8سال است كه زيورآلاتي با چرم و فلز و چوب ميسازد؛ محصولهايي كه ايدههايشان از خلاقيت خود او بهره بردهاند. او براي تثبيت و شناخته شدن ايده و كارهايش، حتي براي آنها اسم انتخاب كرده و براي بازاريابي بهتر، علاوه بر حضور در بازارچههاي مختلف، در شبكههاي اجتماعي هم فعال است؛ جايي براي اينكه مشتريهاي احتمالي بتوانند محصولاتش را با يك جستوجوي ساده پيدا كنند، ببينند و سفارش بدهند.
- چرا فكر كرديد ساخت زيورآلات آن هم با اين خصوصيات در توانايي شماست؟
من در هنرستان گرافيك خواندهام و رشته دانشگاهيام صنايعدستي با گرايش تخصصي جواهرسازي بود. از آن دست آدمهايي هستم كه دوست داشتم كارم با تخصصي كه دارم در يك راستا باشد. به همين دليل هم از همان ابتدا ميدانستم كه قرار است چكار كنم. به تعبيري دنبال توليد محصولهايي با سبك خودم بودم.
- هدفي كه داشتيد، خيلي هم ساده نيست؛ به آن رسيديد؟
با هر موادي هم كه كار كنيد جواهرسازي كار سادهاي نيست. كار با فلز و سنگ و جوشكاري و اره و سوهان، سختيها و نكتههاي خودش را دارد. من چند سالي است كه بهعنوان مربي اين كار را آموزش ميدهم. هميشه به شاگردانم ميگويم اگر با اين فكر آمدهاند كه اين كار سرگرمي خوبي است يا اينكه قرار است بنشينند و يك گردنبند زيبا بسازند، سخت در اشتباهند.
- تحصيلات دانشگاهي مرتبط چقدر در موفقيت اين نوع كار نقش دارد؟
خودم كه پيش از ورود به دانشگاه به رشته صنايعدستي علاقه زيادي داشتم. يعني با درك و علاقه اين رشته را انتخاب كردم. تحصيلات عالي تأثير بسيار زيادي روي كارهاي من داشت. همين كه تمام روز را در كلاس بهترين استادها بگذراني كه از هر جملهشان ميتوان بسيار آموخت، در روند شكلگيري شخصيت هنرجو تأثيرگذار است و مطمئنا بعد از فارغالتحصيلي در كارش نمود عيني پيدا ميكند.
- از ابتدا سراغ همين مواد براي ساخت زيورآلات رفتهايد؟
نه. دلم ميخواهد همهچيز را تجربه كنم و بعد بهترين را ادامه بدهم. با چوب، چرم، سنگ و فلز كار كردم و مدام سعي ميكنم مواد مختلف را وارد كارهايم كنم چون دوست دارم كارهايم جديد باشد و از تكرار كارهاي ديگران بيزارم. يك نكته هم اين است كه در تمام اين سالها با توجه به بازخوردهايي كه از كارهايم داشتهام تا حدي سليقه مشتري را شناختهام اما در نهايت چندان كارهايم را منطبق بر سليقه مردم نميسازم؛ يعني اصراري بر بازاري شدن كارها ندارم. كار خوب، حتما ايده خوبي دارد كه مشتري آن را خواهد پسنديد.
- چطور راهتان را در اين كار و اين بازار پيدا كرديد؟
تازه فارغالتحصيل شده بودم و خيلي جدي به شروع اين كار فكر ميكردم و مسلما بسيار هم استرس داشتم. چون همهچيز برايم ناواضح بود اما خب بهنظر من در هر راهي نخستين قدم يادگيري است و من اين نخستين قدم را پيشترها تجربه كرده بودم. فقط بايد طراحي كارها را انجام ميدادم و ابزار موردنظرم را تهيه ميكردم. اعتقاد دارم كه عملي كردن ايدههاي خودمان ارزشمندتر از تكرار خلاقيت ديگران است و به همين دليل هم بيشترين وقتم تا شروع رسمي را صرف طراحي كردم. البته يك چيزهايي هست كه پيشزمينه همه اينهاست و براي كسي كه ميخواهد كار هنري انجام بدهد هميشه لازم است. مطالعه در هر زمينهاي، از تاريخ هنر گرفته تا ادبيات و مهمتر از آن كار ديدن در همه زمينههاي هنري، نقاشي، مجسمهسازي و... يعني در كل آشنايي و دنبال كردن همه هنرها براي ساختن شخصيت هنري لازم است.
- بهنظرتان مهمترين مشكلي كه كارهايي مانند كار شما را تهديد ميكند چه چيزي است؟
اساس كارهاي هنري بهويژه كار ما ايده و طراحي است و من هم اين بخش از كار را حتي بيشتر از ساخت دوست دارم. براي خودم زماني اين كار شكل جدي بهخودش گرفت كه با استقبال زيادي از طرف مشتريان روبهرو شدم. كار كردن با آدمهاي غيرحرفهاي در زمينه فروش صنايعدستي و رفتار نامناسبي كه با هنرمندان اين حرفه در زمينه فروش ميشود بخش اعظمي از تجربههاي ناگوار من در اين كار بوده. خيلي از هنرمندان بعد از ديدن چنين رفتارهايي جا ميزنند و كارشان را ادامه نميدهند و همين باعث ميشود استعدادهايي از بين برود.
