همه چیز برای برهانی یکباره تغییر کرد. او قرار بود ستاره امروز فوتبال ما باشد و حتی جلالی در موردش میگفت که بازیکنی پیدا کرده بسیار بهتر از کریمی. اما تمام دریبلها، حرکات انفجاری و گلهای او خشک شد.
خیلیها اعتقاد داشتند که برهانی برای ترانسفر به امارات، زمان خوبی را انتخاب نکرد-مسئلهای که خودش هم آن را قبول دارد- و همین دلیل افت ناگهانیاش بود. با این همه، او امروز با پیوستن به استقلال تصمیم گرفته به روزهای اوجش بازگردد.
شاید تصمیم او برای بازگشت به اوج، بسیاری از مشکلات تیم آبی را مرتفع کند، مخصوصا وقتی که آرش میگوید او و بقیه مهاجمان استقلال میخواهند آتشبازی راه بیندازند.
- چند سال پیش همه فکر میکردند که ستاره آینده فوتبال ایران میشوی؛ چرا این اتفاق نیفتاد؟
بازی کردن در امارات یکیاز دلایلی بود که سبب افت فوتبالم شد. امروز هم میتوانم بگویم که تصمیم اشتباهی در آن برهه زمانیگرفتم اما این اتفاق مربوط به گذشته است.
- شاید تاخیر در ترک ایران برایت بهتر تمام میشد؟
آن روزها پیشنهادهای بسیار خوبی از 6-5 تیم داشتم و همین مسئله هواییام کرده بود و در تصمیمام برای رفتن از ایران تاثیر زیادی داشت.
- و از مسیر پیشرفت دور شدی؟
بله، حضور در لیگ امارات در فوتبال من تاثیر داشت چون در پاس بازیهایخوبی میکردم اما با من برخورد خوبی نمیشد.
در پاس؟
نه، به صورت کلی میگویم. چون به هر حال من بازیکن استقلال یا پرسپولیس نبودم و از حمایتهایخاصیکه متوجه این بازیکنان است نمیتوانستم استفاده کنم .
- ولی امروز نه از گل زدن و نه حتی از دریبلهای مخصوص خودت خبری نیست.
هم گل میزدم و هم آن دریبلها را، اما دیده نمیشد.اصولا در تیمی مثل پاس بازیکنان زیاد دیده نمیشوند و در زمان نقد هم خیلی راحت تمام تواناییهای فرد را زیر سؤال میبرند.
- حالا که در استقلال هستی، اوضاع فرق میکند؟
بله، استقلال تیم بسیار بزرگی است که دیده شدن یکی از ویژگیهای مثبت بازی کردن در آن به حساب میآید.
- گفته بودی که برای دعوت نشدن به تیم ملی در حق تو اجحاف شده.
نه، من نگفتم.
- یعنی قبول داری که شایسته حضور در تیم ملی نبودی؟
به هر حال در اوج آمادگینبودم.
- اگر درست بگویم در روزهای اول مربیگری قلعهنویی حضور در فهرست را حق خودت میدانستی؟
خب وقتیکه میدیدم آقای قلعهنویی خیلی از بازیکنان را به دلیل سابقه ملیپوش بودن و نه صرفا بازیهای باشگاهی به تیم ملی دعوت میکند، حق خودم میدانستم که در تیم باشم چون عملکرد بدی در تیمملی نداشتم.
- اصولا این درخششها با تیم امید شروع میشود؛ تو حتی در دوحه همسطح نمایش خوبی نداشتی.
در قطر بازیهای خوبی انجام دادم اما هر کسی یکطور فکر میکند و در مقابل کارشناسانیکه بازیهایم را نقد میکردند، عدهای هم سطح بازیهایم را خوب میدانستند.
- شاید فقط خودت اینطور فکر میکنی؟
نه، هر بار که برایتیم ملی به زمین رفتم یا گل زدم یا مؤثر بودم.
- بازیکنی با این تواناییها از تیم ملی دور میماند؟
به غیر از افت ناچیز فوتبالم، انتخاب بازیکن کاملا سلیقهای است و نمیشود به سرمربی ایراد گرفت که چرا فلانی را انتخاب کردی و دیگری را نه.
- نمیشود گفت که در سلیقه قلعهنویی جایی نداشتی؛ چون استقلال در زمان مدیریت فنی او بارها به دنبال تو آمده بود.
