چهارشنبه ۲۶ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۷:۵۴
۰ نفر

مهدی سقطچی: نامش را «انبار عینک» گذاشته؛ جایی که عینک از در و دیوارش بالا می‌رود.

خانه عینکی من!

جعفر محقق‌رشيد، حالا يكي از كلكسيونرهاي خاص تهران است. در انبار او، عينك‌ها همه‌جا چيده شده‌اند روي ديوار، روي ميزها و گوشه گوشه اتاق‌ها؛ عينك‌هايي كه ميان آنها، مدل‌هاي خاص و عجيبي پيدا مي‌شود؛ عينك‌هايي كه البته هيچ‌كدامشان دست دوم نيستند. كافي است 10دقيقه در انبار عينك محقق بايستيد. بگو بخند محقق با كساني كه دنبال عينك خاصي آمده‌اند و مجبورند هزاران عينك را جست‌وجو كنند، دليل آمدن خيلي‌هاست؛ به‌ويژه به‌خاطر حافظه قوي او در يادآوري و پيشنهاد عينكي خاص به خواهنده‌اي خاص! او كه اين روزها 50سالگي‌اش را مي‌گذراند، كلكسيون بزرگي نزديك به500 عينك در بيش از 2هزار مدل دارد. مي‌گويد يكي از نخستين كساني بوده كه در تهران، شروع به جمع‌آوري و البته فروش عينك‌هاي قديمي كرده؛ عينك‌هايي كه حالا خيلي وقت است مشتريان خودشان را دارند؛ مشترياني كه به‌دنبال يك عينك باكيفيت و البته متفاوت هستند، ميان عينك‌هايي كه از سال 65 به بعد جمع‌آوري شده‌اند.

  • چه شد كه وارد حرفه عينك‌سازي شديد و بعد كلكسيونر؟

به واسطه داماد خانواده‌مان بود كه وارد اين كار شدم. به من و برادرم پيشنهاد داد كه وردست او در كارش باشيم. ما هم همراهي كرديم و مورد اطمينانش بوديم. حرفه عينك‌سازي به‌گونه‌اي است كه اگر يك عينك‌ساز بخواهد فردي را به مجموعه‌اش اضافه كند، آن فرد را حتما از ميان آشنايان انتخاب مي‌كند. دليل آن هم مشخص است. اجناسي كه در اين شغل به فروش مي‌روند و با آن كسب وكار مي‌شود، اجناس كوچكي است كه ارزش بالايي دارند. بعد از آن، به مرور در اين حرفه كاربلد شديم و راه ‌افتاديم تا اينكه با برادرم مغازه‌اي را اجاره كرديم. زماني كه من شروع به جمع كردن قاب‌هاي قديمي عينك كردم، از نظر خيلي از همكارانم، اين كار اشتباه محض بود. يك‌بار يكي از همكارانم آمد و گفت آقاي محقق، در بازار، صحبت شما بود و داشتند به اين كار شما مي‌خنديدند. مي‌گفتند محقق هرچندتا عينك قديمي كه موجود باشد را مي‌خرد. يكي مي‌آيد و مي‌گويد 20هزار تا عينك دارم، يكي ديگر مي‌آيد و 100هزارتا عينك مي‌آورد، محقق همه را مي‌خرد؛ واقعا هم همينطور بود. آن آقايي كه آن روز آن حرف را به من زد، يك‌بار آمد پيش من و گفت همان افرادي كه آن روز به‌كار تو مي‌خنديدند، حالا انگشت به دهان مانده‌اند كه محقق چطور اين روزها را پيش‌بيني مي‌كرده. روزهايي مي‌شود كه با وجود كسادي بازار، كار من رونق دارد چون مشتري عينك‌هاي من خاص هستند. آنها از عينك‌هايي كه من دارم و از قديمي بودن آن لذت مي‌برند. من دقيقا كاري انجام مي‌دادم كه خلاف قاعده بازار بود. همكاران ما، عينك‌هاي قديمي را در پايان هر سال از ويترين‌هايشان جمع‌آوري مي‌كنند و كنار مي‌گذارند اما من فقط عينك‌هاي قديمي و كلكسيوني را جمع مي‌كنم.

  • البته به‌روز بودن كالا و تازه بودن آن براي مشتريان شما خيلي مهم است.

شايد آن موقع مهم‌ترين ملاك من براي خريدن عينك‌، قيمت آنها بود. در بيشتر مواقع مي‌توانستم با قيمت مناسبي تعداد زيادي عينك‌ بخرم. با اين تصور كه اگر آن عينك در آينده به همان قيمت ماند، بتوانم دسته‌هاي آن را باز كنم و براي تعمير به فروش برسانم. هيچ‌وقت به اين فكر نمي‌كردم كه روزي اين مدل‌هاي قديمي رونق پيدا كند و مشتري براي خريد اصل فريم‌ها مي‌آيد.

