کرد تواناییاش را ندارد.
رضاییان و قویدل - که شاید کسی در فصل پیش حتی چهرهشان را هم ندید - جداشدگان بعدی بودند تا خرسندی قراردادش را 2سال دیگر تمدید کند و فاطمی به یک سال باقیمانده از قراردادش پایبند باشد.
فرهاد خیرخواه (آقای گل لیگ یک) با زدن 12گل در 11بازی، یکی از خریدهای پرسپولیس بود و دیگری هم خلیلی بود که قید سایپا و لیگ قهرمانان آسیا را زد تا قرمزپوش شود.
نیاز و مشکلات
تیم قرمز برای شروع فصل هنوز به یک مهاجم خوب که جایگزین کعبی شود، نیاز دارد که البته تلاشی هم در این مورد نمیکند اما مسئولان این تیم مذاکراتی را با ستار زارع داشتند تا مدافعان خود را به عدد 8 برسانند این صحبتها در نهایت به جذب جلال شیرزاد از پاس انجامید.
اما مشکل اصلی این تیم به روابط مدیرعامل وسازمان تربیتبدنی برمیگردد؛ همان مسئلهای که هیچوقت تایید نشده اما کاشانی را برای رفع مشکلات مالی به دفتر شهردار و استاندار - به جای دفتر علیآبادی - میکشاند. خلاصه اینکه اگر انصاریفرد یک سال و نیم وقت داشت و با حمایت سازمان و بعد با عملکردی نهچندان بد کنار گذاشته شد، کاشانی و بیادی از حمایت یک ماهه هم برخوردار نیستند.
اتفاق مثبت در دروازه
پرویز مظلومی *: بهترین اتفاق فصل نقل و انتقالات برای استقلال که به جذب بازیکن مربوط نمیشد، همان جدایی رحمتی بود. البته درتواناییهای این دروازهبان شکینیست اما حضور 2دروازهبان ملیپوش، هر تیمی را دچار مشکل میکند؛ مسئلهای که استقلال سالها قبل و در زمان رشیدی و حجازی با آن روبهرو بود.
با این اتفاق، طالبلو با روحیه بهتری کار میکند و مطمئنا برای تیم ملی هم سودمندتر خواهد بود. در خط دفاع به نظرم جابهجاییها متناسب بوده و ضربهای به استقلال وارد نمیکند و اگر انصاریان به عنوان مهرهای تاثیرگذار جداشده، جایگزینی جوانتر به نام منتظری دارد. استقلال در این 2خط، مثل سالهای قبل و چهبسا بهتر عمل خواهد کرد.
البته شنیدهام که قرار است فصل را با دفاع 4 نفره شروع کنند و به تیمهای دیگری که از این سیستم جدید استفاده میکنند، اضافه شوند.
در این مورد هم باید گفت که سرمربی خوب میداند که چه باید بکند، هرچند که هر تغییری تاوانی دارد و باید پرداخته شود. در خط هافبک اما عملکرد استقلال اصلا خوب نبوده.
آنها سال گذشته را با کمبود هافبک و با مشکلات بسیار زیادی پشتسر گذاشتند اما امسال به جای حفظ مهرهها، بازیکنانی مثل بائو و کاظمی را از دست دادند تا اوضاع بدتر شود. البته روانخواه و پولادی مهرههای ارزشمند و جوانی هستند که در فصلهای بعدی استقلال را تامین میکنند و نگاه به آینده مدیران را نشان میدهند.
اما برای نتیجهگیری حتما باید 2هافبک قدرتمند و با تجربه به این تیم اضافه شود. شنیدهام چند بازیکن خارجی در تمرینات حضور دارند و تست میدهند ولی شناختی نسبت به آنها ندارم. شاید یکی از بهترین گزینهها برای تکمیل خطمیانی استقلال، جباری باشد.