بله استقلال برای من پیغامهایی فرستاده بود و اعلام کرده بود که مرا میخواهد اما من بازیکن قرضی بودم و باید به تیم اصلیام پاس برمیگشتم. در تمام این مدت هم مذاکراتم با استقلال از طریق آقای قلعهنویی نبود.
- یعنی قلعهنویی تو را نمیخواست؟
نه، هر مربیای یک طرز تفکری دارد و این مسئله روی تیم و بازیکنان تاثیرگذار است. برانکو و قلعهنویی با تمام تفاوتهایشان یک نقطه مشترک داشتند و آن انتخاب برخی بازیکنان با سابقه خوب ملی و بازیهای نهچندان خوب باشگاهی بود. من به این عقیده احترام میگذارم. آقای قلعهنویی مهاجمانی را با خود به جام ملتها برد که به کار تیمش میآمد.
- با این همه کمتر کسی تصور میکرد که بعد از مذاکرات بار اول به استقلال بروی؛ مخصوصا بعد از بازی مقابل استقلال که اخراج شدی و از زمین بیرون نرفتی یا حرفهایت در مورد پرسپولیسی شدن!
من نسبت به تیمیکه در آن بازی میکنم تعهد و تعصب دارم. خب من در آن بازی بازیکن پاس بودم و امروز که بازیکن استقلال هستم مطمئن باشید همانقدر متعصب هستم.
- پس داستان قرارداد با پرسپولیس چی بود؟
من قبل از امضای قرارداد با استقلال، با پرسپولیس هم مذاکره کرده بودم اما به توافق نرسیدم.
- راستی ماجرای حرفهای کاشانی در مورد زیرقولزدن تو از چه قرار بود؟
فکر میکنم یک مسئله کوچک را بیش از حد بزرگ کردند. من به ملاقات آقایکاشانی رفتم و صحبت کردیم. در مورد قرارداد، من پیشنهاد خودم را داشتم اما ایشان میگفتند که سقف قرارداد ما مثلا 10هزار تومان است و به تو 12هزار تومان میدهیم. من با قرارداد یکساله موافق بودم اما مدیرعامل پرسپولیس قرارداد 2ساله میخواست. خلاصه بعد از جلسه من گفتم که فکر میکنم و به شما خبر میدهم اما هیچ قولی ندادم.
- و به دفتر فتحاللهزاده رفتی.
مذاکره با استقلال کاملا فرق میکرد چون من هر چه را میخواستم آقای فتحاللهزاده قبول میکرد و فقط میگفت بنویس. حتی در چند مورد از بندهای قرارداد منافع من را بالاتر از آنچه میخواستم در نظر گرفتند. پس دلیل نداشت که به این پیشنهاد جواب رد بدهم. من برای آقای کاشانی و آن دوستی که مقدمات جلسه را فراهم کرد، احترام بسیار زیادی قائلم اما من هیچ قولی به شخصی ندادم.
- یکی از همین بندها هم ماجرای ترانسفر است.
بله طبق قرارداد با نظر خودم در میانه فصل میتوانم به تیمهای خارجی بروم و البته ترانسفر از طریق باشگاه استقلال انجام میشود.
- چرا به بلژیک نرفتی؟
تیم پیشنهاددهنده پنجم لیگ بود و اتفاقا پیشنهاد مالی خوبی داشت اما من این تیم را دوست نداشتم و بهرغم دعوت مدیرعامل باشگاه برای بازدید از امکانات و فضایشهر تصمیم گرفتم تا نیمفصل در استقلال بمانم.
- پس از حضور در استقلال راضی هستی؟
بله. من با حمید شفیعیدر تیم المپیک همبازی بودم و با بیاتینیا هم 6-5 سالی است که در پاس بازی میکنم و این مسائل میتواند کمک بسیار زیادی به من کند. ضمن اینکه من با تمام همتیمیها رابطه خیلی خوبی دارم و برخورد بزرگترهای تیم به صورتی است که احساس میکنم بازیکن قدیمی این تیم هستم. کلا در استقلال راحتم.
- شرایط قرارداد عالی و حالا هم راحت بودن؛ اینها دلایل تو برای انتخاب استقلال است؟
استقلال تیم بزرگی است و در آسیا شناخته شده.پیشرفت اولین دلیل من برای حضور در استقلال بود و رسیدن به قلههای بلندتر.
- مثلا؟
حدود یک سال است که از تیم ملی دور شدهام و میخواهم با بازیهایم در استقلال دوباره به تیمملی برگردم. حضور در لیگهای معتبر آرزوی دیگرم است که باید به آن برسم.
- میتوانی در تیم استقلال با مربیگری حجازی به آنها برسی؟
100درصد. خصوصیت خوبیکه ناصرخان دارد این است که به بازیکن وظیفه میدهد و انجام آن را از بازیکن میخواهد که این مسئله کار من را راحتتر و پیشرفتم را سریعتر میکند. ضمن اینکه تیم ما با مربیگری او بسیار منظم و تاکتیکی بازی میکند. البته ناصرخان مرا از 5سال پیش که در شهرداری کرمان بازی میکردم میشناخت و حتی در جشن استقلال هم دوباره گفت که دیدی من بازیات را آن روز دیدم و بالاخره به تیم خودم آوردمت.
- فکر میکنی با بیاتینیا و احتمالا شفیعی بتوانید بهترین خط حمله لیگ باشید؟
ما تمام سعی و تلاشمان را میکنیم، ضمن اینکه علیزاده و خضیراوی هم مهاجمان ما هستند. من قول میدهم که این فصل استقلال یک خط حمله آتشین داشته باشد. میخواهیم یک توپخانه باشیم.
بهترین خرید استقلال
مجید جلالی: بدون شک او بهترین خرید این فصل استقلال بوده که درکنار بیاتینیا میتواند بار بزرگی را از روی دوش تیم بردارد. او استعدادش را از همان زمان حضور در پاس نشان داد و همانطور که من گفته بودم، پیشرفتی باورنکردنی از خودش به نمایش گذاشت. اما بعد از آن با رکود مواجه شد که دلایلش را میتوان در 3 موضوع پیدا کرد.
اتفاقا او در هر 3مورد هم با مشکل مواجه بود تا افتش چشمگیرتر شود. اولین مسئله مهم برای هر بازیکن در پیشرفت، تمرکزش روی بازی کردن است. بازیکن باید بتواند افکارش را منظم کند تا با در اولویت قرار دادن تمرین، به هدفش برسد و در همین راه، تیم آیندهاش را هم انتخاب کند.
دومین مسئله مهم، تیم است؛ تیمی که شرایط ترقی را برای بازیکنش فراهم کند و سومین مسئله مربی است که وظیفه دارد بازیکن و نیازش را درک کند و از او در راستای تواناییهایش استفاده کند. اما متاسفانه برهانی بعد از آن سالی که با پاس به قهرمانی رسیدیم، با مشکلاتی در این 3قسمت مواجه شد و این مشکلات نتیجهای جز کاهش عملکرد مثبتش نداشت.
با این همه، او بازیکن خلاقی است که فوتبال را بسیار خوب میفهمد و آن را پیاده میکند. برهانی علاوه بر اینکه تواناییهای فردی بالایی دارد، در اختیار تیم بودن را هم بلد است و در این راه، انعطاف بسیار زیادی از خود نشان میدهد.
او همچنین سطح مهارتی و بدنی بالایی دارد که دست مربی را در عمل باز نگه میدارد. پس اگر مربی مجبور است برای برخی بازیکنان از سیستم خاصی استفاده کند، در مورد برهانی با مشکل کمتری مواجه خواهد شد و میتواند با شیوههای مختلف از گلزنی او بهره ببرد. در کنار این خصوصیات، او از سرعت بسیار بالا و همچنین شم گلزنی مناسبی برخوردار است و برای همین، عضویتش برای هر تیمی خوشحالکننده است.
حتی جثه نهچندان بزرگ او که ممکن است در نگاه اول یک ضعف به نظر برسد، میتواند هر حریفی را در محوطه جریمه با مشکل مواجه کند؛ چون کمترین برخورد با این بازیکن مساوی است با زمین خوردن و رخ دادن پنالتی.
پس استقلال از هرجهت در انتخاب او درست عمل کرده اما نمیتوانم در مورد انتخاب خود برهانی تحلیلی داشته باشم چون باید کمی منتظر بود و دید که آیا برهانی میتواند در استقلال موفق باشد یا خیر.