مشرف و بوتو به شدت از هم بیزارند و این را همه در پاکستان و در خارج از این کشور میدانند. بوتو از دیکتاتورهای نظامی ترس و وحشت تاریخی دارد. پدر سیاستمدار او توسط یکی از همین دیکتاتورها کشته شد. بوتو، مشرف را همواره یک حاکم ناکارآمد خوانده است.
از نظر مشرف هم بوتو و نوازشریف که او هم از نخست وزیران سابق کشور پاکستان است، مظهر دموکراسی فاسد و ضعیفی هستند که او در کودتای سال 1999 آن را سرنگون کرد. حتی بردن نام این دو، مشرف را بدخلق میکند. او یک بار در یک مصاحبه تلویزیونی گفت که اگر میتوانست به گوش این دو سیلی میزد.
ژنرال خشمگین در اواخر ماه جولای گذشته به طور مخفی با یک هواپیمای ویژه به ابوظبی رفت تا با بوتو در یکی از کاخهای سلطنتی امارات دیدار و درباره تقسیم قدرت در عرصه سیاسی پاکستان گفت وگو کند.
خبر این دیدار اکنون دیگر یک خبر محرمانه و گزارش منابع خاص نیست بلکه اکنون دیگر همه از آن خبر دارند و جالب اینجاست که خود مشرف و بوتو این خبر را تکذیب میکنند. این اقدام مشرف از سر ناچاری صورت گرفته است.
مردی که مدتهاست آمریکا او را متحد بدون جایگزین در جنگ با تروریسم مینامد اکنون برای بقای خود ناگزیر است با دشمن دیرینهاش متحد شود و حتی از اعلام رسمی خبر این اتحاد هم ننگ دارد. نظرسنجیها نشان میدهد اکثریت مردم پاکستان خواستار کنارهگیری مشرف هستند.
اقدامات او در اعمال کنترل بر قوه قضاییه، تنشها و دشمنیهای جدیدی را علیه او دامن زده است. این عوامل در کنار هم میتواند به راحتی مانع از ادامه قدرت او بعد از ماه نوامبر شود. حتی درون ارتش قدرتمند پاکستان هم که مشرف هنوز فرماندهی آن را به عهده دارد، صداهای نارضایتی برخاسته است.
این شرایط آشفته و موقعیت شکننده مشرف، امیدهای دولت بوش را در پاکستان بر باد میدهد. دولت بوش به ژنرال مشرف امیدها بسته بود. اما اکنون او به کمک واشنگتن نیاز دارد. به همین دلیل هم واشنگتن، بوتو را تشویق کرد تا با مشرف به توافق برسد.
هدف از این کار بسیج میانهروهای پاکستان برای ایجاد ثبات در این کشور است. از نظر آمریکا در حال حاضر هیچ نیرویی در پاکستان به اندازه بوتو نمیتواند گروههای مختلف این کشور را متحد کند. قرار است با اتحاد بوتو و مشرف گروههای طبقه متوسط جامعه پاکستان علیه افراطگرایی متحد شوند.
محبوبیت بوتو قرار است به کمک مشرف بیاید و موقعیت ضعیف او را در پارلمان و در میان مردم ترمیم کند. در مقابل، بوتو قرار است عنوان نخستوزیری را به دست بیاورد و اتهامات فساد علیه خود او و خانوادهاش هم رفع شود.
این دولت ائتلافی سیاستهایی را پی میگیرد که خیلی با سیاستهای دولت فعلی پاکستان متفاوت نخواهد بود. مشرف بر امور نظامی و امنیتی مانند جنگ با تروریسم و گروههای شبهنظامی طرفدار طالبان و القاعده نظارت میکند. بوتو هم مسئول مسائل سیاسی مانند اصلاحات هزاران مدرسه مذهبی در سراسر کشور خواهد بود.
اما هنوز معلوم نیست که مشرف و بوتو بتوانند بر سر ادامه کار خود به توافق برسند. حتی اگر آنها بتوانند دشمنی و خصومت میان یکدیگر را کنار بگذارند و بر سر موضوعاتی مانند لباس نظامی مشرف به توافق برسند، موانع حقوقی بسیار گستردهای بر سر راه آنها وجود خواهد داشت. مثلاً اینکه دیوان عالی پاکستان باید درباره اتهامات علیه بوتو و رفع آن تصمیم بگیرد.
نفوذ مشرف بر دیوان عالی پاکستان در ماههای اخیر به دلیل تحولات پیش آمده از بین رفته است. روابط دیوان عالی پاکستان که دادگاه ارشد این کشور است به خاطر حکم قریبالوقوعش در عدم تایید صلاحیت مشرف برای ادامه کار سیاسی او با مشرف به شدت تیره شده است.
برای حل و فصل این اختلافات به یک میانجی جداگانه نیاز است. به این ترتیب چه کسی میخواهد کار رفع اتهامات علیه بوتو و خانواده او را که از شروط اصلی توافق میان او و مشرف است، پیگیری کند.
به همین دلایل مشرف برنامه موسوم به برنامه A خود را برای بقا هنوز کنار نگذاشته است. این برنامه همان اجرا و اعمال حکومت نظامی است. او در روز 9 اوت در آستانه اعلام وضعیت اضطراری و به دنبال آن حکومت نظامی قرار گرفت.
اما دو تماس تلفنی از سوی کاندولیزا رایس وزیر خارجه آمریکا موجب شد تا او از این کار منصرف شود. اعلام حکومت نظامی پاکستان را بیشتر از قبل در آشفتگی سیاسی فرو میبرد و میانهروها را از دولت دور میکند. حکومت نظامی همچنین منافع آمریکا را در منطقه به خطر میاندازد.
رایس در تماس تلفنی 9 اوت خود با مشرف، اشارهای به تقسیم قدرت با بوتو نکرد. این درحالی بود که در همان زمان بوتو به شدت مشغول رایزنی پشت پرده برای تضمین حمایت واشنگتن از خود بود. بعضی منابع خبری ناشناس در واشنگتن میگویند ابتدا بوتو با پیشنهاد تقسیم قدرت به سراغ مقامات آمریکایی رفت و این موضوع را مطرح کرد.
او در نیمه ماه اوت به نیویورک رفت و با زلمی خلیل زاد، نماینده آمریکا در سازمان ملل دیدار کرد. بعد از این گفت وگوها سیاست آمریکا در پاکستان برای تضمین منافع گروههای مختلف در این کشور به ریچارد بوچر، معاون امور جنوب آسیای وزیر خارجه آمریکا سپرده شد. دفتر دیک چنی، معاونرئیس جمهوری آمریکا هم از این ابتکار حمایت کرد.
بوتو چندی پیش در گفتوگویی با نشریه تایم نقاط ابهامی که درباره تاریخچه روابط بوتو با ژنرال مشرف وجود دارد را رد کرد و گفت، در عالم سیاست هیچ دوست یا دشمن دائمی وجود ندارد و تنها منافع هستند که پایدار و دائمیاند. او مذاکرات اخیر خود را با مشرف تلاشی برای یافتن راه حل برای بحران ریشه دار پاکستان و ایجاد نظام سیاسی خواند که بتواند نیازهای مردم را برآورده کرده و با تروریسم مقابله کند.
اما برای باور اینکه اتحاد و ائتلاف بوتو و مشرف میتواند تغییرات سیستماتیک مورد نیاز پاکستان را به ارمغان آورد، دلایل محکمی وجود ندارد. بوتو و مشرف هر دو رهبرانی هستند که گذشته شکست خورده پاکستان را نمایندگی میکنند. تاریخی وجه مشخصه آن روابط نزدیک میان نخبگان حاکم و ارتش بوده است. به همین دلیل است که تضمینی برای پیروزی مشرف و بوتو در انتخابات پارلمانی آینده پاکستان وجود ندارد.
8 سال حکومت نظامی، مردم پاکستان را سرخورده و خشمگین کرده است. بسیاری در پاکستان اکنون مشرف را تنها یک دست نشانده آمریکا میدانند. حمایت مردمی از بوتو و حزب او هم با انتشار اخبار اخیر درباره معامله او با مشرف با وساطت آمریکا، بسیار کاهش یافته است.
زمانی بوتو نماد ارزشهای دموکراتیک و میانهروی سیاسی و مذهبی در پاکستان بود. اما اکنون او اعتبار خود را تا حدی از دست داده است. واشنگتن هنوز بسیار امیدوار است که این معامله به سرانجام برسد. اما از این هم آگاه است که مشرف سابقه اسلحه کشیدن در مواقع بحرانی را دارد.
تایم/23 اوت