سارکوزی در مقابل دوربینهای خبرنگاران در کنار هات داگ و همبرگر به عنوان نمادهای فرهنگ آمریکایی عکس گرفت و به همراه بوش و پدرش به دوچرخهسواری رفت تا نشان دهد دوران ژاک شیراک واقعاً در فرانسه پایان یافته است.
این دیدار در منزل شخصی بوش در کنبانک پورت در ایالت مین صورت گرفت. در این دیدار همه اعضای خاندان بوش از بوش پدر و همسرش گرفته با برادرش جب به همراه همه فرزندان و نوهها شرکت داشتند.
مطبوعات فرانسوی در توصیف این دیدار نوشتند که این یک دیدار خانوادگی بوده که یک مهمان فرانسوی هم داشته است. در کنار همبرگر و هاتداگ گفتوگو درباره مشکلات و چالشهای بینالمللی بخش مهمی از این سفر بود.
مذاکرات سارکوزی و بوش در سفر اخیر وی به آمریکا طولانی بود؛ از عراق و افغانستان گرفته تا مشکلات مربوط به سقوط ناگهانی بازارهای مالی همه در این فهرست وجود داشته است.
اما در این سفر هم مانند دیگر سفرهای سارکوزی، بیشتر از آنکه مذاکرات پشت درهای بسته تاثیرگذار باشد، تحرکات او در مقابل دوربینها مهم و تاثیرگذار بوده است.
اگرچه سارکوزی زبان انگلیسی را بهخوبی حرف نمیزند و بوش هم فرانسه نمیداند، اما هدف از این دیدار بدون شک قرار بوده تنها تاکید بر این نکته باشد که سارکوزی بسیار به آمریکا نزدیک است. او بر این نکته در تبلیغات انتخاباتیاش هم تاکید کرده بود.
این سفر اما در داخل کشورش کمکی به او نکرد. سفر گرانقیمت و لوکس سارکوزی به مالت بلافاصله بعد از پیروزی در انتخابات انتقاد بسیاری از مردم فرانسه را به دنبال داشت.
اخبار مربوط به اجاره ویلایی گرانقیمت در شهر وولفبورو در نیوهمپشایر که یک ساعت تا منزل خانواده بوش فاصله دارد، ابتدا در رسانههای آلمانی منتشر شد و بعد به گوش فرانسویها رسید. این خبر باز هم انتقادات بیشتری علیه سارکوزی به همراه آورد.
اجاره یک هفته چنین ویلایی 30 هزار دلار است. اما سارکوزی به همراه جورج بوش همتای آمریکاییاش در این سفر به دنبال هدفی دیگر از طریق دیپلماسی همبرگر بودند.
در آستانه حمله آمریکا به عراق، شیراک در فرانسه و گرهارد شرودر در آلمان تنها متحدان قدیمی و نیرومند واشنگتن بودند که با این حمله مخالفت کردند.
شیراک علاوه بر مخالفت با جنگ با چند اظهار نظر ضد آمریکایی موجب شد تا دونالد رامسفلد کشورهایی مانند فرانسه و آلمان را متعلق به اروپای قدیم بداند و بگوید که آمریکا از این به بعد بیشتر با اروپای جدید سر و کار خواهد داشت. اکنون اما سارکوزی قصد دارد با این سفر هم به اروپا و هم به آمریکا پیام دهد دوران شیراک هم از نظر سیاستهای داخلی و هم از جنبه سیاست خارجی کشور فرانسه به پایان رسیده است.
از میان متحدان اروپایی آمریکا اکنون نه تونی بلر سر کار است، نه سیلویو برلوسکنی در ایتالیا و نه خوزه ماریا ازنار در اسپانیا. به همین دلیل او با استفاده از این فرصت خود را در جایگاه متحد قدیمی آمریکا در اروپا قرار داد.
مطبوعات آلمانی که به خاطر رقابت دیرینه این کشور با فرانسه در اروپا، تحرکات رهبر جدید فرانسه را از نزدیک زیر نظر دارند بعد از این سفر این پرسش را مطرح کردند که آیا سارکوزی قرار است تونی بلر جدیدی برای آمریکا در فرانسه باشد؟ رفتار سارکوزی و بوش حکایت از شکلگیری رابطهای صمیمانه میان این دو دارد.
