اين رقمها آشكارا نشان ميدهند كه ارزش بخش معدن براي اقتصاد كشور بسيار ناچيز است؛ با اين حال اين بخش در تخريب محيطزيست كشور، بهويژه در نابودسازي منابع آب كه حياتيترين ماده براي تمدن و طبيعت اين سرزمين است، سهم بسيار بزرگي دارد.
براي نمونه، ميتوان به كوه 3950متري شاهوار در شمال شهر شاهرود اشاره كرد كه «كارخانه» و برج آب اصلي اين شهرستان است، اما از چند سال پيش براي برداشت ماده معدني بوكسيت (سنگ آلومينيم) بهشدت آسيب ديده و تخريب آن همچنان ادامه دارد. پديد آمدن زخمهاي عميق و گسترده بر پيكر اين كوه، رانشهاي سنگين بخشهايي از كوه بر اثر سست شدن دامنهها و جادههاي دسترسي و رفتوآمد دهها كاميون سنگين در هر روز، تأثير منفي سختي بر اين كوهستان و زندگي اهالي منطقه گذاشته است.
نخستين اثر منفي و ملموس اين معدن، نابودي جبرانناپذير دهها هكتار مرتع مرغوب است كه در نتيجه آن، دامداري كه از گذشتههاي دور نقش مهمي در معيشت مردم منطقه داشته، آسيب ديده است. اما، تأثير ديگر معدن كه شايد در نگاه نخست به چشم نيايد، خراب شدن آبخيزها و جويبارهاست كه در شرايط تغيير اقليم و خشكساليهاي پياپي كه كشور ما با آن روبهروست، خطري بسيار بزرگتر است. هماينك كه 5-4سالي بيشتر از آغاز فعاليت معدن نميگذرد، بسياري از جويبارهايي كه تأمينكننده آب رودخانه تاش هستند، بر اثر ريزش هزاران تن سنگ نابود شده و در نتيجه، آب رودخانه در بيشتر مواقع گلآلود است. ميدانيم كه اگر كوه پوشش گياهي سالم نداشته باشد، توان آن براي جذب و نگهداري آب بسيار كم و امكان روان شدن سيلهاي مخرب و نابودي زيرساختهاي كشاورزي بسيار بيشتر ميشود. به علاوه، زير و رو شدن ساختار كوه و قرار گرفتن مادههاي معدني در معرض هوا، غالبا سبب شكلگيري تركيبهاي سمي و وارد شدن آن به منابع آب ميشود.
از ديگر اثرهاي معدن بوكسيت، پديد آمدن يك كانون گردوغبار است؛ خاك لخت منطقه معدنكاري و جادهها، بر اثر باد و حركت كاميونها مرتبا به هوا برميخيزد و تا كيلومترها دورتر موجب آلودگي هوا و آسيب ديدن مراتع، باغها و كشتزارها ميشود. برهم خوردن آسايش اهالي بر اثر رفتوآمد كاميونها، تخريب زيستگاههاي حياتوحش، آلودهشدن منطقه بر اثر ريخت و پاش گازوئيل و روغن موتور و زباله و از ميان رفتن ارزش گردشگري منطقه، از ديگر پيامدهاي اين معدن است.
بديهي است كه كشور نياز به فعاليت معدني هم دارد، اما لازم است كه كوهها بهخاطر نقش اساسيشان در تأمين آب و بهدليل آسيبپذيري بيشتري كه نسبت به منطقههاي كمشيب دارند، از اين فعاليت در امان بمانند. در عين حال بايد فعاليتهاي معدني در همهجا ملاحظهكارانهتر صورت گيرد تا تخريب طبيعت كشور به حداقل برسد. همچنين ميتوان صنايع معدني را با واردات سنگ معدن و فرآوري آن (كه نسبت به استخراج و فروش ماده خام معدني ارزش افزوده بيشتري دارد) رونق بخشيد و از فشار سهمگين اين فعاليت بر طبيعت كشور كاست.
ديدن طبيعت و معيشت آسيبديده در منطقه شاهوار، بايد آينه عبرتي باشد براي مسئولان حفاظت منابع طبيعي، آب و محيطزيست منطقههاي كوهستاني ديگري مانند كوهستان بهرآسمان يا كوه شاه و... كه با طرحهاي معدني در معرض تهديد هستند.
معدنكاران با توجيه اشتغالزايي و درآمدزايي، موافقت مسئولان را براي اجراي طرحهاي خود ميگيرند، اما به سرمايههاي طبيعي و شغلهايي كه بر اثر اين كار از بين ميرود، اشاره نميكنند. مهدي كرباسيان در همان گردهمايي گفت كه ايران دومين توليدكننده سنگهاي تزييني در جهان است. بهعبارت ديگر، ما دومين كشور جهان از نظر زير و رو كردن خاك خود و تخريب كوهها و دشتها براي توليد سنگ هستيم؛ سنگهايي كه براي ساختمانهايي با ميانگين عمر 25تا 30ساله يا سنگفرش پيادهروهايي با عمر كمتر از 5 سال بهكار ميبريم....
عباس محمدي؛ مدير گروه ديدهبان كوهستان
منابع در دفتر روزنامه موجود است
نظر شما