اما تازه وقتی این کار صورت میگیرد، میفهمند که طلاق لزوما به معنی جدایی نیست، زیرا آنها میتوانند به ظاهر جدا از همسرشان زندگی کنند اما هنوز موضوعی در میان است که آنها را تا پایان عمر متصل بههم نگه میدارد و آن، کودکشان است.
دغدغهها و نگرانیهای مربوط به بچههای طلاق، موضوع تازهای نیست. بچههایی که قرار است بعد از یک زندگی پرکشمکش با پدر و مادر، حالا با یکی از آنها زندگی کنند تا روی آرامش را ببینند اما متاسفانه آنچه در عمل اتفاق میافتد، با آرامش بسیار فاصله دارد.
از بعضی پدر و مادرها، ناخواسته و فقط به دلیل تنشهای بین خودشان یا تنها از سر بیاطلاعی، اشتباهاتی در زمینه روابط با بچههایشان سر میزند که عوارض جبرانناپذیری به همراه دارد.
شاید به همین دلیل است که متاسفانه آمار خلافکاریهای ریز و درشت در کودکان طلاق بیش از سایر کودکان است. برخی والدین تصور میکنند این مشکلات کاملا اجتنابناپذیر است و وقتی طلاق اتفاق افتاد، باید منتظر همه این ناهنجاریها برای کودکان هم بود، در حالی که میتوان با کمی دقت و تامل، آنها را به حداقل رساند.
نکته حیاتی که میتواند محور رفتار کردن با کودک باشد، این است که هر بچهای هم پدر دارد و هم مادر، آنها چه مطابق میل ما باشند و چه نباشند، در هر حال والدین او هستند. به حق کودکتان در داشتن رابطه با هر دوی شما احترام بگذارید و از سر انتقامجویی از همسر سابق یا دلایل دیگر به حق او تجاوز نکنید. حال به رایجترین اشتباهاتی که در رفتار با کودکان طلاق دیده میشود، اشاره میکنیم.
جاسوسی ممنوع
اگر بعد از جدایی از همسرتان، هنوز برایتان مهم است که او چه میکند و یا به طور مثال، قصد ازدواج دارد یا خیر، به هیچ عنوان از کودکتان به عنوان جاسوس استفاده نکنید. چون زمانی که کودکتان بنا به درخواست شما از همسر سابقتان خبر میآورد دچار احساس گناه میشود؛ چرا که فکر میکند دارد اسرار پدر یا مادرش را لو میدهد. اگر هم بخواهد در مقابل شما مقاومت کند، باز احساس گناه گریبان او را خواهد گرفت؛ چرا که حس میکند دارد به نوعی به شما خیانت میکند که اطلاعات را بروز نمیدهد.
در مورد کنجکاویتان در مورد همسر سابقتان هم بهتر است تکلیف خودتان را هرچه زودتر مشخص کنید؛ آیا قصد برگشت دارید یا خیر و در صورتی که جوابتان خیر است در مقابل وسوسه آگاهی از جزئیات زندگی او کمی مقاومت کنید.
قاضی کوچک بیگناه
گاهی اوقات پدر و مادرها هنوز نمیتوانند در مورد اینکه در شکست آنها چه کسی مقصر است، تصمیم بگیرند. برای این کار دست به دامان قاضی کوچک زندگیشان میشوند. اشتباه خطرناک در اینباره این است که هر کدام برای جلب نظر و رأی کودک به نفع خود، این احساس را در کودک ایجاد میکند که او چیزی کم نگذاشته است، بنابراین، از غیراخلاقیترین روشها استفاده میکند؛ از جمله باجدادن راه و بیراه به او.
این رفتار شکلدهنده عادات بد در کودک است و البته این کار، شما را در مخمصه بدی قرار میدهد. آخر انصاف داشته باشید، شما خودتان میتوانید بین پدر و مادرتان یکی را انتخاب کنید که حالا از کودکتان چنین انتظاری دارید؟
توجه داشته باشید که تعیین مقصر در این شرایط معنایی ندارد، پس بهتر است از تلاش و تقلایی که بیشتر از همه باعث آزار خودتان میشود، دست بردارید.
