تا کـى به تمنـاى وصـال تو یـگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانـه
خواهد به سرآید غم هجران تو یا نه
اى تیـر غمـت را دل عشاق نشـانه
جمعى به تو مشغول و تو غایب زمیانه
واژه « اَمِـرِتات» در اوستایی به معنای نمیرندگی و بی‌مرگی است، واین عجب که ما آن مرداد‌کرده ایم و این ماه برای من ماه سختی بود ماه مرگ محبوبانم.
در ابتدای آن آیت حق مرحوم آیت‌الله حق‌شناس و در میانه‌اش مرحوم آیت‌الله مشکینی و روز شنبه 27 مرداد مرحوم حاج آقای لطیفی را از دست دادیم.
همت بلند این مرد بزرگ و با اراده که صلابت ایمان وقلب مالامال از محبت مهدی آل محمد عج و نگاه نافذ وصمیمی‌و صدای پرطنین او راهرگز نمی‌توانم ازیاد ببرم، او که حق بزرگی برگردن ملت ما دارد نه تنها برای تجدید بنای مسجد مقدس جمکران که برای ابلاغ پیام امام عج که موجب پیروزی انقلاب اسلامی‌وانفجارنور گشت.
یک روز پیش از رحلت مرحوم آیت الله حق شناس میهمان من بود و با تواضع بی‌نظیرش مرا غریق منت ساخته بود وسخنانی می‌گفت که جان را واله حق می‌ساخت و شیدای دیدار یار می‌کرد.
از نخستین تشرف خود درحجره سرد و نموری گفت که درایام طلبگی درمدرسه‌ای درمشهد مقدس نصیبش شده بود و اینکه چگونه مشمول محبت محبوبش گشت و لقمه‌ای ازمائده آسمانی او سهم آیت الله میرزا مهدی اصفهانی هم شد.... از خاطره مسجد سهله و دو معتکف جوان اهل سلوک آن مسجد ( که بعدها یکی ازآنها لاله‌ای از ملکوت ومتکفل امر خدمت به خلق خدا شد یعنی مرحوم حاج آقا مجتهدی و دیگری مرجع عالیقدرجهان تشیع حضرت آیت الله العظمی‌وحیدخراسانی ادام الله ظله الوارف ) و از خاطره فرمان مولا عج به او برای بنای مسجد مقدس جمکران بویژه حفرچاه آن درنقطه‌ای خلاف نظر مهندسان وقت که هموطنی زرتشتی مسئول آنها بود وبا مشاهده معجزه امام عج پول را پس داده بود و تا آخرعمر کارهای مربوط به چاه با او بود.
و سرانجام از داستان بردن پیام امامعج برای امام راحل برای صدور شکستن حکومت نظامی‌ومتعاقب پیروزی انقلاب در22 بهمن به برکت اجرای فرمان مولاعج... دوهفته پیش آخرین دیداربود، باز با بزرگواری با همان گامهای استوار عصازنان مرا غریق منت ساخت و ساعتها میزبانش بودم و گفت وگفت و گفت از مرحوم آیت‌الله نخودکی و سفرحج و محضردوست و...
و آخرین مکاشفه‌ای که برایش رخ داده بود و نکات دیگری که جای آن نیست... و من دیروز27 مردادماه 1386 هنگام اذان مغرب حیران بدو نگاه می‌کردم که پیکرنازنینش نیازمند ناز طبیبان گشته بود و او جان به جان آفرین تسلیم کرده بود... خوش به حال او که مجدد بنای مسجدی گشت که یادآور مولای محبوب ومنتظر ماست و درصحیفه عملش همین بس که قیام به اجرای فرمان امام عج کرد و تبعیت از هادی حی را بعینه مجسم نمود.
ما درآستانه ظهوریم و همه بسوی ظهور درحرکتیم. آیا خود را برای آن دوران باشکوه آماده کرده ایم.
رحمت خدا بر روح لطیف لطیفی که قدرت خدا را درانجام کاری کارستان به ما نشان داد.
