واقعيت اين است كه ما از نظر اقتصاد علمي وضعيت مطلوبي نداريم و اين مسئلهاي است كه مسئولان سالها وعده آن را دادهاند تا بتوانند بخشي از درآمدهاي غيرنفتي را به اين مسئله اختصاص دهند. با چنين نگاهي در كشور جوانان زيادي انگيزه پيدا كردهاند و هر روز شاهد نوآوريهاي علمي جديدي هستيم كه ميتواند نويد آيندهاي روشن را براي ما داشته باشد. يكي از اين جوانان دكتر حسن ركنيزاده است كه دكتري ژنتيك و بيوتكنولوژي خود را از دانشگاه لوون بلژيك گرفته است و امروز توانسته با همت و كار تيمي، براي نخستين بار در ايران تجزيه و تحليل دادههاي ژنتيك را انجام دهد كه پيش از اين بايد به خارج از كشور ارسال و توسط دستگاههاي پيشرفته انجام ميشد. به بهانه سومين جشنواره و نمايشگاه زيستفناوري سراغ او رفتيم تا ببينيم چطور جوانان ايرانزمين بهدنبال بوميسازي دانشهاي نوين جهاني هستند.
خيلي از ما در دوره دبيرستان دروس زيستشناسي را گذرانده و آنجا كمي با علوم ژنتيك آشنا شدهايم يا در اخبار علمي و فناوري شبكه 4 سيما درباره آن شنيدهايم. با اين حال وقتي درباره اين علم حرفي به ميان ميآيد نخستين تصويري كه در ذهن ما شكل ميگيرد مدل زيپي شكل ژنهاست يا نهايتا ياد زوجهاي جواني ميافتيم كه براي ازدواج راهي آزمايشگاه ژنتيك هستند. اما اين ابتداييترين تصوري است كه ما درباره اين علم مهم داريم و از آن بدتر اينكه تاكنون موفق نشدهايم آنطور كه بايد در اين زمينه پيشرفت كنيم. شروع صحبتمان با دكتر حسن ركنيزاده هم در اينباره است و او تلاش ميكند با زبان قابل فهم از اهميت ژنتيك بگويد؛ «به وسيله قوانين و مفاهيم موجود در اين علم ميتوانيم به تشابه يا عدمتشابه 2 موجود نسبت به يكديگر پي ببريم و بدانيم كه چطور و چرا چنين تشابه يا عدمتشابهي در داخل يك جامعه گياهي و يا جامعه جانوري، بهوجود آمده است. علم ژنتيك علم انتقال اطلاعات بيولوژيك از يك سلول به سلول ديگر، از والد به نوزاد و بنابراين از يك نسل به نسل بعد است. ژنتيك با چگونگي اين انتقالات كه مبناي اختلالات و تشابهات موجود در ارگانيسمهاست، سروكار دارد. با اين تعريف ميفهميم كه ژنتيك برميگردد به فهم خاصيتهاي يك موجود زنده يا بهاصطلاح ارگانيسمهاي آن موجود؛ مثلا ما در كشور جانوراني داريم كه فقط مختص ايران هستند كه در حال انقراضند و يا بحث ميكروارگانيسمها را داريم كه از آنها در ساخت دارو استفاده ميشود و حتما بايد اطلاعات ژنتيك آنها در دسترس باشد تا در آينده بتوان از آنها استفاده كرد.» كم آبي مسئلهاي است كه كارشناسان نسبت به آن هشدار ميدهند و همه نگران هستند كه در آينده نزديك ممكن است جنگ بر سر آب باشد؛ دكتر ركنيزاده با اشاره به همين موضوع از اهميت ژنتيك ميگويد كه ما در كشور گياهاني داريم كه اينها نسبت به شوري و كم آبي بهشدت مقاوم هستند و داشتن اطلاعات ژنتيكي آنها باعث ميشود ما ضمن اصلاح ساختار آنها بتوانيم از آنها استفاده كرده و ويژگيهاي مقاومت آنها را به ديگر گياهان منتقل كنيم.