در خط حمله اما استقلال خوب عمل کرده و ضعفسال گذشته را بسیار خوب جبران کرده است. آنها فصل پیش در فقر مهاجمگلزن به هنرنماییهای تکنفره اکبرپور دلخوش کرده بودند اما این فصل با جذب بازیکنانی مثل بیاتینیا با قدرت سرزنی مناسب، برهانی با سرعت مناسب و شفیعی با قدرتگلزنیاش یک خط هجومی فوقالعاده را خواهند داشت.
البته قبول هم ندارم که حضور 3مهاجم بزرگ برای یک تیم دردسر ساز شود. در کل باید بگویم که استقلال در صورت جذب 2هافبک خوب، از مدعیهای اول قهرمانی است.
* مربی سابق استقلال
یارگیری عالی با 2 اشکال
فرشاد پیوس *: اگر معدنچی و کعبی جدا نمیشدند، میتوانستیم لقب بهترین تیم در فصل نقلوانتقالات را برای پرسپولیس کنار بگذاریم.
اما جداشدن 2 مهره تاثیرگذار در فصل گذشته، میتواند عملکرد تیم را تحتتاثیر خود قرار دهد. با این همه، یارگیری تیم قرمز نسبت به سال گذشته بسیار بهتر و متوازنتر بود.
البته نمیتوان از توانایی بازیکنان جذب شده در فصل قبل - مثل بادامکی و نیکبخت - گذشت اما توازن درجایی به همریخت که دنیزلی برای کوچکردن، دفاع تخصصی در اختیار نداشت و در میانهفصل با مشکلات جدی مواجه شد.
حالا تیم قرمزپوش این مشکلات را ندارد و در تمام خطوط، بازیکنان بسیار خوب را در اختیار گرفته است.
سپهرحیدری که توانمندی خود را در ذوبآهن اثبات کرده، هر چندسرعت بالایی ندارد اما نصرتی با تمام تواناییهایش در کنار او قرار میگیرد تا مکملی برای باقری و رضایی باشند.
حال اگر به این بازیکنان ستار زارع نیز اضافه شود، یارگیری دفاعی پرسپولیس از نظر من درحد نامش است؛ اتفاقی که در چندسال اخیر بههیچ وجه رخ نداده. اما از دستدادن اسدی در خطهافبک به دلیل حضور تقریبا مداومش، هماهنگی تیمی را به خطر میاندازد، هرچند که آقایی به تنهایی میتواند یک خطهافبک را رهبری کند؛ طوری که جایخالی هیچ بازیکنی احساس نشود.
آقایی بازیکن بسیار بزرگی است که شناخت زیادی از زمان مربیگریام در پاس نسبت به او دارم و مطمئنم میتواند خطهافبک پرسپولیس را در کنار مهرههای ارزشمندش قویتر از قبل کند.
اما در خطحمله اتفاق خوشایندی رخ نداده و هماهنگی تیم را بهرغم هجومیبودنش به خطر میاندازد؛ حتی اگر خیرخواه و خلیلی بازیکنانبزرگی باشند که به نظر من هستند.
البته خیرخواه جوان است و به فرصت بیشتری احتیاج دارد تا خود را ثابت کند. با این همه داشتههای پرسپولیس همین خلیلی وخیرخواه هستند که صرفنظر از جداشدن کعبی و معدنچی میتوانند زوج خوبی را تشکیل دهند.
در مجموع فکر میکنم عملکرد پرسپولیس بسیار خوب، سنجیده و آرام بود که به دور از هر هیاهویی به آنچه میخواست رسید اما جذب بازیکن فقط قسمت اول کار است و باید مشخص شود که بقیه مراحل آمادهسازی به چه صورتی پیش میرود.
پس در این شرایط نمیتوان نظر کارشناسی در مورد فصلآینده پرسپولیس داد چون باید منتظر ماند و دید که کادر فنی، این بازیکنان خوب را به چه مرزی از آمادگی میرسانند وچه نتیجهای را به دست میآورند.
* بازیکن سابق پرسپولیس