- راهكار اين مشكل بهنظر شما چه چيزي است؟
جمله معروفي هست كه ميگويد: «كار خوب هميشه مخاطب خودش را پيدا ميكند» اما صبر فراواني هم ميخواهد. خوشبختانه شبكههاي اجتماعي و بازارهاي آنلاين كمك زيادي در سادهتر شدن مسير فروش و پيدا كردن مخاطب ميكنند. به همين دليل هم بهويژه اين سالهاي اخير اين مشتريها هستند كه كارهايي از جنس كارهاي ما را پيدا ميكنند به جاي آنكه ما دائم دنبال مشتري براي كارهايمان باشيم.
- اولين كاري كه ساختيد را بهخاطر داريد؟ يادتان ميآيد چقدر براي شما درآمد داشت؟
اولين كارم يك آويز گردنبند بود كه هنوز هم بهنظرم بهترين كارم است. اين آويز يك تكه مستطيلي شكل مسي بود كه يه سوراخ كليد داشت و يك كليد كوچك برنجي هم از آن آويزان بود. البته اين كار را نفروختم و براي خودم نگه داشتم. براي فروش كارهايم، نخستين اقدام من اين بود كه يك سري كار ساختم و همه آنها را براي فروش به يك فروشگاه هنرهاي دستي سپردم. به همين دليل هم نميدانم اول كداميك از كارهايم فروخته شد. وقتي شروع بهكار كردم در مورد بيشتر كارهايم حسي داشتم كه اجازه نميداد بفروشمشان! بهويژه كارهايي كه زحمت زيادي هم برايشان كشيده بودم ولي به مرور حساسيتم كمتر شد. البته هنوز هم نسبت به بعضي از كارهايم كه از نظر خودم كامل و بينقص هستند اين حس را دارم و دلم نميآيد آنها را بفروشم. يكي از فوق العادهترين حسهايي كه در زندگي تجربه كردهام ديدن كارهايم در دست ديگران است، به همين دليل پيشترها سعي ميكردم به بسياري از اطرافيانم از كارهاي خودم هديه بدهم. البته يكيدو سالي هست كه رويكردم را تغيير دادهام و فقط به كساني هديه ميدهم كه ميدانم ارزش آن را درك ميكنند.
- خودتان را تا چه حد كارآفرين ميدانيد؟
خودم را كارآفرين مستقل البته در اندازه خيلي كوچك ميدانم ولي اگر يكي از مشخصههاي اصلي كارآفريني را نوآوري بدانيم ميتوانم بگويم كه زماني كه شروع به اين كار كردم مثل حالا همه در ساختن زيورآلات حضور نداشتند. كساني كه حالا ميخواهند شروع كنند، بايد خودشان را براي يك كار بسيار سخت اما مفرح و دوست داشتني آماده كنند و البته آماده رقابت با جواهرسازان بيشمار ديگر باشند؛ مهمتر از همه اينكه بگردند و سبك خودشان را پيدا كنند؛ كاري كه براي آنهاست و شناسنامهاش به نام آنها؛ چرا كه تقليد در هر كاري بيارزش است. اين را بدانند كه بايد ببينند، حس كنند، بياموزند و كار كنند و كار كنند و كار كنند تا بتوانند خودشان را در بازار به اثبات برسانند.
- اگر كسي امروز بخواهد اين كار را شروع كند...
من سال88 كارم را با مبلغي نزديك به يك ميليون تومان شروع كردم. البته با احتساب تمامي ابزارها و وسايل جواهرسازي و مواداوليه كه البته در همان ماههاي اول اين سرمايه بازگشت داشت. قدم اول براي شروع اين كار آموزش است. از زماني كه اين شغل بهعنوان يكي از مشاغل محبوب درآمده مراكزي كه اين هنر را آموزش ميدهند هم رشد فراواني داشتهاند. بعد از آموزش هم تهيه مواداوليه است. چون زماني كه شما تازه كارتان را آغاز كردهايد نياز چنداني به تجهيزات حرفهاي كه اغلبِ سرمايه شما معطوف به آن ميشود نداريد. به همين دليل براي آغاز كار بيشتر به خلاقيت نياز داريد تا به سرمايه. ساخت جواهرات دستساز هميشه از استقبال برخوردار بوده اما از طرفي حجم توليدكنندگان هم تعداد قابلتوجهي است، به همين دليل شناخته شدن در بين اين همه توليدكننده كار سختي است اما اگر محل فروش مناسبي پيدا كنيد، حتما سود خوبي از اين راه كسب ميكنيد. ما يك دوره 4ساله را در يك يا 2سال خلاصه كردهايم. تقريبا نيمي از دوره آموزشي را روي طراحي و ديد بهتر هنرجوها بر محيط پيرامونشان و شناخت بهتر فرمها كار ميكنيم و نيمه ديگر را روي آموزش تكنيكي و ساختن زيورآلات.
نظر شما