سارکوزی در جریان تبلیغات انتخاباتی، خود را «سارکوزی آمریکایی» میخواند. او در جریان همین تبلیغات انتخاباتی به واشنگتن رفت و در این سفر سیاستهای آمریکا را ستود. او اکنون بعد از به قدرت رسیدن، در این سفر بعد از یک گفتوگوی 50 دقیقهای با بوش و یک قایقسواری 25 دقیقهای به سابقه دوستی 250 ساله میان آمریکا و فرانسه اشاره کرد و آمریکا را به عنوان سرزمین دوستیها ستود.
اما در همین سرزمین 65 درصد از شهروندان نسبت به رئیس جمهوری دیدگاه منفی دارند. نظرسنجیها نشان میدهد که شهروندان 42 کشور از میان 47 کشور دنیا بر این باورند که واشنگتن در آنچه پیشبرد دمکراسی میخواند در واقع منافع خود را پیگیری میکند.
اما این سفر آنطور که در ظاهر به نظر میرسید تماماً همراه با صمیمیت و بدون هیچ مشکلی نبود. سارکوزی در این سفر همسرش سیسیلیا را به همراه نداشت.
دلیل این غیبت سرماخوردگی و کسالت او اعلام شد. اما این در فرهنگ آمریکا بهویژه در منطقه نیوانگلند نوعی بیاحترامی بهشمار میآید. سارکوزی بعد از اولین دور مذاکرات با بوش در خارج از منزل او به خبرنگاران گفت، اگر فکر میکنید که ما درباره همه موضوعات اتفاق نظر داریم در اشتباه هستید. حتی درون یک خانواده هم اختلافاتی وجود دارد. مثلاً ما درباره عراق بهطور خاص اختلاف داریم. اما من هرگز نمیگذارم این اختلافات در مسیر روابط ما خللی ایجاد کند.
تحلیلگران با بررسی دیدار و گفتوگوی بوش و سارکوزی و اظهارات آنها بعد از گفتوگوها میگویند، این گفتوگوها در واقع هیاهوی بسیار برای هیچ بوده است. با وجود صمیمیتی که در این سفر به نمایش گذاشته شد، هنوز میان آمریکا و فرانسه بر سر موضوعاتی مانند ایران، عراق، عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا، گرم شدن کره زمین یا قوانین و مقررات اقتصادی اختلافات جدی باقی است.
سارکوزی ممکن است در حرف زدن بسیار شبیه به تونی بلر باشد اما در رفتار بیشتر به شیراک شباهت دارد. بوش و سارکوزی هرکدام منافع ملی کشورهای خودشان را نمایندگی میکنند و حاضر نیستند بهراحتی آن هم در این شرایط از این منافع چشمپوشی کنند و کوتاه بیایند.
دیدار بوش و سارکوزی در شرایطی انجام شد که دو طرف موقعیت جدیدی را تجربه میکنند. از یک طرف بوش به دلیل تضعیف شدن به دنبال تقویت روابط عمومی خود در عرصه بینالمللی است و از طرف دیگر سارکوزی قصد دارد با نمایشهای دیپلماتیکی مانند آنچه در آمریکا انجام داد مردم فرانسه را از انتخابشان مطمئن کند.
اکنون روابط آمریکا با قدرتهای اصلی اروپا دچار نوعی تضاد کنایهآمیز شده است. از یکسو انگلیس، متحد دیرینه آمریکا، تلاش میکند تا از این کشور فاصله بگیرد و از سوی دیگر فرانسه به دنبال نزدیک شدن به واشنگتن است.
اما این نکته را نباید از نظر دور داشت که 2 ماه پیش ولادیمیر پوتین هم در همین جایی که سارکوزی مهمان خانواده بوش بود، با همین خانواده دیداری گرم و صمیمی به همراه قایقسواری و شکار و مهمانی ناهار خرچنگ داشت. اما این دیدار صمیمی هیچ کمکی به حل مشکلات میان آمریکا و روسیه نکرد.