ساعت 14، بيستوششم خردادماه به سيدسجاد منافي آذر، بازپرس جنايي تهران خبر رسيد جنايت هولناكي در شرق تهران رخ داده است. اطلاعات اوليه نشان ميداد مردي 36ساله بعد از درگيري با همسر 34سالهاش وي را به قتل رسانده و در ادامه خودكشي كرده است.
اين ماجرا را پسران 7 و 12 ساله اين زوج به پليس گزارش داده بودند. زماني كه پازپرس ويژه قتل به محل جنايت واقع در طبقه اول ساختماني در بلوار ابوذر رسيد جسد زن جوان در يكي از اتاقها افتاده بود و شوهرش نيز در گوشهاي ديگر افتاده و دچار خونريزي شديدي شده بود. ظروف شكسته شده در صحنه جنايت حاكي از آن بود اين زوج ساعتي قبل بهشدت با يكديگر درگير شدهاند و سرانجام مرد جوان با ضرب و شتم همسرش باعث مرگ وي شده است. او بعد از اين كار تلاش كرده بود خودش را از سقف خانه حلق آويز كند اما چون نتوانسته بود اين نقشهاش را عملي كند خودزني كرده و بهشدت مجروح شده بود. در چنين شرايطي با دستور بازپرس جنايي جسد متوفي به پزشكي قانوني و پيكر نيمه جان مرد جوان براي مداوا به بيمارستان انتقال يافت.
صبح ديروز بعد از گذشت 5 روز از اين حادثه متهم كه تا يك قدمي مرگ پيش رفته بود از بيمارستان مرخص و به شعبه سوم بازپرسي دادسراي امور جنايي منتقل شد. او كه چند سابقه كيفري در پروندهاش ثبت شده است در اعترافاتش به بازپرس منافي آذر گفت: شب قبل از حادثه خانه باجناقم بوديم. از همان اول من با او رابطه خوبي نداشتم اما گاهي بهخاطر همسرم به خانهشان رفتوآمد ميكردم. آن شب باجناقم خاطرهاي از 5سال قبل برايم تعريف كرد و گفت 5سال قبل وقتي پليس به اتهام درگيري من را دستگير كرده بود زن و بچه و مادرزنم را به خانهاش برده بود. او طوري حرف ميزد كه احساس كردم ميخواهد منت روي سرم بگذارد.
وقتي اين ماجرا را شنيدم خيلي عصباني شدم اما به روي خودم نياوردم تا اينكه شب به خانه رفتيم. آن شب با همسرم بهدليل اينكه 5سال قبل بدون اجازه من به خانه خواهرش رفته بود جر و بحث كردم. او قسم ميخورد كه آن شب به خانه خواهرش نرفته اما من چند ضربه به سر و صورتش زدم و او روي زمين افتاد و سرش به سراميك برخورد كرد.
او بيحال بود و من فكر كردم بهدليل بيماري كه از قبل داشت نياز به استراحت دارد. او را روي تخت بردم و خودم هم خوابيدم اما صبح فردا متوجه شدم بدنش سرد شده و فوت كرده است. همان موقع بچههايم سراغ مادرشان را گرفتند اما من گفتم حالش خوب نيست و خوابيده است. وحشت كرده بودم و نميدانستم چه كار كنم. به همين دليل تصميم گرفتم خودكشي كنم و همزمان با مادرزنم تماس گرفتم و گفتم دخترت را كشتهام و حالا هم ميخواهم خودم را بكشم. بعد از آن وقتي چشمم را باز كردم ديدم روي تحت بيمارستان هستم.براساس اين گزارش هماكنون متهم در بازداشت بهسر ميبرد و تحقيقات در اينباره ادامه دارد.
نظر شما