از نظر شرع مقدس اسلام، روزه گرفتن در ماه مبارك رمضان بر همه مسلمانان واجب است. اما گاهي استثناهايي هم بهوجود ميآيد و همين شرع مقدس، برخي افراد را از روزهداري باز ميدارد. در احكام فقهي ما آمده ۷ گروه هستند كه ميتوانند روزههاي واجبشان را طبق شرايطي كه در اين گزارش به كمك كارشناس مذهبي ما شرح داده ميشود افطار كنند. درضمن با توجه به گسترده بودن احكام روزه، بهتر است روزهداران براي اطلاع از جزئيات بيشتر، به رساله مرجع تقليد خود مراجعه كنند.
- اول؛ افراد نابالغ و غيرمكلف
كودكان و نوجواناني كه هنوز به بلوغ نرسيدهاند براي روزه گرفتن مكلف نيستند. البته اگر نوجوانان، پيش از آنكه به بلوغ برسند روزه بگيرند امري مستحب را انجام دادهاند. همچنين اگر پدر و مادر به كودكان و نوجواناني كه هنوز به بلوغ نرسيدهاند امر كنند كه روزه نگيرند، جايز نيست كه از فرمان آنها سرپيچي كنند.
نكته: بلوغ سني در پسران و دختران براساس سن محاسبه ميشود. بدين صورت كه پسرها در 14سال و 7 ماهگي(معادل 15 سال قمري) به سن بلوغ ميرسند و دخترها در 8سال و 9ماهگي(معادل 9 سال قمري). البته بلوغ تنها به سن و سال نيست و علائم ديگري هم دارد كه بايد به آنها توجه شود، به همين دليل و بهويژه بهخاطر شرايط فرهنگي و اجتماعي جامعه، ممكن است سن بلوغ در نوجوانان پايينتر از زمان تعريف شده باشد و آنها دچار بلوغ زودرس شوند.
نكته: گاه ممكن است روزهداري براي كساني كه تازه به سن تكليف رسيدهاند، بهويژه براي دخترخانمها بسيار سخت و مضر باشد، به حدي كه اگر روزه بگيرند دچار بيحالي و سستي مفرط ميشوند. در چنين شرايطي واجب است كه روزهشان را افطار كنند و بعدا قضاي آن را بجا آورند.
نكته: والدين به بهانه اينكه فرزندانشان در سن رشد هستند و روزه گرفتن ممكن است در اين امر خللي ايجاد كند، نميتوانند آنها را از روزه گرفتن باز دارند. البته احساس تشنگي و گرسنگي در ذات روزهداري است و تنها بهدليل اندكي سختي نبايد روزهداري را به زماني ديگر موكول كرد، مگر آنكه فشار به حدي زياد شود كه نوجوانان نتوانند آن را تحمل كنند و اصطلاحا دچار عسر و حرج شوند.
نكته: فرزند كه تحت فرمان پدر و مادر است، ممكن است به اين نتيجه برسد كه روزه گرفتن برايش ضرر دارد. اما بعدها متوجه ميشود كه روزه گرفتن برايش ضرر و سختي نداشته و تصورش اشتباه بوده. او بعدا ميتواند قضاي روزههايي را كه خورده بجا آورد و ديگر لازم نيست كفارهاش را بپردازد. همچنين اگر نوجواني به اين تصور كه به سن بلوغ نرسيده يا علائم آن را نميشناخته روزهاش را بخورد، تنها بايد قضاي آن را بجا آورد اما مثلا اگر معلم در مدرسه به او گفته باشد كه به سن تكليف رسيده و نوجوان با علم به اين موضوع روزهاش را بخورد، تنها اداي قضاي روزهها كافي نيست و بايد كفاره نيز بپردازد.
- دوم؛افراد پير و كهنسال
كساني كه بهدليل ناتواني ناشي از پيري و كهولت سن نميتوانند روزه بگيرند ميتوانند روزهشان را افطار كنند. در سن و سال پيري هم مشخصه تعريف شدهاي وجود ندارد؛ يعني ممكن است يك شخص در سن 60سالگي بهدليل ناتواني سني اين كار را انجام ندهد يا شخصي ديگر در سن 90سالگي به اين نتيجه برسد كه روزه گرفتن برايش سخت است، هر دوي اينها ميتوانند به همان دليل كهولت سن و ناتواني ناشي از پيري روزهشان را افطار كنند. شخص پير كه روزهاش را بهدليل ناتواني جسمي افطار ميكند، نه روزهاش قضا دارد و نه كفارهاي بر عهدهاش واجب ميشود.
نكته: اگر افراد پير در تابستان كه روزه گرفتن برايشان سخت است نتوانستند روزه بگيرند اما اين توان را دارند كه در روزهاي زمستان كه روزها كوتاهتر و شرايط روزه گرفتن آسانتر است روزه بگيرند، احتياط واجب است كه قضاي روزههاي نگرفته در تابستان را بگيرند.
- سوم؛ شخص مريض و بيمار
روزه گرفتن براي كساني كه بهدليل بيماري دچار مشقت ميشوند واجب نيست. حتي اگر روزه گرفتن باعث تشديد يا پديد آمدن بيماري شود، بجا آوردن آن حرام و روزه باطل است. چنانچه شخص مريض كه روزه گرفتن برايش ضرر داشته باشد، روزه بگيرد به درگاه الهي پذيرفته نيست و پس از بهبودي بايد دوباره روزه همان روزها را بجا آورد.
نكته: در شناختن اينكه آيا روزه گرفتن براي شخص ضرر دارد يا نه، ملاك اصلي تشخيص خود فرد است. براي همين، اگر مثلا پزشك به او بگويد كه روزه گرفتن براي بيماري او ضرر دارد اما خود شخص به تجربه متوجه شود كه با روزه گرفتن دچار مشكل نميشود، بايد روزهاش را بگيرد. البته عكس اين جريان هم صادق است؛ يعني اگر پزشك به شخص دستور بدهد كه روزهداري برايش مشكلي ايجاد نميكند اما او پس از روزه گرفتن متوجه شد كه شرايط جسمياش بدتر ميشود واجب است كه روزهاش را افطار كند.
نكته: بيماري كه روزه گرفتن ربط مستقيمي به مريضياش ندارد، مثل كسي كه دست يا پايش شكسته و آن را گچ گرفته، بايد روزهاش را بگيرد، مگر آنكه با روزه گرفتن دچار عسر و حرج شود.
نكته: داروهايي كه بيمار مصرف ميكند 2 گونه است. يكسري از داروها خوردني هستند كه اينها از هر نوعي باشند روزه را باطل ميكنند. يكسري ديگر از داروها تزريقي هستند كه اينها هم به ۲ دسته تقسيم ميشوند. دسته اول داروهاي تزريقياند كه حكم تقويتي و غذا را دارند و با تزريق آنها روزه باطل ميشود. اما برخي از داروهاي تزريقي مانند آنتيبيوتيكها و مسكنها كاري به روزهداري ندارند و شخص بيمار روزهدار ميتواند از آنها استفاده كند.
نكته: اگر شخص بيمار بتواند داروهايش را با ساعتهاي روزهداري هماهنگ كند، مثلا يكي را هنگام سحري و يكي را هنگام افطار ميل كند، واجب است كه روزهاش را بجا آورد. اما اگر پزشك دستور داده باشد كه داروهاي خوردني يا تزريقي تقويتي در ساعت معين مصرف شود و بيتوجهي به آن، شرايط بيماري را سختتر كند آنگاه بايد روزهاش را افطار كند.
نكته: اگر بيماري شخصي تا پايان عمرش باقي ماند و او صحت و توان خود را باز نيافت، روزههايي كه افطار كرده قضا و كفاره نخواهد داشت. اما اگر مثلا ۲ سال مريض بود و سپس شفا يافت، تنها بايد قضاي روزههايي را كه خورده بجا آورد و كفاره تأخير بر عهدهاش نخواهد آمد.
- چهارم؛زنان باردار و زنان شيرده
زناني كه به دستور پزشك روزهداري براي خودشان يا كودكي كه در بطنشان دارند ضرر داشته باشد ميتوانند روزهشان را افطار كنند. همچنين اگر زني طبق توصيه پزشك يا تجربهخودش متوجه شد كه با روزهداري شيرش كم ميشود و نميتواند كودكش را سير كند واجب نيست روزه بگيرد و بايد افطار كند.
نكته: در خصوص كودكي كه هنوز در سن شيرخوارگي است (مثل كودكاني كه يك سالگي را رد كردهاند) اما مادرش ميتواند مواد غذايي ديگري را هم جايگزين شير مادر كند، بهتر است مادر براي اينكه به روزه گرفتنش لطمهاي وارد نشود، با برنامهريزي صحيح اين كار را انجام بدهد و ساعتهاي شيردهي را در شبها تنظيم كند. با اين كار، هم كودك از نعمت شير مادر بيبهره نميشود و هم مادر ميتواند روزهاش را بگيرد.
- پنجم؛ زنان معذور
زناني كه دچار عادات ماهانه ميشوند روزهشان صحيح نيست و بايد آن را افطار كنند. اين امر در افراد مختلف متفاوت است و بين 3تا 10روز به طول ميانجامد. زنان معذور پس از ماه مبارك رمضان بايد تا پيش از رمضان سال آينده قضاي روزههايي را كه افطار كردهاند بجا آورند.
نكته: اگر زنان معذور طي چندماه پس از ماه مبارك رمضان نتوانستند قضاي روزههايي را كه افطار كردهاند بگيرند و به ماه رمضان بعدي رسيدند بايد كفاره تأخير را نيز بپردازند. كفاره تأخير نيز آن است كه به ازاي هر روز بايد 10سير غذا به فقير بدهند يا معادل ريالي آن (20هزار ريال بابت هر روز) را به فقير بپردازند.
- ششم؛ عطش و تشنگي فراوان
گاه روزهداري، بهويژه در ماههاي گرم سال شرايطي را براي برخي از روزهداران بهوجود ميآورد كه دچار سستي و بيحالي مفرط ميشوند و ميترسند كه از تشنگي بميرند. در چنين شرايطي، شرع مقدس اين اجازه را داده كه آنها به اندازهاي كه از حالت بيحالي خارج شوند آب بنوشند. البته نكته مهم اين است كه آنها پس از نوشيدن اندك آب و رفع ضعف ناشي از تشنگي بايد از ديگر محرمات روزه پرهيز كنند تا زماني كه ساعت افطار فرا برسد. قضاي اين روزه را هم بعدا بايد بهجا بياورند.
نكته: ناگفته نماند كه تشنگي يكي از ويژگيهاي طبيعي روزهداري است و فرد روزهدار تنها بهدليل احساس تشنگي مجوز نوشيدن آب را نخواهد يافت. اين قاعده تنها براي روزهداراني است كه بهدليل عطش فراوان دچار سستي و بيحالي شديد ميشوند و اگر اندكي آب بنوشند ميتوانند روزهشان را نگه دارند.
- هفتم؛مسافرت
در قرآن كريم نيز از مسافرها بهعنوان كساني يادشده كه ميتوانند روزهشان را افطار كنند. مسافر به كسي ميگويند كه فاصله رفت وبرگشتش از وطن كمتر از 8فرسخ شرعي نباشد. مقام معظم رهبري اين فاصله را 47كيلومتر تعريف كردهاند.
نكته: چند گروه از مسافرها هستند كه حكم مسافرت شامل آنها نميشود و بايد روزهشان را بگيرند. اول، كساني هستند كه به سفر معصيت ميروند. دوم: كساني كه سفر جزئي از شغلشان محسوب ميشود. سوم: كساني كه بعد از نماز ظهر از وطنشان حركت ميكنند بايد روزهشان را بگيرند و اجازه ندارند به بهانه سفر آن را افطار كنند.
نكته: كساني كه قصد سفر كردهاند و همه شرايط مسافر را دارند تا زماني كه از حد ترخص وطن خارج نشدهاند حق ندارند روزهشان را افطار كنند. مثلا كسي كه صبح هنگام و در ايام ماه مبارك رمضان از تهران عازم سفر به شهر اصفهان است نميتواند به بهانه اينكه به سفر ميرود صبحانهاش را در خانهاش بخورد و بعد راه بيفتد. مسافر در اين حالت بايد حد ترخص شهر تهران را بگذراند تا حكم مسافر بر او جاري شود و سپس روزهاش را افطار كند. براي حد ترخص نيز معمولا حدود 5كيلومتري خارج شهرها را درنظر گرفتهاند.
- جواز روزه نگرفتن
استفتائات دفتر مقام معظم رهبري
- اگر شخص بيماري تصور كرد كه روزه گرفتن برايش ضرر ندارد و بعدا فهميد روزهداري برايش مضر بوده چه بايد بكند؟
هرگاه عقيدهاش اين بود كه روزه براي او ضرر ندارد و روزه گرفت و بعد فهميد روزه براي او ضرر داشته، بايد قضاي آن را بهجا آورد. همچنين پزشكاني كه بيماران را از روزه گرفتن بهدليل ضرر داشتن منع ميكنند گفته ايشان درصورتي معتبر است كه اطمينانآور باشد يا باعث خوف ضرر شود و در غيراين صورت اعتباري ندارد.
- مصرف چه نوع داروهايي روزه را باطل ميكند؟
احتياط واجب آن است كه روزهدار از استعمال آمپولهاي مقوي يا مغذي يا آمپولهايي كه به رگ تزريق ميشود و نيز انواع سرمها خودداري كند ولي تزريق آمپول در عضله يا براي بيحس كردن و نيز دارو گذاشتن در زخمها و جراحتها اشكال ندارد. هرگاه خوردن قرص در حال روزه براي درمان فشار خون ضروري باشد اشكال ندارد ولي با خوردن آب، روزه باطل ميشود. (بر استفاده از قرص جهت درمان، عنوان خوردن صدق ميكند).
- اگر روزهدار پيش از نماز ظهر به وطنش بازگردد باز هم حكم مسافر را دارد يا نه؟
هرگاه مسافر پيش از ظهر وارد وطن شود يا به جايي برسد كه قصد 10روز توقف دارد، چنانچه كاري كه روزه را باطل ميكند انجام نداده باشد بايد روزه بگيرد و اگر انجام داده بايد بعدا قضا كند ولي اگر بعد از ظهر وارد شود نميتواند روزه بگيرد.
- آيا دختراني كه به تازگي به سن بلوغ رسيدهاند هم بايد روزه بگيرند؟
دختراني كه به سن بلوغ - كه بنا بهنظر مشهور همان تكميل 9 سال قمري است - ميرسند واجب است روزه بگيرند و ترك آن به صرف دشواري، ضعف جسماني و مانند آن جايز نيست. البته اگر روزهداري براي آنها ضرر داشته و تحمل آن برايشان همراه مشقت زياد باشد ميتوانند افطار كنند.
نظر شما