بدگویی پشت سر همدیگر
یکی دیگر از اشتباهاتی که ناخودآگاه در بسیاری از موارد صورت میگیرد، بدگویی پشت سر عضو غایب است. تخریب چهره همسر سابقمان به این دلیل که در حق من بدی کرده، یکی از بدترین کارهایی است که معمولا برای یارکشی و جدا کردن عاطفی کودک از فرد غایب و وابسته کردناش به خودمان انجام میدهیم.
به یاد داشته باشید که تخریب چهره همسر سابقتان یا به عبارت درستتر پدر یا مادر کودکتان، به او آسیبی وارد میکند که ممکن است حتی تا آخر عمر، نتواند از شر عوارض آن خلاص شود.
تو چقدر شبیه اویی
هیچوقت کودکتان را به خاطر شباهتهایش به همسر سابقتان سرزنش یا تحقیر نکنید. توجه داشته باشید که بالاخره هر کودکی تا حدی شبیه مادر و تا حدی شبیه پدرش است و در عین حال، توجه داشته باشید که این کودک شما نبوده که همسر سابق شما را به عنوان پدر یا مادر انتخاب کرده، این انتخاب را شما انجام داده بودید.
مشاور نمیخواهید؟
همه میدانیم کسی که طلاق میگیرد، بهناچار استرس زیادی را تحمل میکند. بیشتر افراد بعد از جدایی، دورههایی از عصبانیت، افسردگی یا احساس گناه را طی میکنند. برای همین، ممکن است کسی که خود چنین مشکلاتی را دارد، فکر کند که چگونه میتواند جلوی خودش را بگیرد و پشت سر همسر سابقش بدگویی نکند یا چطور تحمل کند که کودک از مهربانیها و بازیهایی که با ولی دیگرش انجام داده صحبت کند؛ در حالی که همسر سابقش با او بسیار بداخلاقی میکرده است.
بنابراین قابل درک است که عمل به این موارد در بعضی شرایط بسیار سخت است اما لطفا تلاش خودتان را بکنید و مطمئن باشید که توجه به این نکات، میتواند بر رفتار شما تاثیر بگذارد. پیشنهاد میکنم اگر بیش از 6ماه از جدایی شما گذشته اما هنوز مشکلاتی مثل عصبانیت زیاد، ناامیدی، افسردگی و غیره، آزارتان میدهد، حتما از خدمات تخصصی و مشاورهای در این زمینه کمک بگیرید یا به آشتی فکر کنید.
پیشنهادهایی برای تنظیم روابط سهجانبه
کودک شما باید حس کند که اختلافات شما 2 نفر، اختلافاتی در مقام زن و شوهر بوده است و نه در مقام پدر و مادری. خودتان هم تلاش کنید این 2مسئله را در ذهنتان جدا سازید تا بتوانید احترام پدر یا مادر کودکتان را نگه دارید.
کودکان بهخصوص در سنین پایین باید از حق داشتن خانوادهای کامل برخوردار باشند؛ حتی در صورتی که طلاق اتفاق افتاده باشد. پس در مناسبتهایی از قبیل تولد کودک، عید نوروز و دیگر اعیاد، این فرصت را برای او فراهم کنید.
برای یک ساعت هم که شده کمی تحمل از خودتان نشان دهید و اختلافات گذشته را فراموش کرده و خانوادهای کامل را برای کودکتان ترتیب دهید. البته توجه داشته باشید که در سنین پایین دفعات این جمعشدن همه اعضا باید بیشتر صورت بگیرد. مثلا یک کودک 3ساله باید بتواند حداقل هر 2 هفته یک بار این تجربه را داشته باشد.
کودک شما ممکن است در زمانی که از یکی از شما دور است، برای عضو غایب دلش تنگ شود. در این موارد و بهخصوص در زمانی که فاصله ملاقاتهای بچه با ولیای که حضانتش را برعهده ندارد زیاد است، حتما تدابیری بیندیشید. به عنوان مثال، امکان تماس تلفنی با ولی غایب یا حتی ملاقاتی خارج از برنامه در سنین پایینتر فراهم شود.