  • چه شد كه بازار اين عينك‌هايتان رونق گرفت؟

به گمانم سال 87 بود كه چند دانشجوي دانشگاه هنر آمدند و گفتند كه ما عينك قديمي مي‌خواهيم. از بين عينك‌هايي كه داشتم، چند نمونه را به آنها نشان دادم. خيلي از عينك‌ها خوش‌شان آمد و استقبال كردند. آنها رفتند و فرداي آن روز، چند نفر ديگر آمدند و گفتند ديروز دوستانمان از شما عينك قديمي خريده‌اند، ما هم به‌دنبال همان مدل‌ها هستيم. چون مغازه‌ام نزديك دانشگاه هنر است، همه آنها دانشجويان دانشگاه هنر بودند كه براي پيدا كردن فريم‌هاي قديمي به سراغ من مي‌آمدند. اين روند ادامه پيدا كرد و مشتري‌هايي كه از مغازه من بيرون مي‌رفتند، مشتري‌هاي ديگري را با خودشان مي‌آوردند. بعد از گذشت مدتي، ديدم كه فروش اصلي من همان قاب‌هاي قديمي است و مشتري‌هاي من به‌دنبال قاب‌هاي جديد نيستند.

  • آيا وسوسه شده‌ايد يك فروشگاه بزرگ در خيابان فلسطين كه بورس عينك‌فروشي در تهران است داشته باشيد؟

يك بار يك نفر از دوستانم به من پيشنهاد داد كه مغازه‌اي را در آن خيابان خريداري كنم و مغازه خودم را به آنجا منتقل كنم. راستش را بخواهيد، نتوانستم خودم را راضي كنم كه به آن خيابان بروم. ترسيدم كه طمع بر من غلبه كند. به‌خاطر اينكه در آن خيابان سرقفلي مغازه‌ها گران است و قيمت‌ها بالا. مثلا يك‌بار يكي از مشتريانم مي‌گفت عينكي كه من به قيمت 25هزار تومان مي‌دهم، آنجا با قيمت 165هزارتومان به فروش مي‌رسد.

  • خب عينك‌هاي آنها نو هستند، شيك و به روز.

عينك‌هاي من قديمي هستند اما هيچ‌كدام دست دوم نيستند. يك‌بار كه براي خريد عينك به يك انبار رفته بودم، جعبه‌هاي آن عينك‌ها آنقدر قديمي بود كه وقتي من آنها را برداشتم، جعبه‌ها پودر شدند اما چون عينك‌ها اصل بودند، هيچ تغييري نكرده بودند. مي‌دانيد اصولا از نظر بهداشتي هم استفاده از عينك دست‌دوم صحيح نيست و وزارت بهداشت مي‌تواند مرا جريمه كند. عينك‌ها مي‌توانند بيماري‌ها و باكتري‌هاي چشم را منتقل كنند. بيشترين قيمتي كه من در اين فروشگاه دارم، 200تا 250هزار تومان است، آن‌هم براي برندهاي بسيار معروف. شخصا هيچ‌وقت حسرت چيزي را نمي‌خورم. هميشه قانعم. حتي روزي رسيده كه من يك عينك هم نفروخته‌ام اما بازهم خدا را شكر مي‌كنم. دنيايم بزرگ است. يك‌بار يك خانم دانشجوي ايتاليايي آمد اينجا. از همان جلوي در ماتش برد و شروع كرد با هيجان به ايتاليايي صحبت كردن. از دوستش كه همراه او بود پرسيدم چه مي‌گويد؟ گفت مي‌گويد اينجا همان‌جايي است كه مدت‌ها به‌دنبالش بودم.

  • چرا فكر مي‌كنيد كسب و كارتان بركت دارد؟

فكر مي‌كنم اگر رونقي هم در كاسبي‌ام باشد، از بركت همين مشتري‌هايي است كه با لب خندان اينجا را ترك مي‌كنند. مشتري‌ به‌دنبال اخلاق خوب است. اهميت زيادي مي‌دهم ‌كه مشتري از اينجا راضي و با لب خندان بيرون برود چون اگر ناراضي باشد، تبليغات منفي خواهد داشت. مشتري‌اي دارم كه تا از راه مي‌رسد به آشپزخانه مي‌رود و براي خودش چاي مي‌ريزد و بعد مي‌آيد. شما اگر براي خريد يك كالا مانند عينك به يك فروشگاه مراجعه كنيد، بعد از 6يا 7 عينك كه امتحان مي‌كنيد صاحب فروشگاه كم‌كم صدايش بلند مي‌شود اما من اينجا مشتري‌اي داشته‌ام كه ساعت 10صبح آمده داخل و يك‌بعدازظهر از مغازه بيرون رفته. نه اينكه در اين مدت 10عينك خريده باشد. پيش آمده كه مشتري‌اي در اين مدت زمان طولاني، تنها يك عينك خريداري كند. اصولا ويژگي اين عينك‌ها اين است كه انتخاب از ميان آنها سخت است.

