از جمله این نوع ائتلافها میتوان به سازماندهی پیمان شانگهای اشاره داشت. اصلیترین ویژگی این پیمان را میتوان مشارکت امنیتی روسیه و چین دانست. کشورهای یاد شده در زمره بازیگران منتقد نسبت به سیاستهای یکجانبهگرای آمریکا در نظام بینالملل میباشند. از سوی دیگر آنان به تلاش بیشتری برای ایفای نقش بینالمللی نیازمند بوده و در نتیجه در صدد ایجاد ائتلافهای منطقهای خواهند بود.
دو کشور یاد شده توانستهاند بخشی از ائتلاف منطقهای خود را سازماندهی نمایند. حضور کشورهایی همانند ازبکستان، قرقیزستان و قزاقستان را میتوان نمادی از بازسازی ائتلافهای امنیتمحور اتحاد شوروی در دوران جنگ سرد دانست. الحاق چین به مجموعه کشورهای منطقهای که نیازمند امنیت میباشند؛ مطلوبیت بیشتری برای روسیه و سایر بازیگران آسیای مرکزی ایجاد خواهد کرد.
هر پیمان امنیتی و مجموعهای که درصدد مشارکت اقتصادی، استراتژیک و دیپلماتیک است، باید به این سؤال پاسخ دهد که ائتلاف برای تحقق چه هدفی سازماندهی شده است؟ از سوی دیگر ائتلافکنندگان باید به این موضوع توجه داشته باشند که ساختار ائتلاف برای مقابله با چه نوع تهدیداتی شکل گرفته است؟
شواهد نشان میدهد که چین و روسیه با یکجانبهگرایی و همچنین هژمونیکگرایی آمریکا مخالف هستند. آنان تلاش دارند تا طیفی از کشورهای قاعدهپذیر منطقهای را سازماندهی نمایند که قابلیت لازم برای مقاومت در برابر توسعهطلبی آمریکا را داشته باشند. لازم به توضیح است که اجلاسیه بیشکک در شرایطی برگزار میشود که رهبران سیاسی قرقیزستان در سال 2006 تحت تأثیر انقلابهای رنگارنگ، قدرت خود را از دست دادهاند.
بنا بر این رهبران جدید جمهوری قرقیزستان تلاش دارند تا موازنه سیاسی و امنیتی مؤثری را با آمریکا، روسیه و چین ایجاد نمایند. بهطور کلی هر یک از بازیگران تلاش دارند تا مشارکت امنیتی خود را براساس موازنه قدرت با سایر بازیگران سازماندهی نمایند.
چین و روسیه درصدد گسترش چنین ائتلافهای منطقهای بوده و از سوی دیگر تلاش دارند تا قابلیتهای نظامی کشورهای عضو پیمان شانگهای را برای مقابله با تهدیدات تروریستی و یا شکلهای دیگری از تهدیدات امنیتی سازماندهی نمایند. برگزاری مانور نظامی کشورهای عضو پیمان شانگهای نشان میدهد که آنان رزمایشی را آغاز نمودهاند که ابتدای آن در چین بوده و به کوههای اورال در روسیه منتهی میشود. این رزمایش که با عنوان «مأموریت صلح 2007» نامگذاری شده است، تلاش دارد تا حوزه امنیتی جدیدی را در روابط روسیه و چین ایجاد نماید.
شواهد نشان میدهد که مقامات دیپلماتیک ایران از مشارکت مؤثر با پیمان شانگهای استقبال بهعمل آوردهاند. درخواستهای ایران زمینه را برای مشارکت حاشیهای و جانبی کشورمان در روند برگزاری اجلاسیه سران پیمان شانگهای بهوجود آورده است. هماکنون ایران بهعنوان عضو ناظر در بسیاری از اجلاسیههای این پیمان شرکت نموده و تلاش دارد تا شرایط و موقعیت خود را ارتقا دهد.
عضویت ایران در پیمان شانگهای مطلوبیت ویژهای برای اعضاء اصلی این سازمان ایجاد خواهد کرد. این عضویت در راستای اهداف مشترک ایران، چین و روسیه میباشد. تمامی کشورهای یادشده با یکجانبهگرایی آمریکا مخالفند. بنا بر این اگر پیمانهای منطقهای به حوزههای جغرافیایی گسترده تری تسری یابد، در آن شرایط به مطلوبیت و موقعیت مؤثرتری در روند نیل به اهداف دست مییابند.
این امر به مفهوم آن است که میتوان «محور چین-روسیه» را به «مثلث ژئوپلتیکی» جدیدی تبدیل نمود که میتواند حوزه جغرافیایی گسترده تری را از ایالت خودمختار «سین چیانک» در چین آغاز نموده و به حوزههای جغرافیایی خلیج فارس، دریای عمان و اقیانوس هند منتهی شود.
قابلیت پیوند سه کشور یاد شده بهگونهای میباشد که زمینه لازم برای محدودسازی قدرت مانور و تحرک سایر بازیگران مداخلهگر را در منطقه بهوجود خواهد آورد. حضور مقامات رسمی سیاسی، دیپلماتیک و استراتژیستهای ایرانی در این اجلاسیه در راستای ایجاد هماهنگی بیشتر برای گسترش حوزه همکاریهای امنیتی اعضای پیمان شانگهای میباشد.
از سوی دیگر، کشورهای عضو این پیمان با مشارکت ایران به قابلیتهای مؤثرتری در جهت ارتقاء همکاریهای اقتصادی نائل خواهند شد. اقتصاد کشورهای منطقه دارای شاخصهای متنوعی است که با حضور و مشارکت ایران از مطلوبیت بیشتری برای همتکمیلی اقتصادی برخوردار میشود.
بنا بر این طبیعی است که محور جدید منطقهای میتواند فضای همکاریهای آسیایی را بهگونهای افزایش دهد که به موجب آن موازنه امنیتی جدیدی در منطقه بهوجود آید. شکلگیری چنین موازنهای در راستای حداکثرسازی منافع و مطلوبیتهای ژئوپلیتیکی تمامی اعضای این پیمان محسوب شده و قابلیت لازم برای پیوستن بازیگران جدیدی از حوزه آسیای جنوب غربی را خواهد داشت.