- از ايده تا عمل
اينكه ما سراغ دكتر حسن ركنيزاده آمدهايم براي اين نيست كه به ما از فوايد علم ژنتيك بگويد علامه طباطبايي يا آن را براي ما تعريف كند؛ كاري كه او و همكارانش در زمينه علم ژنتيك انجام دادهاند باعث شده كه ارز كمتري از كشور خارج شود و از طرف ديگر پيشرفتي جديد براي نخستين بار در كشور داشته باشيم. خود او درباره كارشان اينطور توضيح ميدهد:«اطلاعات ژنتيك بسيار براي ما مهم است؛ چرا كه همه مشخصات زيستي موجود، در ژنها نهفته است. در دنيا تكنولوژي جديدي داريم كه به آن Next Generation Sequencing «خدمات توالييابي نسل جديد» ميگويند. ما با استفاده از اين تكنولوژي ميتوانيم به تمام اطلاعات ژنتيك يك نمونه دست پيدا كنيم و اين، كار را بسيار ارزان كرده است؛ نكته مهم مربوط به تجزيه و تحليل اين دادههاست كه در همه جاي دنيا نياز به آن وجود دارد اما هزينه خيلي زيادي بايد بابت آن پرداخت شود. تيم ما توانسته همين كار را براي نخستين بار در كشور با هزينه بسيار پايين انجام دهد». كار تجزيه و تحليل دادههاي ژنتيك در همه دنيا به وسيله دستگاههاي بسيار گران قيمت انجام ميشود و بهخاطر نبودن آن در ايران، مراكز علمي تحقيقاتي مجبورند دادههاي خام را به خارج بفرستند و بعد از صرف هزينههاي ارزي گزاف، از تحليل آنها استفاده كنند درحاليكه چند جوان ايراني با حمايتهاي مركز رشد زيستفناوري توانستهاند همين كار را در داخل كشور انجام دهند و اين نشان از رشد علمي كشور طي سالهاي اخير دارد.
مهمترين بحث درباره علوم جديد يا دانشبنيان، كار تيمي است كه بايد چند متخصص كنار هم جمع شوند تا بعد از پروسه تحقيقات بتوانند در عمل پروژهاي را به نتيجه برسانند؛ تيم دكتر ركنيزاده متشكل از 3 نفر در هسته مركزي و بيش از 10نفر در كنارشان است كه همه آنها فارغالتحصيلهاي دانشگاههاي معتبر جهان هستند؛ «متأسفانه در كشور ما همه علاقه دارند كه بهطور مستقل كار كنند كه اين مسئله در زمينه علوم بيوتكنولوژي كاملا منتفي است و اگر كسي تصميم بگيرد تنهايي كار كند بايد حداقل در 10رشته مختلف متخصص باشد كه اين غيرممكن است. مسئله NGS بسيار در علم ژنتيك داغ است و ما هم اين نياز را بهشدت در كشور حس ميكرديم كه سراغ آن رفتيم و خوشبختانه با همتي كه دوستان داشتند توانستيم براي نخستين بار دادههاي ژنتيك را تجزيه و تحليل كنيم.»
حسن ركنيزاده كه سالها در خارج از كشور درس خوانده است درباره مزايا و معايب كار در خارج از كشور ميگويد و اينكه اگرچه امكانات در بعضي كشورها زياد است اما به همان اندازه متخصص هست كه بتواند آن كار را انجام دهد؛ از طرف ديگر او احساس كرده كه ميتواند علمي كه بهدست آورده را در كشور خود به منصه ظهور برساند و از آن بهرهبرداري كند؛ «كار در كشورهاي پيشرفته براي اين است كه امكانات رفاهي بيشتري مهيا شود درحاليكه ما در كشور خود ميتوانيم تغييرات بزرگ و عمدهاي ايجاد كنيم. به هر حال كسي نيست كه از امكانات رفاهي بدش بيايد ولي واقعيت اين است كه كشور نياز به رشد علمي دارد و همين نگاه، انگيزه مضاعفي به همه جوانان ميدهد تا در راستاي شكوفايي علمي كشور تلاش كنيم؛ اگر نگاهي به كشورهاي اطراف خودمان بيندازيم متوجه ميشويم كه ديگران در حال پيشرفت هستند و ما آنطور كه شايسته است در اين حوزه جلو نرفتهايم؛ براي مثال قرار است عربستان سعودي پروژه نقشه ژنوم را در كشور خود اجرا كند كه در اين پروژه بيسابقه، ژنوم حدود 100هزار نفر از افراد سالم و بيمار عربستاني، توالييابي و بررسي ميشود تا نقشه ژنوم كشور ترسيم شود و مسير تشخيص زودهنگام و دقيق بيماريهاي ژنتيك مهم و هزينهبر در اين كشور را هموار كنند. واقعا عجيب است كه در اين پروژه ۱۵ مركز تحقيقات ژنوميكس عربستان همكاري خواهند داشت. يكي از اهداف اين پروژه عظيم، ايجاد الگويي براي ساير كشورهاي منطقه در رابطه با استفاده از ژنوميكس به روش NGS است. واقعا براي خود من جاي سؤال است كه چرا بايد عربستان سعودي بتواند چنين كاري انجام دهد و ما نقشه ژنتيك در كشور نداشته باشيم؟ هنوز هم دير نشده و حالا كه تيم ما توانسته در فضاي محدود و با امكانات كم اين كار را انجام دهد دولت و مسئولان زودتر اقدام كنند تا نقشه ژنتيك مناسبي داشته باشيم كه من مطمئنم بهخاطر نژادهاي مختلفي كه ما داريم يك نقشه استثنايي خواهد شد.»
- كار تيمي؛ مولفه موفقيت
مجيد آشتياني يكي ديگر از اعضاي تيم است. او درباره كار تيمي اينطور ميگويد: «ما شناخت خيلي خوبي از هم داشتيم و هر كدام بنا بر تخصصمان از علم روز آگاه بوديم و اميدوارانه مسير را طي ميكرديم كه خوشبختانه نتيجه هم داد. ما ميخواستيم با بومي كردن اين دانش در كشور به ساير كشورها بگوييم كه يك ايراني هرموقع كه اراده كند ميتواند گامهاي بلندي بردارد كه خوشبختانه اين هم شد». آشتياني از مراحل كار و شكستهايش ميگويد كه چطور بعضي روزها، سخت بهدنبال پيشروي پروژه بودند و در دقيقه90 بهخاطر يك اشتباه همهچيز به هم ميريخت. هميشه در شرايط سخت است كه عيار انسان مشخص ميشود؛ اين گروه جوان هم سختيهاي زيادي را پشت سر گذاشتند تا بالاخره موفق شدند؛ آشتياني ادامه ميدهد:«براي پيشرفت علمي بهروز بودن علم مهم است كه اولا ما بهخاطر جديد بودن علم ژنتيك منابع چنداني نداريم و بعد هم دستيابي به مقالات و منابع خارجي خيلي سخت است اما به هر حال هربار كه مشكلي پيش ميآمد ما سريع سراغ مقالات در دسترس ميرفتيم و كارها را هماهنگ ميكرديم تا مشكل بر طرف شود».
سر صحبت به تاسيس مجموعه ميرسد كه دكتر ركنيزاده بهعنوان مؤسس اصلي ميگويد:«مراكز رشد براي افراد يا متخصصاني كه ايده خوبي دارند زمينه مالي و تجهيزاتي را فراهم ميكند تا آنها با تاسيس شركت به انجام تحقيقات خود بپردازند و بهدور از دغدغه ورشكستگي، از طريق بازاريابي، محصولات خود را به فروش برسانند. نخستين گام براي تاسيس شركتها معرفي هسته به مركز علمي رشد است كه هسته مركزي ما از 3 نفر تشكيل شد كه در حوزه ژنتيك تخصص داشتيم. بعد از آن بود كه ساير دوستان كه هر كدام در زمينههاي مختلف مثل كامپيوتر، صنايع غذايي، صنايع دارويي و... تخصص داشتند به ما پيوستند و هركدام يك گوشه كار را گرفتند». شروع كارگروه دكتر ركنيزاده به انتهاي سال 91برميگردد و امروز بعد از گذشت حدود 3 سال محصولات آنها كه تحليلهاي ژنتيك است آماده است تا مورد استفاده كلينيكها و مراكز علمي مختلف قرار بگيرد؛ «از مزاياي كار ما در دسترس بودن و بومي بودن است؛ چرا كه وقتي شما دادههاي خام را براي شركتها خارجي ميفرستيد آنها تنها براي شما پاسخ را ميفرستند و بعد هم اگر ايرادي در كار باشد شما مجبوريد دوباره از ابتدا پروسه را دنبال كنيد. بومي شدن علم ژنتيك بسيار مهم است؛ الگوهاي ژنتيك كشور ما براساس الگوي ديگر كشورهاست كه اين مسئله باعث شده ما مثلا در علم پزشكي خيلي از بيماريها را نتوانيم تشخيص دهيم. اگر ما الگوي مردم ايران را داشته باشيم به خوبي ميتوانيم داروهاي مناسب براي بيماريها را تهيه كنيم و بعد تلاش خود را براي بهبود الگوي ژنتيك كشور معطوف كنيم تا نسلهاي بعدي خيلي از بيماريهايي كه امروز موجود است را نداشته باشند.»
وقتي شروع به كاري ميكنيد قطعا سر و كله رقبا هم پيدا ميشود و دكتر ركنيزاده و گروهش نيز از اين قاعده مستثنا نيستند؛ «در همين نمايشگاه بيوتكنولوژي افراد زيادي به ما مراجعه ميكنند و وقتي متوجه كار ما ميشوند درخواست همكاري ميكنند. اين خيلي خوب است كه در كشور مشتاقان علم ژنتيك زياد هستند و در برنامههاي ما هم هست كه كار خود را آموزش دهيم تا جايي كه در آموزشهاي آكادميك هم جا بگيرد. در اين بين بيشترين ناراحتي ما از برخي رابطههاست كه افراد غيرمتخصص ادعا ميكنند ميتوانند اين كار را انجام دهند ولي در عمل در نقش دلال ظاهر ميشوند و باز هم كار از طريق ديگر كشورها صورت ميگيرد. اميدواريم كه مراكز تحقيقاتي و سازمانهاي دولتي متوجه اهميت اين موضوع بشوند كه اولا كشور به الگوي ژنتيك نياز دارد و بعد هم ما ميتوانيم علم ژنتيك كه از علوم دانشبنيان هست را بومي و كم كم بهعنوان يكي از منابع درآمد غيرنفتي به آن نگاه كنيم.»
- دانش از ديد مقام معظم رهبري
رهبر معظم انقلاب بارها درباره اقتصاد غيرنفتي صحبت كردهاند و اينطور برداشت ميشود كه ايران ميتواند با تكيه بر علوم نوين شير چاههاي نفت را ببندد و پيشرفت چشمگيري داشته باشد؛ در بند 2سياستهاي اقتصاد مقاومتي چنين آمده است كه « پيشتازي اقتصاد دانشبنيان، پيادهسازي و اجراي نقشه جامع علمي كشور و ساماندهي نظام ملي نوآوري بهمنظور ارتقاي جايگاه جهاني كشور و افزايش سهم توليد و صادرات محصولات و خدمات دانشبنيان و دستيابي به رتبه اول اقتصاد دانشبنيان در منطقه» ايشان در تبيين اين بند اينطور ميفرمايند: «خوشبختانه وضع علمي امروز كشور اين اجازه را به ما ميدهد كه اين بلندپروازي را داشته باشيم كه بخواهيم اقتصادمان را اقتصاد دانشبنيان كنيم. ما دانشمند و متخصص و شركتهاي دانشبنيان و افراد مبتكر در كشور زياد داريم و اين جزو مهمترين زيرساختهاي اقتصادي است در هر كشور؛ يعني مهمترين زيرساخت اقتصادي براي يك كشور، وجود نيروهاي انساني است. اگر چنانچه ما به اين نكته توجه كنيم، طبعا چرخه علم تا ثروت - مخصوصا در بخشهايي كه داراي مزيت هستند- به راه خواهد افتاد و امتداد پيدا خواهد كرد؛ و اين در اقتصاد مقاومتي انشاءالله روي ميدهد».
- نمايشگاه سوم
سالهاست كه نمايشگاههاي بزرگ مثل كتاب، مطبوعات و قرآن در محل دائمي نمايشگاه بينالمللي برپا نميشود و طبيعي است كه مسير ما هم مدتها به آنجا نخورده باشد. اما از 31 ارديبهشت بهمدت 3 روز سومين جشنواره و نمايشگاه زيست فناوري در سالن خليجفارس نمايشگاه بينالمللي برگزار شد كه بيش از 130شركت داخلي دستاوردهاي خود را در زمينه خدمات و ساخت تجهيزات پزشكي، كشاورزي، غذايي و... ارئه دادند. اگرچه بهنظر تعداد غرفهها كم بود اما بازديدكنندگان، كنار هر غرفه نزديك به نيم ساعت ميايستادند و با مسئولانش گفتوگو ميكردند. از محصولات فناوري دانشآموزي تا شركتهاي بزرگ را ميشد در يك جا ديد و متوجه شد كه جوانان زيادي هستند كه دلشان براي اين مرز و بوم ميتپد و با همه مشكلات باز دست از تلاش نميكشند تا ايران بتواند بهعنوان كشور اول منطقه در زمينه توليد علم و فناوري برسد.
- دانش را تجاريسازي كنيم
وقتي بين راهروهاي نمايشگاهي با تعداد غرفه محدود راه برويد تلاش ميكنيد همه جزئيات را به دقت ببينيد تا مبادا چيزي از دستتان در برود؛ وقتي هم با غرفه بزرگي مواجه شويد كه هيچ محصولي ندارد و بزرگ نوشته «كريدور تجاريسازي محصولات دانشبنيان» كنجكاوانه سراغ مسئول آن ميرويد تا ببينيد چطور ميشود از علم كسب درآمد كرد. مسئول غرفه، جواني است كه به گرمي در حال توضيح دادن به مراجعهكنندگان است و درباره كارشان اينطور ميگويد:«شركت ما بيشتر در زمينه مشاوره تجاريسازي فناوري و ايدههاي نو فعاليت ميكند كه مدير اصلي آن دكتر نقيزاده، عضو هيأت علمي دانشگاه علامهطباطبايي است. براي ما اين مسئله مهم است كه بتوانيم از علم، درآمدزايي داشته باشيم تا دانشمندان و نخبگان ما نيز از نظر مالي آسودهخاطر باشند». چند دقيقهاي ميگذرد كه اطراف سهراب آقازاده، مدير اجرايي مجموعه خلوت ميشود؛ نزديك ظهر است و ترجيحا بايد گفتوگويمان مختصر و مفيد باشد براي همين سريع سراغ تجاريسازي فناوري ميرويم و اينكه چقدر تا الان در اين زمينه موفق بودهايم كه اينطور ميگويد:«ما ابتدا بايد شاخصها را درباره رشد علمي مشخص كنيم كه اين مسئله متأسفانه تا الان واضح نيست تا بتوانيم وضعيت كنوني را بررسي كنيم و بعد توقع داشته باشيم به وضعيت مطلوب برسيم. معاونت علمي و فناوري رئيسجمهور توانسته در بعضي حوزهها شاخصهايي ارائه بدهد اما اينكه ما بهطور منسجم آن را داشته باشيم و بدانيم بهطور كلي در چه جايگاه علمياي ايستادهايم وجود ندارد. با همه اينها ما نسبت به 10سال پيش رشد خيلي زيادي كردهايم. اگر آن زمان كسي حرف از ژنتيك يا نانو ميزد او را خيلي فرهيخته علمي ميدانستند كه از چيزي حرف ميزند كه كسي آن را نميشناسد اما امروزه ژنتيك ما به جايي رسيده كه در همين نمايشگاه نزديك به 60شركت مستقر هستند و توانستهاند روي پاي خود بايستند». هرقدر كه ما در حال پيشرفت هستيم ساير كشورها با سرعت بيشتري به سمت جلو حركت ميكنند و محصولات علمي خود را در سراسر دنيا به فروش ميرسانند و سودي چند برابر فروش نفت ما دارند.
درآمدزايي از علم مسئلهاي است كه آقازاده اينطور آن را بيان ميكند:«كشورهاي همسايه ما سالهاست كه اقتصاد علمي و دانشبنيان را جدي گرفتهاند و در اين زمينه توانستهاند رشد خوبي هم كنند؛ براي مثال كشور تركيه چند سالي است كه صنعت مبلمان خود را دانشبنيان كرده و دولت و بخش خصوصي هم سرمايهگذاري خوبي كردهاند. كشور ما در خيلي زمينهها ميتواند سرآمد علمي و درآمدزايي باشد اما بايد كار بهصورت زيربنايي درست شود. مثلا با وضعيت موجود كارآفريني ما ميبينيم كه خيلي از شركتها چند وقت بعد از بازگشايي ورشكست ميشوند و جواناني كه انگيزه براي رشد علمي داشتند، نااميد ميشوند. دولت منابع مالي خوبي در اختيار دارد و بودجه مناسبي هم براي رشد شركتهاي دانشبنيان اختصاص داده است اما متأسفانه در واقعيت خيليها از رانت استفاده ميكنند و فقط بودجه تحقيقاتي ميگيرند بدون اينكه نتيجهاي حاصل شود. پس واقعا بايد شركتهاي با انگيزه را شناسايي و با حمايتهاي مالي و علمي زمينه رشد آنها را فراهم كرد. كشور ما ظرفيت اين را دارد كه با خيلي از كشورهاي علمي رقابت كند به شرط اينكه اولويت همه مسئولان در عمل اين باشد».
نظر شما