  • يعني هر كاسبي كه اخلاق خوب داشته باشد، كارش بركت پيدا مي‌كند؟

غير از خلق و خوي مناسب، مسئله ديگري هم مهم است. آن هم اين است كه معامله‌هاي درست انجام بدهيم. من هميشه رعايت مي‌كنم كه معامله‌هايم شبهه‌دار نشود. حرام و حلال برايم مهم است. حتي در خريدن اجناس دقت زيادي دارم. هيچ‌وقت اجناس شبهه‌دار را خريداري نمي‌كنم. اعتقاد دارم كه اين اجناس بركت ندارند. نزديك به 20سال پيش، معامله‌اي بود كه مي‌توانستم از آن نزديك به 10ميليون تومان سود كنم اما چون مال شبهه‌دار بود وارد آن معامله نشدم.

  • با اين حساب جنس فروخته‌شده را تعويض مي‌كنيد؟

حتما. چند وقت پيش يكي از مشتريان عينكي را كه 8‌ماه پيش خريده بود براي من آورد تا عوض كنم. من وقتي مطمئن شدم كه آن عينك استفاده نشده است آن را تعويض كردم.

  • براي فيلم‌هاي سينمايي هم به سراغ شما مي‌آيند.

بله. اين اواخر يكي از عوامل فيلم «چ» آمد و به‌دنبال عينكي بود كه مشابه عينك دكتر چمران باشد. من هم بلافاصله عينك مناسب را روي ميز گذاشتم و گفتم اين عينك به‌صورت آقاي عرب‌نيا هم مي‌آيد. بسياري از طراحان صحنه و لباس براي فيلم‌هاي خود به اينجا مي‌آيند. يك‌بار يك نفر براي فيلمبرداري يك فيلم به‌دنبال عينك بود. فيلمبرداري ساعت 6صبح شروع مي‌شد. با من تماس گرفتند و من شبانه خودم را رساندم. از 12تا 1:30هفت عينك انتخاب كردند و بردند.

  • با اين حساب همه‌‌چيز روبه‌راه است ديگر!

بله اما يك مشكل هست. اينجا رونق پيدا كرده و كمتر مي‌توانم به خانه بروم. تا پيش از آن، هم وقت ناهار به خانه مي‌رفتم و هم شب‌ها ساعت 7يا 8مغازه را مي‌بستم؛ اما الان از طرفي ناهار به خانه نمي‌روم، از طرفي شب‌ها هم مجبورم كه تا ساعت 10در مغازه بمانم.

  • خريد 130هزار فريم، در يك نوبت!

چند سال پيش يك نفر 130هزار عينك داشت. اندازه بار آن عينك‌ها، يك كاميون و 4وانت نيسان بود. پيش هركسي كه رفته بود، نتوانسته بود همه عينك‌ها را يكجا بفروشد. اصرار داشت همه عينك‌ها را يكجا بفروشد. يك روز سراغ من را گرفت و چند نمونه عينك براي من آورد. تا آمد در جعبه را باز كند، دستش را گرفتم و نگذاشتم به كارش ادامه دهد. پرسيد مگر نمي‌خواهي عينك‌ها را بخري؟ گفتم چرا. اما من فقط مي‌خواهم بدانم چند درصد از عينك‌ها دسته‌ فنري و چند درصد از آنها، دسته ساده دارند؟ او گفت كه نزديك به 80درصد عينك‌ها دسته فنري هستند. من با احتساب اينكه اگر روزي عينك‌ها به فروش نرسيدند، بتوانم از فنر موجود در دسته‌هايشان استفاده كنم، قيمت پيشنهادي خودم را گفتم. آن فرد با تصور اينكه مي‌تواند عينك‌هايش را با قيمت بهتري بفروشد، از مغازه من بيرون رفت. يك هفته بعد و پس از گشت‌و‌گذار فراوان، برگشت و همه عينك‌ها را با همان قيمت به من فروخت. بعد از آن، يك‌بار ديگر هم 83هزار فريم را يكجا خريداري كردم.

کد خبر 292274

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار مهارت‌های زندگی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha