همشهری‌آنلاین: یکشنبه هفدهم خرداد ماه در پردیس سینمایی قلهک، منتقدان عملکرد خانه موسیقی در حضور تعدادی از مخالفان و اعضای خانه موسیقی و روزنامه‌نگاران به تشریح انتقادات خود درباره خانه موسیقی پرداختند.

نشست گفتمان ضرب اصول

به گزارش سایت موسیقی ما در این نشست که عمدتا بر محوریت اساسنامه خانه موسیقی و نحوه حضور شورای عالی و هیات مدیره فعلی خانه موسیقی قرار داشت، ساسان فاطمی مولف موسیقی و عضو اسبق هیات مدیره خانه موسیقی، کامبیز روشن روان مدیر عامل سوم خانه موسیقی، سعید شریفیان مدیر عامل اول خانه موسیقی، سید ابوالحسن مختاباد بازرس اسبق خانه موسیقی و رضا مهدوی به عنوان مجری جلسه، به بیان نقطه نظرات خود پرداختند.

 

  • هدف گفتمان ضرب اصول

رضا مهدوی در ابتدای این نشست گفت: «گفتمان ضرب اصول بنا دارد گفتمانی را رایج کند که همه ما اهالی موسیقی از کنارش عبور کرده‌ایم و متأسفانه یاد گرفته‌ایم که در مجالس خصوصی پشت‌سر یکدیگر حرف بزنیم. مثل امروز که بسیاری قبل از جلسه مشتاق حضور بودند و از ما حمایت کردند اما همانطور که شاهد هستید در جلسه حضور پیدا نکرده‌اند. ما به این رفتارها عادت داریم اما از طرفی تکلیفی هم بر دوش ما گذاشته شده است. یکی از مباحث مهم این است که به یکدیگر احترام بگذاریم و وقتی به جایگاهی رسیدیم باز در کنار هم باشیم. ما باید حکومت مردم بر مردم را نهادینه کنیم و همین‌طور نگوییم که باید دموکراسی باشد. دموکراسی یعنی اینکه صحبت‌های خودمان را آزادانه بیان کنیم، نقدپذیر باشیم، اشکالات‌مان را بپذیریم و اگر ایرادی به ما وارد شد بیاییم و از حق و حقوق‌مان دفاع کنیم.»

  • دیگر نباید از واژه «استاد» و «دکتر» به همین راحتی استفاده کرد

این آهنگساز در ادامه درباره استفاده از واژه استاد که مثل نقل و نبات این روزها از آن استفاده می‌شود گفت:«ما در این سلسله جلسات بنا نداریم که از واژه‌های مثل استاد و دکتر استفاده کنیم ما می‌خواهیم این موضوع را هم نهادینه کنیم و به همه به راحتی بگوییم جناب آقای... مثل حکومت‌های پیشرفته که هنرمندان‌شان را صمیمی صدا می‌کنند متأسفانه امروز همه بی‌رویه از واژه استاد استفاده می‌کنند و بی‌رویه سبقت می‌گیرند که دکتر باشند و حق کسانی که واقعاً استاد و دکتر هستند در این میان ضایع می‌شود. البته بنده فقط به عنوان منشی و مجری در این جایگاه هستم و گفتمان ضرب اصول متشکل از چندین موزیسین و روزنامه‌نگار است که چندین ماه قبل فعالیش را آغاز کرده و بنابه ضرورت و نیازسنجی که احساس شد این تشکل شکل گرفت. پس از سپری شدن این چند ماه و آمد و رفت افراد مختلف و با مشورت‌هایی که گرفته شد بنا شد تا اولین جلسه از گفتمان ضرب اصول برگزار شود. در این مسیر با انجام قرعه‌کشی در بین موضوعات متعدد موسیقی قرعه به نام خانه موسیقی افتاد و اتفاقاً اهالی هنر هم از این موضوع استقبال کردند. امیدواریم که این صبحـت‌ها بتواند به رشد موسیقی کشور کمک کند.»

  • نهاد دموکراتیک نیازمند فرد دموکراتیک است

در ادامه این نشست فایل صوتی از سید ابوالحسن مختاباد روزنامه نگار و بازرس سابق خانه موسیقی که از منتقدان اصلی عملکرد خانه موسیقی است و این روزها در خارج از کشور به سر می برد برای حاضران پخش شد.

مختاباد  که چهار دوره بازرس این نهاد بود ،گفت: «سال 1389 مجمع عمومی خانه موسیقی را به عنوان بازرس خانه موسیقی برگزار کردم. 16 مجمع عمومی، کانون‌ها و همچنین مجمع عمومی نهایی که شخصا عهده‌دار برگزاری آنها بودم و به سلامت هم تمامی آنها را برگزار کردم و حتی انتقاداتی را در یک نشست پاسخ داده و سلامت انتخابات تایید شد. به دلیل اینکه هیئت مدیره خانه موسیقی قواعد کار صنفی را رعایت نمی‌کرد در دوره بعدی و انتخابات بعدی شرکت نکردم و محترمانه کنار کشیدم. اما اعتقاد داشتم باید نقد خانه موسیقی را به جای نقد درون صنفی به بیرون از خانه موسیقی آورد چون در درون مجموعه خانه موسیقی به خصوص در هیئت مدیره گوش شنوایی وجود نداشت؛ بنابراین نقد را در رسانه‌ها پیگیری کردیم. بحث اساسی من درباره هیئت مدیره خانه موسیقی و اصولا کار صنفی این است که نهاد دموکراتیک نیازمند فرد دموکراتیک است. یعنی اگر نهادی اساسنامه خوبی داشته باشد و به لحاظ بسترهای نظری قواعد کار دموکراسی و صنفی در آن رعایت شده باشد یک پله کار است؛ پله اساسی دیگرش این است که آدم هایی که در آنجا کار می‌کنند هم به قواعد کار دموکراسی معتقد باشند.»

  • اساس‌نامه خانه موسیقی مثل قانون اساسی یک کشور است

این روزنامه نگار و منتقد عنوان کرد: «قواعد کار دموکراسی چیست؟ اینکه شما به اساسنامه خانه موسیقی پایبند باشید. به نظر و انتقاد دیگران احترام بگذارید؛ اینکه بسترها و شرایطی را فراهم کنید تا انتقادها در همان محافل و مجالس خودتان شنیده بشود. و علاوه بر اینها اگر این انتقادات درست است پیگیری شود و به آنها پاسخ داده شود و اگر اشتباهی صورت گرفته از آن اشتباهات عذرخواهی صورت بگیرد و در نهایت در رفع و جبران برای اصلاح و رفع آن اشتباهات کوشش و تلاش صورت بگیرد. خانه موسیقی به ویژه هیئت مدیره‌اش چنین ویژگی ندارد. به قول مولوی :

صد علامت هست نیکو کار را

صد نشان باشد درون ایثار را

با یکی دو حرکت شما نمی توانید به یک نفر بگویید نیکوکار؛ همچنین با یکی دو حرکت که بر مبنای آن آخر هر ماه یک نشست گذاشته شود، نمی‌توانیم بگوییم که شما روحیه دموکراسی و کار صنفی دارید و قواعد کار صنفی را رعایت می کنید. شما باید انتقادات را بشنوید و بستر شنیدن انتقادات را فراهم کنید و در رفع آن‌ها بکوشید.»

مختاباد ادامه داد: «انتقادات فراوان است منتهی من تمرکز می‌کنم روی انتقادات اصلی که به اساسنامه خانه موسیقی باز می‌گردد. اساسنامه خانه موسیقی مثل قانون اساسی است. یک رئیس جمهور باید به قانون اساسی احترام بگذارد و سعی کند آن را اجرا کند، نه اینکه یک بخش‌هایش را اجرا کند و بخش‌های دیگرش را برگزار نکند. چراکه اگر قسمت‌هایی از آن را اجرا نکند با پرسش جامعه، مردم، روشنفکران، خبرنگاران و جناح‌های مقابل روبرو می‌شود. خانه موسیقی هم همین است؛ نمی‌تواند بگوید من اساسنامه‌ای دارم که طبق آن هر دوره فعالیت شورای عالی خانه موسیقی سه سال است اما یک سال از دوره فعالیت قانونی‌اش بگذرد و هنوز شورای جدید معرفی نشود. تشکیل دادن مجمع عمومی خانه موسیقی یکی از راحت‌ترین مجامع در تاریخ فعالیت‌های صنفی در تاریخ صنفی معاصر ایران است. بیست و هفت تا سی نفر هستند که با یک تلفن به آنها اطلاع داده می‌شود و هفته بعد حاضر می‌شوند و جلسه فوق العاده تشکیل می‌دهند. جمع کردن این آدم‌ها برای هیئت مدیره خانه موسیقی که هر هفته آنجا جلسه دارد اینقدر سخت است که یک سال قانون رو معطل بگذارند؟! آیا آقای نوربخش، هیئت مدیره خانه موسیقی، آقای دکتر سریر که می‌گوید دکترای حقوق دارم و دیپلمات کار کشته‌ای هستم اینقدر اساسنامه را مطالعه نمی‌کند که متوجه شوند یکی از وظایف اصلی‌اش تشکیل مجامع عمومی در سر موقع مقرر است؟»

او تصریح کرد:«بهمن ماه 1391 تغییر اساسنامه از دوره فعالیت هیئت مدیره از دو سال به چهار سال بعد از تصویب در روزنامه رسمی  منتشر شد. من خودم به عنوان بازرس خانه موسیقی پیشنهاد اصلی تغییر دوره هیئت مدیره را از دو سال به چهار سال ارائه دادم. چون اعتقاد داشتم دو سال فعالیت برای جا افتادن ونشان دادن  ظرفیت‌های کاری یک هیئت مدیره کافی نیست و الان هم پای همین حرفم ایستاده‌ام. اما نه به این معنا که شما مصوبه‌ای را در مجمع عمومی مصوب کنید و بعد از آن در دبیرخانه موسسات فرهنگی هنری آن را تایید کنید و در روزنامه رسمی و در بهمن ماه 1391 ابلاغ شود دو سال بعد آن را به اطلاع اعضاء برسانید؛ یعنی یک قاعده حقوقی است که دو نفر از اعضا آقای نوربخش و سریر حقوق‌دانند چطور شما این بدیهیات علم حقوق را نمی‌دانید که وقتی چیزی در روزنامه رسمی منتشر شد درست همزمان و یا چند روز بعد از زمان  انتشار قدرت اجرایی پیدا می‌کند؟ چطور در بهمن ماه سال 1391 که مصوبه در روزنامه رسمی منتشر شد نه در سایتتان اعلام کردید نه در جایی دیگر؟ و حتی در مجمع عمومی عادی بعدی که در اسفند ماه 1391 تشکیل شد، به اطلاع مجمع عمومی نرساندید؟ این کار را واقعا چه چیز می‌توان نام نهاد؟ آیا اینگونه عملکرد طبق قواعد صنفی است؟ آیا این کار اخلاقی است که یک عده از اعضا به شما اعتماد کنند و به شما رای دهند و شما به واسطه رای آنها دستمزد بگیرید؟ آنگاه در انجام مهمترین وظایفتان کوتاهی کنید.

ما در انجمن  صنفی روزنامه نگاران ایران  شخصی را داشتیم که دبیر انجمن بود و  ماهی 500 هزار تومان دستمزد می‌گرفت اما حجم کارش برابر مدیرعامل و دبیر اجرایی خانه موسیقی بود. الان دبیر اجرای و مدیر اجرایی خانه موسیقی بالای دو و نیم میلیون تومان حقوق می گیرند. اين افراد نبايد آنقدر التزام داشته باشند كه اگر كاري را انجام می‌دهند به اطلاع مجمع عمومي برسانند؟ اين اسمش چیست؟»

این روزنامه نگار ادامه داد: «آقاي نوربخش و هيئت مديره مدام اعلام می‌كنند كه ما انتقادات را پذيرا هستيم؛ انتقادات بايد عمل شود و اگر عمل نشود نشان می‌دهد شما به كار صنفی اعتقاد نداريد. سايت خانه موسیقی متعلق به تمامی اعضای خانه موسيقي است اما اساسنامه خانه موسيقی روی اين سايت نيست. از مرداد ماه سال گذشته قانون دسترسی آزاد به اطلاعات از سوی رئيس جمهور ابلاغ شد. اين كاری كه خانه موسيقی انجام می‌دهد جرم است. می‌توان از خانه موسيقي به دادگاه شكايت كرد كه اطلاعات اوليه خانه موسيقی و اساسنامه‌اش روی سايت نيست. نهاد صنفی كه از اموال عمومی استفاده می‌كند و از اعضايش پول می‌گيرد بايد ترازنامه‌اش را شفاف ارائه كند و اساسنامه‌اش را روی سايت بگذارد. بايد مشخص كند كه هزينه‌های خانه موسيقی چگونه انجام می‌شود. من اصلا طرح نمی‌كنم كه اين هزينه‌ها درست انجام می‌شود يا نه؛ بحث من اطلاع رسانی شفاف، درست و دقيق است. الان هم اعلام كرده‌اند كه حتی حاضر نيستند در نشست دوم نقد عملكرد خانه موسيقی حاضر شوند؛ خوب اين چه معنايي می‌دهد؟ مجمعی از آدم‌ها به شما انتقاد كرده‌اند كه انتقادشان يا درست است يا نيست. اگر درست است پاسخگو باشید و اگر خطايی كرديد بايد آنرا اصلاح كنيد و اگر درست نيست هم كه طبيعتا منتقدان سر افکنده و شرمسار می‌شوند.»

مختاباد افزود: «اعضای هيئت مديره كنونی خانه موسيقی نزديك به 10-12 سال است كه در اين سمت هستند. لطف كنند از كارشان استعفا بدهند و اجازه بدهند كه ديگران هم بيايند اين سكان را در دست بگيرند. هيچ اتفاقی نخواهد افتاد و خانه موسيقی هم از هم نخواهد پاشيد. هر آدمی می‌آيد، دو روز سمتی را در دست می‌گيرد و بعد هم کنار می‌رود. اين قاعده را خود ما در كانون پژوهشگران خانه موسيقی گذاشتيم كه وقتی یک نفر عضو هيئت مديره و رئيس اين هيئت می‌شود، دور بعد ديگر در انتخابات كانديد نشود. آقایان هومان اسعدی و ساسان فاطمي و خود من هر كدام در يك دوره رئيس هيئت مديره كانون پژوهشگران خانه موسيقي شدیم و در دوره بعد كانديدا نشدیم. کاری كه ما انجام داديم، يك قاعده عرفی بود. مسئله خانه موسيقی يك مسئله صنفی است و مسئله چپ و راست و سنتی و مدرن نيست.»

  • عملکرد خانه موسیقی منفعلانه و کاهلانه بوده است

ساسان فاطمی در ادامه جلسه نقد عملکرد خانه موسیقی ضمن اشاره به سابقه عضویتش در این خانه گفت:‌ «من سال 86 تا 87 عضو هیأت مدیره خانه موسیقی بودم از سال 81 تا 83 عضو هیأت مدیره کانون پژوهشگران بودم و دوباره از سال 85 تا 87 عضو هیأت مدیره شدم. همچنین عضو علی‌البدل خانه موسیقی نیز بودم و یک سال بعد به خاطر انصراف آقای کیانی‌نژاد، عضو هیأت مدیره شدم.اتفاقات بی‌شماری در زمان حضور من در خانه موسیقی افتاد که مهم‌ترین موضوعی که در آن دوران با آن دست و پنجه نرم می‌کردیم این بود که خانه موسیقی به تشکلات خودش توجهی نمی‌کند و اصلاً نگاهی به درون خودش ندارد. این نهاد صرفاً فعالیت‌هایی را انجام می‌داد که ثمره‌ای نداشت و کاهلانه و منفعلانه عمل می‌کرد. در کنار این عدم توجه به تشکلات، عدم توجه به اساسنامه هم به چشم می‌خورد.»

این پژوهشگر موسیقی افزود: «الان صحبتی شد که اساسنامه روی سایت خانه نیست اما روز گذشته به خاطر فشارهای رسانه‌ای دوباره این اساسنامه روی سایت قرار گرفته است. از همین‌رو من اساسنامه را مجدداً مطالعه کرده‌ام و متأسفانه این اساسنامه هنوز همانی است که از کانون‌های خانه موسیقی به عنوان کمیته یاد می‌کند. حتی نگاهی هم به این اساسنامه نکردند تا حداقل اصطلاحاتی که الان در خانه موسیقی رایج است در اساسنامه عنوان شود. البته تنها تغییر این اساسنامه افزایش طول هیأت مدیره از 2 به 4 سال بوده است. به اطمینان می‌گویم که هیچ‌کس اساسنامه خانه موسیقی را با دقت نخوانده بود هنوز هم از دوستانی که اعضای هیأت مدیره خانه موسیقی هستند می‌شنوم که می‌گویند اساسنامه را نخوانده‌ایم. مشکل هم همین اساسنامه بود که در آن زمان حتی خود خانه موسیقی هم به نتایجی رسیده بود که تغییراتی درآن ایجاد کند. در نوشتن اساسنامه اولیه، آقای روشن‌روان دخیل بودند و زحمات زیادی در این زمینه کشیدند. مطابق معمول هر نهاد صنفی، در ابتدا اساسنامه‌ای نوشته می‌شود و وقتی به مرحله عملی شدن می‌رسد و آزمون و خطا صورت می‌گیرد، متوجه خطاها و اشتباهات آن می‌شویم و در جهت برطرف شدن مشکلات قدم برمی‌داریم. هیچ ایرادی به اینکه این اساسنامه چرا به این شکل نوشته شده نیست و ایراد وارده به این است که چرا اراده‌ای برای تغییر آن وجود ندارد.»

  • وقتی مدیر عامل خانه موسیقی رفیقمان باشد که نمی‌توانیم او را بازخواست کنیم!

فاطمی خاطرنشان کرد: «به نظر می‌آمد در دوره‌ای که من حضور داشتم این احساس نیاز به تغییر اساسنامه به وجود آمده است به همین جهت از طرف هیأت مدیره نامه‌ای نوشته شد به کانون پژوهشگران و در آن درخواست شد که این کانون پیشنهادات خودش را در این خصوص ارائه دهد ما هم براین اساس جلسات‌مان را در کانون 72 نفره پژوهشگران برگزار کردیم و این در حالی بود که در همان زمان کانونی بود که 3 هزار عضو داشت و سالی دو بار هم جلسه نداشت. در این خصوص وقتی در جلسه هیئت مدیره خانه موسیقی، من و بازرس وقت پرسیدیم که چرا شما جلسه برگزار نمی‌کنید، رئیس آن کانون که در هیأت مدیره هم حضور داشت با صراحت گفت به شما ربطی ندارد. برخوردها در هیأت مدیره خانه موسیقی به این شکل بود.در هر صورت ما پیشنهاد‌هایمان را در 10 صفحه به هیأت مدیره ارائه کردیم و در آن نسبت به تغییر مواردی چون شرایط تشکیل مجمع عمومی اشاره کردیم. چرا که در آن زمان وقتی مجمع عمومی برگزار می‌شد، 3 نفر از اعضای هیأت مدیره کانون‌ها به مجمع می‌آمدند و مجموعاً با 27 نفر برگزار می‌شد و ما می‌گفتیم باید مجمع عمومی واقعی تشکیل شود اما نظر دوستان این بود که انجام این کار سخت است و امکان گردهم‌ آوردن 7 هزار نفر میسر نیست. در صورتی که کانونی که اشاره شد 3 هزار نفر عضو داشت. کانون‌های خانه موسیقی انتخابات‌شان را برگزار می‌کردند وهیئت مدیره تعیین می‌شد و از همین هیأت مدیره 3 نفر می‌توانست به مجمع عمومی راه یابد. در هر صورت قبول نمی‌کردند که مجمع عمومی عادی به معنای واقعی داشته باشیم.»

عضو اسبق هیات مدیره خانه موسیقی بیان کرد:«یکی دیگر از مشکلات هم رشد بی‌رویه اعضای خانه موسیقی بود که ما می‌خواستیم جلوی این مورد را هم بگیریم. دیگر پیشنهاد ما این بود که چرا تنها 3 نفر که البته در حال حاضر این تعداد به 5 رسیده به مجمع عمومی راه پیدا می‌کنند اگر کانونی 7 عضو هیأت مدیره دارد باید همه آنها در مجمع حضور داشته باشند. پیشنهاد دیگر ما در مورد شورای عالی و وظایف سازمانی و مدنی هیأت مدیره بود که می‌خواستیم این وظایف تفکیک شود. همچنین پیشنهادی در مورد مدیرعامل مطرح کردیم و گفتیم که مدیرعامل بهتر است از اعضای هیأت مدیره انتخاب نشود چون مدیرعامل باید به هیأت مدیره جوابگو باشد و در این میان رودربایستی نباید وجود داشته باشد. مدیرعاملی که اهل موسیقی است و از رفقای خودمان است را نمی‌توانیم بازخواست کنیم در عین حال ما می‌گفتیم که مدیرعامل خانه موسیقی ضرورتی ندارد حتماً اهل موسیقی باشد می‌توان فردی را خارج از مجموعه آورد که کارهای اداری خانه موسیقی را سامان دهد. به هر حال ما پیشنهادات‌مان را ارائه دادیم و هیأت مدیره وقت گفت مجمعی تشکیل دهیم تا بر روی جزئیات این پیشنهادات بحث کنیم ما هم قبول کردیم و این جلسات به طور مداوم برگزار شد و در نتیجه پیشنهاد 47 مورد تغییر در اساسنامه را دادیم که از این 47 مورد 44 عنوان مورد قبول قرار گرفت و تصویب شد. پس از آن هم جلسه مجمع عمومی را تشکیل دادیم تا در خصوص این تغییرات تصمیم نهایی را بگیریم. مجمع عمومی هم حدود 60 درصد این موارد را تأیید کرد تا در اساسنامه تغییر ایجاد شود اما متأسفانه در همین اساسنامه‌ای که دیروز بر روی سایت خانه موسیقی قرار گرفته هیچ‌یک از این موارد اعمال نشده است.»

  • خانه موسیقی می‌گوید پول نداریم اما با 4 میلیارد ساختمان ده طبقه می‌خرد!

این نویسنده و پژوهشگر موسیقی ادامه داد: «من هم در آن دوران با توجه به اینکه دوره‌ام تمام شده بود از خانه موسیقی بیرون آمدم که البته علت آن هم استعفایی بود که چند ماه قبل ارائه داده بودم و به اصرار دوستان بازگشتم.»
او در خصوص مباحثی که درباره حق عضویت اعضای خانه موسیقی مطرح می‌شود، نیز گفت: «ما در همان زمان نامه‌ای ارائه کردیم و اعضا را مکلف کردیم تا حق عضویت خودشان را بپردازند چون اعتقاد داشتیم پرداخت حق عضویت مساوی با مستقل کردن خانه موسیقی از منظر اقتصادی بود که متأسفانه این کار در ادامه انجام نشد. یکی از تخلفات خانه موسیقی هم همین بحث حق عضویت است چرا که طبق اساسنامه اعضا باید حق عضویت بپردازند. بعد از عضویت من در هیأت مدیره کانون پژوهشگران و تمام شدن دوره یک گزارش از فعالیت‌های دو ساله کانون پژوهشگران ارائه دادیم که در آن موارد متعددی یاد شده بود که از جمله آنها می‌توان به کتابخانه خانه موسیقی اشاره کرد که معلوم نیست هم‌اکنون چه وضعیتی دارد ما در همان زمان مکانی را در ساختمان صبا با زور و مشقت از دوستان گرفتیم تا امور این‌چنینی در آنجا انجام شود اما اصولاً هر وقت ما می‌خواستیم کاری اینچنینی انجام شود می‌گفتند پول نداریم اما در عین حال برای ختم مادر یکی از موسیقیدانان پول خرج می‌کردند الان هم شنیده‌ام که حدود 4 میلیارد از یکی از نهادها گرفته‌اند و با آن ساختمان 10 طبقه‌‌ای در خیابان فاطمی خریده‌اند. من نمی‌دانم خانه موسیقی چرا اینقدر علاقه دارد ساختمان بخرد.»

  • حکایت دیکتاتورهای آفریقایی و اعضای خانه موسیقی

فاطمی در ادامه در خصوص مشکلات کانون صدابرداران نیز گفت: «ببینید چقدر بی‌توجهی به مشکلات درونی خانه وجود دارد که هیأت مدیره یک سال و نیم بعد از تشکیل کانون صدابرداران متوجه وجود این کانون می‌شود و از فعالیت‌های یک سال و نیمه آن آگاه نبود. بعد از ماجراهایی که پیش آمد رئیس هیأت مدیره کانون صدابرداران را خواستند و او را بازخواست کردند که جریان وجود این کانون چیست. رئیس وقت کانون صدابرداران با تعجب عنوان کرده بود که تأسیس کانون صدابرداران را خودتان به تصویب رسانده‌اید الان یک سال و نیم است که ما در ساختمان صبا جلسه برگزار می‌کنیم و حال شما تاز از وجود این کانون آگاه شده‌اید؟ از طرفی کانون سازسازانی که از وجود آن آگاهی دارند را معلق می‌کنند. هیأت مدیره چنین اختیاری ندارد و در هیچ جایی اساسنامه ذکر نشده که شما می‌توانید یکی از کانون‌ها را معلق کنید. الان دوران شورای عالی نیز تمام شده و دوره 3 ساله آن به اتمام رسیده است در عین حال دوران تصدیگری اعضای هیأت مدیره نیز تمام شده است سال 89 انتخابات هیأت مدیره برگزار شده است و بهمن 93 مهلت قانونی 4 ساله آن به پایان رسیده است. حال ما در این شرایط از دموکراسی صحبت می‌کنیم اما با کسانی طرفیم که مثل دیکتاتورهای افریقایی دوران حکومت‌شان را در اساسنامه اضافه و تمدید می‌کنند. این دوستان 15 سال است که حضور داشته‌اند و از این پس هم با توجه به برگزاری اینچنینی مجمع‌های عمومی به فعالیت‌شان ادامه خواهند داد.»

  • اولین مدیرعامل خانه موسیقی و ماجرای ثبت این نهاد

محمد سعید شریفیان که اولین مدیرعامل خانه موسیقی بود نیز در این مراسم گفت: «خیلی‌ها به تشکلات صنفی و وجود نهادهایی مثل خانه موسیقی اهمیت نمی‌دهند یکی از علل این موضوع است که کار موسیقی فعالیتی انفرادی است ما هم به گونه‌ای انفرادی جداگانه و مستقل کار انجام می‌دهیم. فطرت موسیقی فردی است به همین دلیل هم است که اگر اتفاقی می‌افتد دل می‌کنیم و به گوشه‌ای می‌رویم اما موسیقی عمومی‌ترین عنصر در کره زمین است. کسی را سراغ نداریم که هر روز به نوعی با موسیقی سروکار نداشته باشد. ما در ایران و در بخش موسیقی هنری یک اقتصاد دولتی داریم و در مقابل این اقتصاد دولتی قرار داریم. جریان‌سازی‌هایی هم که از طرف دولت انجام می‌شود با مدیریت‌های اشتباه و غیر توانمند بی‌نتیجه می‌مانند. مدیریت موسیقی از آنجا که کاری بسیار دشوار است نیازمند وجود اتاق‌ فکرهایی است که مدام این مدیران را مشورت دهند. من هیچگاه اعتقاد نداشتم که خانه موسیقی صرفاً باید نهادی صنفی باشد.»

او در خصوص اساسنامه‌ای که در ابتدا در خانه موسیقی تدوین شد، گفت:«اساسنامه خانه موسیقی به وسیله تعدادی هنرمند دلسوز موسیقی و براساس تعهدی که آنها به حرفه خودشان داشتند تدوین شده و براساس یک خرد جمعی شکل گرفته است. وقتی به خانه موسیقی رفتم 9 ماه بود که این تشکیل صنفی فعالیتش را آغاز کرده بود و وقتی از من دعوت شد تا سمت مدیرعاملی را برعهده بگیرم بسیار خوشحال شدم.»
او افزود: «در روزهای اولیه که به خانه موسیقی رفتم مسئله شماره ثبت را پیگیری کردم و دیدم که خانه موسیقی شماره ثبت ندارد و وقتی پیگیری قانونی کردم متوجه شدم که خانه موسیقی اساساً وجه‌ای حقوقی ندارد. برهمین اساس برای ثبت قانونی اقدام کردیم و بالاخره بسیار طول کشید تا بتوانیم این اقدام را انجام دهیم چرا که هیأت مدیره موافق ثبت نبود. پس از چند ماه فعالیت در خانه موسیقی احساس کردم که کارها با سرعتی که من می‌خواستم انجام نمی‌شود و برهمین اساس استعفا کردم.»

 

  • خانه موسیقی به‌شدت سیاست‌زده است

مدیر عامل اول خانه موسیقی در ادامه گفت: «انتقاد من به وضعیت خانه موسیقی دو وجه دارد یک بحث خارجی خانه موسیقی و دیگری بحث داخل صنف است. متأسفانه خانه موسیقی کار چندانی انجام نداده؛ به عنوان نمونه درهمین مسئله ارکسترها متأسفانه ما ارکسترها را خیلی دست کم می‌گیریم در حالیکه ارکستر بنگاه شادمانی نیست و این یکی از محورهای فرهنگی جامعه است. ارکسترها تشکیل می‌شوند و می‌بینیم که از رهبرهای ارکستر تا اعضای آن عضو خانه موسیقی هستند اما بسیاری از نوازنده‌های این کشور از این مجموعه جدا شده‌اند و بدون پناه مانده‌اند. اگر خانه موسیقی در این زمینه دخالتی نکند چه نهادی باید این کار را انجام دهد؟ وزارت نیرو که نمی‌تواند مشکلات اینچنینی را برررسی کند! نمونه‌های اینچینی بسیار است و خانه موسیقی باید در مباحث اینچنینی دخالت کند.»

او در ادامه با اشاره به فعالیت‌های سیاسی خانه موسیقی گفت: «متأسفانه در ایران همه چیز سیاست‌زده است و توقع من از خانه موسیقی این است که خانه موسیقی در مباحث ورود سیاست به موسیقی دقیق باشد و جلوی این کار را بگیرد اما متأسفانه می‌بینیم که خود خانه موسیقی وارد جریانات سیاسی می‌شود و در انتخابات سال 92 موضع مشخصی به نفع آقای قالیباف می‌گیرد؛ یک نهاد صنفی اجازه ندارد وارد مسائل سیاسی شود.»

  • هیئت مدیره خانه موسیقی آنجا که بخواهند دچار فراموشی می‌شوند

کامبیز روشن‌روان نیز دیگر سخنران این جلسه طی سخنانی گفت:‌ «من از زمانی که قرار شد خانه موسیقی تأسیس شود جزو نفرات اولی بودم که اهالی موسیقی را دور هم جمع می‌کردم و می‌خواستم که افراد دور هم بنشینند و تشکیلاتی را تأسیس کنند. خوشبختانه در آن زمان با همکاری دوستان اساسنامه اولیه خانه موسیقی با رعایت اصول و قواعد خاص آن نوشته شد. در مورد مجامع سخن به میان آمد و گفته شد که بار اول چگونه تشکیل می‌شود و بار دوم چطور. من نزدیک به 40 اساسنامه را بررسی کردم و در تمام این اساسنامه‌ها عنوان شده بود که اگر بار اول مجمع عمومی به حد نصاب نرسید بار دوم با هر تعدادی رسمیت دارد؛ بنابراین ما چیزی خلاف قانون ننوشتیم. در خصوص مجمع عمومی که قاعدتاً باید همه اعضا در آن باشند، توضیح می‌دهم در آن زمان خانه موسیقی 7 هزار عضو داشت و در 14 سال پیش پیدا کردن سالنی که 7 هزار نفر دور هم جمع بشوند میسر نبود ولی تا آنجا که یادم می‌آید ما مجامع عمومی خانه موسیقی را در تالار رودکی برگزار می‌کردیم و به همه اعضا تلفن می‌کردیم و یا با نامه‌نگاری از جلسه مجمع عمومی آگاه‌شان می‌کردیم و سعی می‌کردیم بیشترین تعداد اعضا در مجامع عمومی حضور داشته باشند.»

او افزود: «در خصوص صحبتی که مدیرعامل باید بیرون از هیأت مدیره باشد در همان زمان صحبت شد و نظر جمع در نهایت بر این شد که مدیرعامل خانه موسیقی به دلیل تخصصی بودن فضا می‌بایست که از اهالی خود موسیقی باشد.»

مدیر عامل سوم خانه موسیقی در خصوص کانون صدابرداران گفت: «در مورد کانون صدابرداران هم راه‌اندازی‌اش را به یاد دارم اما متأسفانه هیأت مدیره خانه موسیقی گاهی اوقات دچار فراموشی می‌شود و چیزی را که خودشان تصویب کرده‌اند را نمی‌دانستند که تشکیل شده است! وقتی یک فرد، پست مهمی را تحویل می‌دهد نباید همه چیز تغییر کند. هیأت مدیره این کانون را تأیید کرده بود اما این کانون مورد فراموشی هیأت خانه موسیقی قرار گرفت. در مورد شعب خانه موسیقی در شهرستان هم این اتفاق تکرار شد ما آن زمان در شهرهایی چون نیشابور، تبریز، شیراز و... چند شعبه دایر کردیم و جالب اینکه آیین‌نامه خانه موسیقی در شهرستان‌ها را داشتیم و هیأت مدیره هم به تصویب رسانده بود و طبق آیین‌نامه تمام شعباتی که ما دایر می‌کردیم در انتخابات هیأت مدیره می‌بایست از اعضای هیأت مدیره اصلی در محل مذکور حضور داشته باشند و انتخابات را نظارت بکنند. جالب اینکه اعضای هیأت مدیره ما رفتند و در چند شهرستان هم حضور پیدا کردند اما متأسفانه پس از خروج من از خانه موسیقی شنیدم که می‌گویند چنین چیزی وجود نداشته و می‌گفتند که این شعبات غیرقانونی هستند.»

روشن‌روان در پایان گفت: «در خصوص بحث آموزشگاه‌ها هم لازم می‌دانم نکاتی را عنوان کنم. ما در آن زمان مذاکراتی را انجام دادیم و موافقت معاونت هنری و مدیرکل دفتر موسیقی وقت را گرفتیم براین اساس که تمامی کسانی که می‌خواهند مجوز آموزشگاه‌ها را بگیرند و تمام کسانی که می‌خواهند در این آموزشگاه‌ها تدریس کنند باید از کانال خانه موسیقی عبور کنند تا صلاحیت این افراد بررسی شود بعد از خروج من از خانه موسیقی شنیدم که این مورد هم کاملاً منتفی شده است.»

 

  • گلایه‌های دیگر اعضای خانه موسیقی از این نهاد

رامتین غفاری، بازرس تعاونی مسکن خانه هنرمندان با اشاره به عملکرد خانه موسیقی در دفاع از حقوق مادی و معنوی هنرمندان موسیقی به انتقاد از عملکرد هیات مدیره خانه موسیقی در این دوره پرداخت که اجرای صحیح اساسنامه، تلاش برای آشنایی اعضا با امور صنفی، انتقاد از اعلام نشدن تغییرات اساسنامه، تضییع حقوق هنرمندان عضو تعاونی مسکن، تعلیق کانون سازندگان ساز، حضور غیرقانونی اعضای هیات مدیره فعلی، نحوه انتخاب بازرسان تعاونی مسکن از جمله مهم ترین موارد آن بود.

شروین مهاجر عضو دیگر خانه موسیقی با طرح این سوال که آیا کسی از اعضای خانه موسیقی در این جمع حضور دارد یا خیر؟ گفت: «خانه موسیقی حتی برای اعضای خودش هم احترام قائل نشده تا بیاید و حرف‌های آنان را بشوند. دوستان باید پاسخ دهند که در این چند سال فعالیت هیات مدیره چه بوده است؟ من معتقدم دوستان به ما باید پاسخ دهند که کی ما باید جوانان موسیقی بمانیم و آنها هنرمندان بزرگ موسیقی این سرزمین؟ رییس جمهور یک کشور هم حتی هر چهار سال یا هشت سال یک‌بار عوض می‌شود؛ این دوستان هیات مدیره خانه موسیقی چه زمانی می‌خواهند تعویض یا بازنشسته شوند؟»

فرشاد توکلی عضو سابق هیت مدیره خانه موسیقی نیز در بخش دیگری از این نشست گفت: من به مدت دو سال و نیم عضو هیئت مدیره خانه موسیقی بودم. شما وقتی با کسی برخورد دارید آرام آرام متوجه می شوید که طرف مقابل تا چه حد امکان دارد حرف شما را بشنود و این حرف در او تاثیری داشته باشد. این دوستان خودشان را در این جایگاه مادام العمر می بینند؛ اگر صد بار انتقاد کنید می نشینند و حرف های شما را مودبانه هم می شنوند؛ بعد همه چیز را می سنجند و در نهایت نتیجه می گیرند که ما بهترین هستیم که البته من خود بارها شاهد این اتفاق بوده ام. در هیئت مدیره مواردی به تصویب می رسد که هرگز پیگیری نمی شود و تنها یک هفته بعد همه چیز به دست فراموشی سپرده می شود.

وی در ادامه افزود: ضمن اینکه اصلا صنفی عمل نمی کنند و با نگاه هنری به مسائل صنفی می پردازند. فرض کنید حق یک نوازنده سنتور در یک سفره خانه پایمال شده آیا به این موضوع توجه شود یا نه؟ مگر در یک تصادف، برای پلیس راهنمایی و رانندگی تفاوتی میان بنز و رنو وجود دارد؟ اما در خانه موسیقی می نشینند و کاملا هنری به موضوع صنفی نگاه می کنند. مثلا برای کتابی که آقای پیرنیاکان کپی کرد آقای شجریان وتو کرد و رفت. این ساختار چنین ایرادهایی را دارد اما من و شما هم مسئولیم.

کامران منتظری نیز در این نشست گفت: «وقتی اتفاقی برای پدرام فریوسفی افتاد و او طی حادثه‌ای دچار سانحه سوختگی شد، هیچ یک از اهالی خانه موسیقی تماس نگرفت با او که حتی بپرسد حالت چطور است؟ خودم من هم سر ماجرای تعاونی متضرر شده‌ام و اگر بتوانم پولم را از خانه موسیقی پس بگیریم، به شخصه هیچ اشتیاقی برای عضویت در خانه موسیقی ندارم. خیلی‌ها مثل من هیچ اشتیاقی ندارند که حتی با این دوستان صحبت کنند چه برسد که بروند با آن‌ها کار صنفی انجام دهند.»

شهرام صارمی نیز در این نشست توضیح داد:«بسیار منتظر هستیم که دوستان تاریخ مشخصی را برای برگزاری نشست مشترک اعلام کنند تا ما نیز بتوانیم با آنها وارد گفتگو شویم. من از همین حالا استعفای خودم را از عضویت در خانه موسیقی اعلام می‌کنم و هر زمان که دیدم از من حمایت کردید، دوباره بازخواهم گشت.»

  • استاد فرهنگ شریف برای هزینه درمانش، سازش را فروخته است

فروغ بهمن پور پژوهشگر و عضو دیگر خانه موسیقی نیز در پایان این مراسم با انتقاد از عملکرد خانه موسیقی و معاونت هنری وزارت ارشاد در کم توجهی به وضعیت جسمانی فرهنگ شریف نوازنده پیشکسوت موسیقی کشورمان که این روزها در بستر بیماری است، گفت: «دیگر لازم به توضیح نیست که بگویم استاد فرهنگ شریف در این مدت با مشکلات بسیار زیادی به لحاظ جسمانی و بیمه نیز مواجه شدند، کما اینکه این استاد بزرگ موسیقی ایرانی برای درمان خود مجبور شد ساز خود را به فروش برساند تا بتواند از عهده هزینه درمان برآید. متاسفانه شرایط حمایتی از پیشکسوتان هنر موسیقی در بدترین شرایط ممکن قرار دارد، اما همین جا اعلام می‌کنم که اگر خدای نکرده، استاد فرهنگ شریف از این دنیا رفت، خانه موسیقی حقی ندارد که بالای سر جنازه او بیاید و آقای سجادی از آقای مرادخانی تشکر کند و خانه موسیقی هم از معاون هنری تقدیر انجام دهد.»

کد خبر 297583

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha