سه‌شنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۸:۲۴
۰ نفر

عباس سلیمی‌نمین: بدون تردید حل و فصل مشکلات جامعه به احسن‌وجه و با اتکا به چندصدایی بودن آن، پایبندی به اصولی را ایجاب می‌کند.

براي پيشبرد امور جاري و كلان كشور يا مي‌بايست تن به حاكميت يك نظر و ديدگاه دهيم و ساير سلايق را بي‌اثر‌سازيم يا با فراهم آوردن زمينه‌هاي همفكري و تعاطي ديدگاه‌ها به‌گونه‌اي بسترسازي كنيم كه هر روز شرايط براي كارجمعي سهل‌تر و كم‌هزينه‌تر شود. يكي از الزامات در مسير افزايش يا ارتقاي سطح تحمل‌ها در مواجهه با فكر مخالف استفاده از ادبيات فاخر در چالش‌هاي فكري و سليقه‌اي است.

بايد توجه داشت «ادبيات» محور اصلي راهبردهاي سياسي و حتي اجتماعي است. آنچه مي‌تواند پذيرش انتقاد، خدشه، انقلت و حتي تخطئه ديگر نظرات را براي صاحبش آسان‌تر سازد استفاده از ادبيات مناسب است. چرا با وجود توصيه پيامبر گرامي اسلام(ص) بر اين مهم كه «مؤمن زبان خود را حفظ مي‌كند» براي حفظ سلامت خودمان و جامعه به حفظ زبان اقدام نمي‌كنيم؟

كساني كه در جايگاه‌هاي رفيع سياسي، فرهنگي و اجتماعي قرار دارند و از ادبيات فاخر در مواجهه با انتقادات و اختلافات فكري بهره‌نمي‌گيرند اولا ‌شأن خود را در جامعه مي‌شكنند و جايگاه خويش را متزلزل مي‌سازند، ثانيا يك نوع تحقير سياسي را اشاعه مي‌دهند و به نسل‌هاي بعد منتقل مي‌سازند. ثالثا داشته‌ها و ميراث سياسي را مورد تهديد قرار مي‌دهند. رابعا اساسا فضاي نخبگي را مختل مي‌كنند و به‌عبارت بهتر عوام‌گرايي را ترويج مي‌دهند.

بايد توجه داشت حتي درصورت اعتقاد راسخ به جامعه چند صدايي اگر منتقد را با ادبياتي نازل مورد مرحمت قرار دهيم نقض غرض كرده‌ايم. چه بسا بعضاً افرادي كه مدعي ترويج تكثر سياسي‌اند، اما عالمانه منتقد خويش را تحقير مي‌كنند تا صاحب فكر متفاوت منزوي شده و خودسانسوري پيشه سازد. اينگونه شخصيت‌ها اگر از منزلت جامعه غفلت مي‌كنند آيا از تأثير مخرب اين نوع عملكرد بر شئونات خويش‌ نيز غافلند؟!

يكي از عزيزان پرسابقه سياسي در مراسم تجليل از «بانوي انقلاب» ضمن نواختن منتقدان خويش با تعابيري چون حسودان در تعريف و تمجيدهاي سخاوتمندانه از يك متحد فكري خود تا جايي پيش رفت كه ناگزير از اظهار اين جمله شد: «اين صحبت‌ها را براي خوش آمد... نمي‌گويم».

خوشبختانه برخي جرايد همفكر ايشان هم تحقير منتقدان و هم به‌كارگيري تعابير غلوآميز همچون «علامه» را در مورد عضوي از بيت معظم، حذف كردند (آنگونه كه صاحب اين قلم دست‌كم در روزنامه آفتاب يزد 94.1.24يافت).اين امر به‌خوبي ثابت مي‌كند كه تملق و تحقير 2تيغه يك قيچي‌اند و كمتر مي‌توان سراغ گرفت كه افراد هجمه برنده به مخالفان با ادبيات نامناسب، از تأييد‌كنندگان خويش تعريف و ستايش‌هاي غلوآميز نكنند.

سياسيوني كه ارتباط خود را با بخشي از جامعه به‌گونه‌اي بازگشت‌ناپذير تخريب مي‌كنند ناگزير براي حفظ برخي ديگر در كنارشان به وادي امتيازدهي و دادوستد سياسي روي‌مي‌آورندكه هر دو وجه بسيار غيرسازنده است. (هم براي غلو‌شونده و هم براي تحقير شده) متأسفانه امروز ادبياتي كه در رسانه‌ها بازتاب داده مي‌شود (غير از موارد اندك) عموميت‌گراست.

در اين سال كه مي‌بايست سال همزباني و همدلي بين صاحب‌منصبان و آحاد ملت (فارغ از سلايق سياسي) باشد از پيشكسوتان براي اصلاح ادبيات سياسي رايج بين گروه‌ها و جريانات مختلف انتظاري مضاعف مي‌رود. آنچه ‌شأن جامعه را ارتقا خواهد بخشيد و به‌عنوان يك شاخص مورد توجه ديگران قرار خواهد گرفت وضعيت ادبيات سياسي در تنظيم روابط است. اميد آنكه بزرگان در اين وادي نه‌تنها بيش از ديگران از اين شأنيت مراقبت كنند بلكه آن‌را ارتقا بخشند.

  • مدير دفتر مطالعات تاريخ ايران
کد خبر 292239

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha