روز 6ديماه سال91 كارآگاهان اداره دهم آگاهي در جريان وقوع درگيري مرگباري در منطقه نازيآباد قرار گرفتند. ماجرا از اين قرار بود كه پسري جوان در جريان درگيري با عمويش، او را با ضربه چاقو به قتل رساند و پسر و همسر وي را نيز مجروح كرد و گريخت. بهدنبال اين جنايت تحقيقات براي دستگيري متهم به قتل آغاز شد اما او به محل نامعلومي گريخته بود و هيچكس از مخفيگاهش اطلاعي نداشت.
با اين حال 3ماه بعد كارآگاهان جنايي به اطلاعاتي درباره مخفيگاهش دست يافتند و وي را دستگير كردند. متهم به قتل در جريان بازجوييهاي مقدماتي به قتل عمويش اعتراف كرد و گفت ناخواسته باعث مرگ عمويش شده و از كاري كه كرده پشيمان است. با وجود اين، پرونده اتهامياش با صدور قرار مجرميت و كيفرخواست به دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد.
- در دادگاه
در جلسه محاكمه كه در شعبه113 دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي حسين اصغرزاده برگزار شد، فرزندان نجات بهعنوان اولياي دم خواستار قصاص پسرعمويشان شدند و گفتند كه به هيچ وجه از خون پدرشان نميگذرند. در ادامه متهم در دفاع از خود گفت: من قبول دارم كه باعث مرگ عمويم شدم اما براي اين كار انگيزهاي نداشتم. او ادامه داد: ما و خانواده عمويم در يك ساختمان زندگي ميكرديم.
من زيرزمين خانهمان يك باشگاه بدنسازي راه انداخته بودم اما عمويم و خانوادهاش با اين كار مخالف بودند. عمويم ميگفت يا بايد بابت باشگاه بدنسازي به او اجاره بدهم يا اينكه پسرش شريكم شود. اما من با پيشنهادش مخالف بودم. از همان روز اختلاف بين ما شروع شد و مدام با يكديگر درگيري داشتيم.
روز حادثه از خانهمان بيرون آمدم و در راهرو پسرعمويم را ديدم. او يك چاقو در دستش پنهان كرده بود و وقتي به او رسيدم به طرفم حمله كرد. من هم از خودم دفاع كردم. همان لحظه عمو و زن عمويم از خانه بيرون آمدند و در هواداري از پسرشان با من درگير شدند. من هم چاقو را از دست پسرعمويم گرفتم و چند ضربه زدم.
نميدانم ضربهها را چطور و به چهكسي زدم اما آنها زخمي شدند و من هم فرار كردم و ۳ماه خودم را از ديد پليس مخفي كردم اما سرانجام دستگير شدم. من نيتي براي اين كار نداشتم. بهرغم دفاعيات مرد جوان خانواده عمويش تأكيد كردند خواستهشان قصاص اوست. به اين ترتيب از آنجا كه همه شواهد و مدارك عليه متهم بود، قضات دادگاه وي را به قصاص محكوم كردند. هرچند او و وكيل مدافعش به رأي دادگاه اعتراض كردند ولي قضات شعبه16 ديوانعالي كشور اين رأي را تأييد كردند. به اين ترتيب پرونده به واحد اجراي احكام دادسراي امور جنايي فرستاده شد.
- بخشش، در آخرين روزها
مرد جوان فاصله چنداني با چوبه دار نداشت. او ميدانست درصورتي كه فرزندان عمويش او را نبخشند بهزودي مجازات خواهد شد. به همين دليل خانوادهاش تلاش كردند رضايت آنها را جلب كنند. در اين ميان برخي بزرگان فاميل نيز پادرمياني كردند تا اينكه سرانجام اولياي دم تصميم سرنوشتسازي گرفتند.
آنها چند روز قبل در دادسراي امور جنايي تهران حاضر شدند و پاي صورتجلسهاي را امضا كردند كه براساس آن از حق خود براي قصاص گذشت كرده و اعلام كردند براي رضاي خدا او را بخشيدهاند. به اين ترتيب جوان قاتل كه فاصله چنداني تا چوبه دار نداشت به زندگي بازگشت.براساس اين گزارش، قرار است اين جوان بهزودي در دادگاه كيفري استان تهران براي رسيدگي به جنبه عمومي جرم محاكمه شود.
نظر شما