آیا آنها میتوانند این فصل جزو مدعیان اصلی فتح جام باشند؟ لحن حماسهای را باید فراموش کرد؛ فقط چند روز مانده تا آغاز سری A و هیچکس دیوانه نیست تا از یوونتوس، قهرمانانه بنویسد. لحن حماسی را باید فراموش کرد؛ یوونتوس پس از یک فصل حضور در سری B، براساس هیچ منطقی قهرمان نمیشود.
با این همه، نه از اینتر، نه از میلان و نه از رم؛ برای استقبال از فصل تازه سری A باید از یوونتوس نوشت. این بار نه به خاطر خرید ستارههای بزرگ و نه به خاطر پیشبینی حضور مقتدرانه یا تصاحب اسکودتو؛ یوونتوس حالا فصل غیرقابل پیشبینیای را تجربه میکند و همه میخواهند از عجیبترین تیم فصل تازه بخوانند.
بیانکونری، پروژه بازگشت را بدون ستارههای بزرگ چگونه آغاز میکند؟ تا یکشنبه صبر کنید؛ یوونتوس ـ لیورنو، آغاز مجدد سری A برای یوونتوس.
فینال جام جهانی 2006 یک تراژدی بود؛ برای 8نفر که درون زمین میدویدند و تنها 90 دقیقه تا ایستادن بر بلندترین سکوی فوتبال جهان فاصله داشتند.
آنها همزمان به فلسفه ابلهانه حاکم بر دنیای فوتبال فکر میکردند. این 8 نفر میتوانستند قهرمان جهان باشند و به فاصله 24 ساعت، عضو تیمی در دسته دوم فوتبال ایتالیا. یوونتوس به سری B سقوط کرده بود.
بیشتر شبیه به یک شوخی بود؛ شاید هم کابوسی که برای هواداران «بیانکونری» امتدادش به بیداری رسیده بود؛ یوونتوس در سری B. پیش از قطعیشدن این حکم، 8 بازیکن یوونتوس در فینال جام جهانی 2006 حضور داشتند.
این تیمی بود که با حضور کامورانزی، بوفون، تورام، کاناوارو، دلپیرو، ویهرا، ترزگه و زامبروتا، بیشترین سهم را از فینال جام جهانی داشت؛ غیر از این، 29 عنوان قهرمانی در سری A و افتخارات بزرگ دیگر در لیگ قهرمانان و جام بین قارهای. بیش از 100 سال از تاسیس باشگاه یوونتوس میگذشت. این تیم هرگز حضور در سری B را تجربه نکرده بود و این هم افتخاری دیگر برای هوادارانش به حساب میآمد.
این فوتبال است. همه چیز در یک لحظه شکل دیگری میشود. رسوایی یوونتوس به نام 3 مدیر سرشناس تیم ـ بتهگا، جیلاردو و موجی ـ نوشته شد. «موجی» که در نقش پدرخوانده، سالیان سال احاطهای کامل در بازار نقل و انتقالات داشت، همواره از عوامل موفقیت یوونتوس به شمار میرفت. موجی بود که به تن هرکسی پیراهن راهراه میپوشاند؛ او بود که با حرفهایش اینتر، میلان و رم ـ رقبای دیرینه یووه ـ را تحقیر میکرد. و ناگهان او بود که با رسواییاش فرصت انتقام از یووه بزرگ را فراهم کرد. استفاده از واژه «انتقام» چندان بیراه نیست.
در پرونده رسوایی فوتبال ایتالیا، تیمهای لاتزیو، میلان، فیورنتینا و خود اینتر، جرمی مشابه یووه داشتند؛ با این همه یوونتوس تنها تیمی از این جمع بود که به سری B تبعید شد!
طبق اطلاعات پرونده، موجی با داوران مسابقههای یووه در ارتباط بوده.
البته این ارتباطی به تعیین نتایج مسابقهها نداشت؛ او فقط در چیدمان داورها دخالت میکرد. به هر حال انتخاب داور مطابق سلیقه یک تیم جرم محسوب میشود و پرونده موجی و پیگیری مکالمههای تلفنیاش بهای سنگینی داشت. شایعهها از دادگاه بررسی پرونده به بیرون درز کرد و هواداران یووه شوکه شدند؛ یوونتوس در سری C. حکم رسمی این نبود اما تفاوت چندانی هم نمیکرد؛ یوونتوس در سری B با 30 امتیاز منفی!
دردسر تازه آغاز شده بود. باید تیمی دیگر ساخته میشد و تنها عنوان یوونتوس دست نخورده باقی میماند. ستارهها میگفتند: «بازی برای یک تیم در سری B؟ نه حرفش را هم نزن». به این ترتیب امرسون و ویهرا هرگز به تمرین بازنگشتند. کاناوارو و زامبروتا ابراز همدردی کردند، اما سن و سالشان را به یاد مدیران یووه آوردند و رفتند.
تورام هم دیگر به پوشیدن پیراهنی که از کودکی در فکر آن بود افتخار نمیکرد. «زلاتان ابراهیموویچ» آخرین بزرگ جدا شده از یووه بود که خواست مسئولان تیم را زیر پا گذاشت. یوونتوس قصد از دست دادن این مهاجم جوان را نداشت اما وقتی او اردوی تیم را پیش از آغاز فصل ترک کرد، چاره دیگری برایشان نماند.
این میان «دلپیرو» اولین وفادار بود. او بیهیچ قید و شرطی حاضر بود در یوونتوس بماند. پس از او «ندود» بود که گفت: «هنوز تصمیم نگرفتهام؛ با این حال یا در یووه میمانم یا از فوتبال خداحافظی میکنم». و عاقبت بوفون: «در یوونتوس میمانم چون قهرمانی در سری B تنها عنوانی است که تاکنون تجربه نکردهام». به جمع این نامهای بزرگ، ترزگه و کامورانزی را هم اضافه کنید که گرچه ناراضی بودند اما ناراضی در تیم ماندند.
یوونتوس حتی با خروج ستارههایش هم بزرگتر از سری B بود. با این همه عادت کردن به بازی در شهرهای کوچک و مقابل تیمهای گمنام، دور از نگاه شبکههای تلویزیونی بزرگ، چندان آسان نبود. هنوز فصل تازه برای بیانکونری آغاز نشده بود که اعتراض به حکم دادگاه جواب داد؛ یوونتوس در همان سری B میماند و فقط به جای 30 امتیاز، با 17 امتیاز منفی کارش را آغاز میکرد.
این هم البته چیزی از «افسانه سیزیف» کم نداشت. قهرمان رمان کامو محکوم شده بود که هر روز تکه سنگ بزرگی را تا بالای کوه برساند و سنگ به محض رسیدن، دوباره از نوک قله سقوط میکرد. حکایت یوونتوس در آغاز فصل سری B مطابق همین افسانه پیش میرفت. آنها حریفان کوچک را با گلهای زیاد شکست میدادند اما امتیازی کسب نمیکردند.
یوونتوس 17 امتیاز منفی داشت. نقطه عطف اما برای یوونتوس در اواسط نیم فصل اول رخ داد. آخرین جلسه تجدیدنظر، جریمه آنها را تا 9امتیاز منفی کاهش داد. به این ترتیب تیمی که به رهبری دیدیه دشان ـ مربی جوانی که جایگزین کاپلو شده بود ـ و جمعی از ستارههای باقیمانده و چهرههای جوان شکل گرفته بود، روحیهای تازه به دست آورد. یوونتوس در پایان نیم فصل اول در صدر جدول قرار گرفت و این اقتدار را تا پایان رقابتها حفظ کرد. هنوز 5 هفته به پایان سری B مانده بود که بازگشت یوونتوس به سری A قطعی شد. این پایان کابوس تلخ بیانکونری بود.
دشان تا رانیری
«دیدیه دشان» در جشن بازگشت حضور نداشت. پروژه بازگشت، موفقیتی بود که به نام او ثبت شد اما دو بازی مانده به انتهای فصل، دشان نیمکت یوونتوس را ترک کرد؛ این قصه مردی بود که سالها حسرت نشستن روی نیمکت بیانکونری را داشت. دشان حتی وقتی حضور در فینال لیگ قهرمانان با موناکو را تجربه میکرد، منتظر تماس از طرف مسئولان یووه بود. آن زمان «لیپی» یووه را ترک کرده بود و این تیم دنبال یک مربی تازه میگشت.
دشان با موناکو تمام بزرگان اروپا را مات کرده بود و مقابل «پورتو»ی خوزه مورینیو در فینال قرار میگرفت. با این همه یک اشاره برای بازگشت به تیمی که روزگاری پیراهنش را بر تن داشت کفایت میکرد. دشان خودش را منتخبی لایق برای نیمکت یووه میدانست. اما یک روز صبح در روزنامه تصویر کاپلو را دید که پس از امضای برگه قرارداد با مسئولان یووه دست میدهد.
2 سال از این خاطره تلخ گذشت و دشان عاقبت به آرزویش رسید. سقوط به سری B، یوونتوس را تا حد دشان کوچک کرده بود. غیر او چه کسی حاضر میشد پرافتخارترین تیم ایتالیا را در سری B، با 30 امتیاز منفی و خشم و انتظار بینهایت هواداران تحویل بگیرد؟
دشان کارش را خوب انجام داد اما این برای بالا آمدن همراه با یووه کافی نبود. دشان قراردادی 2 ساله با یوونتوس بسته بود که یک سال از آن در سری B سپری شد. مسئولان یووه حاضر به تمدید قرارداد نبودند و دشان احساس امنیت نمیکرد. از طرفی او هرگز نفهمید که در یوونتوس مربی همهکاره نیست.
اختلافات بهوجودآمده بر سر نقل و انتقالات، ضربه نهایی برای جدایی دشان از یوونتوس بود. دشان میخواست در این فصل حضور مجدد یووه در سری A ، قهرمانی را تجربه کند. مسئولان یووه از پروژهای 4 ساله برای بازگشت به قدرت حرف میزدند اما افکار دشان انتظار هواداران را بالا میبرد. آنها کسی را روی نیمکت میخواستند که شرایط موجود را درک کند و بلندپرواز نباشد. این ویژگیها را در چه کسی جز «کلودیو رانیری» میشد پیدا کرد؟
پیش از نشستن رانیری روی نیمکت یووه، نام مربیان بزرگ به گوش رسید. به نظر میرسید مارچلو لیپی انتخاب اول باشد و حتی بازگشت کاپلو هم دور از ذهن نبود. با این همه رانیری در چند دقیقه مربی یووه شد؛ «هرگز نمیتوانید به یوونتوس بگویید نه!». یک پیشنهاد ارائه شد و یک پاسخ مثبت از سوی رانیری دریافت شد.
همین برای نشستن کلودیو رانیری روی نیمکت یووه کافی بود. او که مربیگری در تیمهای بزرگی چون والنسیا، آتلتیکومادرید و حتی چلسی را تجربه کرده است، حضور در یووه را بزرگترین افتخار زندگیاش میداند. مهم نیست که یووه تازه از سری B آمده و قدرت سابق را ندارد؛ «شما هرگز نمیتوانید به یوونتوس بگویید نه!».
رانیری میداند در یوونتوس همه کاره نیست؛ مدیران تیم هستند که سیاستها را تعیین میکنند. فصل نقل و انتقالات بیش از اینکه طبق تفکرات مربی پیش برود، براساس تفکر مدیران شکل میگیرد. آنها هستند که انتظارات هواداران را تنظیم میکنند. یووه پروژه تازهای را آغاز کرده است و قهرمانی در اولین فصل بازگشت دور از ذهن به نظر میرسد. برای رانیری و یووه، حضور در لیگ قهرمانان فصل بعد کفایت میکند.
هدف، لیگ قهرمانان
دشان از بازگشتی بزرگ حرف میزد. فهرست مورد علاقه او برای خودنمایی در سری A خیلی زود لو رفت. در آن فهرست نام بازیکنان بزرگی به چشم میخورد؛ کریستوف متزلدر، آندره بارزاگلی، گابریل هاینتزه، فرانک لمپارد، تورستن فرینگس، امرسون، کریستیانو رونالدو، خاویر ماسکرانو، لودویک ژولی، استیون جرارد، آلبرتو جیلاردینو، لوکاتونی و میروسلاو کلوزه، از جمله بازیکنانی بودند که دشان تقاضای خرید آنها را داشت.
دشان رفت و مسئولان یووه واقعبینانه به فصل نقل و انتقالات نگاه کردند. آنها بودجه لازم برای خرید ستارهها را نداشتند؛ بنابراین باید دنبال بازیکنانی میرفتند که یا قیمت پایینی دارند یا قراردادشان با تیم سابق به پایان رسیده. همه چیز براساس قرار گرفتن یووه روی یکی از سکوهای سوم یا چهارم تنظیم شده است.
بازگشت به لیگ قهرمانان میتواند معادلات به هم ریخته مالی را به حالت سابق بازگرداند. پیش از خرید اما هدف، حفظ مهرههای کارآمد بود. ترزگه، بوفون و کامورانزی دیگر حاضر به ادامه همکاری با یووه نبودند. مشکل آنها دور شدن تیم از شرایط قهرمانی و حضور نداشتن در لیگ قهرمانان اروپا بود.
وقتی که ترزگه در آخرین مسابقه یووه در سری B به علامت خداحافظی برای هواداران دست تکان داد، داستان او و یووه بهپایان رسیده به نظر میرسید. او حتی بعد از بازی، با انتقاد از مدیران یووه، جدایی از این تیم را قطعی میدانست. با این همه ترزگه پس از چند جلسه مذاکره، حرفهای دیگری به زبان آورد و پای برگه قرارداد را امضا کرد.
بوفون هم با وجود چند پیشنهاد فوقالعاده از رئال مادرید، بارسلونا، اینتر و میلان، ترجیح داد وفادار باقی بماند. راضی کردن کامورانزی هم چندان کار دشواری نبود. در این میان پاول ندود قصد خداحافظی از فوتبال را داشت که در نهایت حاضر شد یک فصل دیگر برای یوونتوس بازی کند.
یوونتوس پیش از این مرحله، 2بازیکن آزاد خریده بود؛ «زدنیک گریگرا» مدافع جمهوری چک که در آژاکس بازی میکرد، با قیمت صفر به یووه آمد. خرید مشابه دیگر، حسن سالیحمیدزیچ، هافبک بوسنیایی بایرن مونیخ بود. برای یووه که بودجه چندانی نداشت، این 2 بازیکن خریدهایی موفق به حساب میآیند.
آماده برای نبرد
اردوی تابستانی یووه با پیروزی آغاز شد. آنها تیم «متزو کورونا» را که در سری C حضور دارد، با 5 گل شکست دادند. المپیک چین حریف بعدی یووه بود که با 4 گل بدرقه شد. تور اروپایی یووه اما چندان امیدوارکننده نبود. تیم رانیری مقابل نیوکاسل 2 بر صفر شکست خورد؛ برابر هامبورگ تن به شکست یک بر صفر داد و با ساندرلند هم یک ـ یک مساوی کرد. رانیری البته از این نتایج اصلا دلخور نبود؛ «ما با تیمهایی بازی کردیم که خیلی زود وارد لیگهایشان میشوند. آنها کاملا آماده مسابقه هستند».
بازگشت یوونتوس به ایتالیا تا حد زیادی صحت حرفهای رانیری را ثابت کرد. آنها مقابل رم در حالی که 2 بر صفر عقب بودند، بازی را 5 بر 2 بردند. حضور یوونتوس در تورنمنت 3جانبه موراتی هم با یک برد و یک باخت همراه بود. در این تورنمنت 3 تیم در 3 نیمه با هم بازی میکنند. یووه یک 45دقیقه را یک بر صفر به اینتر باخت و یک نیمه را یک بر صفر از ناپل برد.
تورنمنت 3جانبه دیگری به همین سبک با شکست یک بر صفر مقابل میلان و تساوی صفر ـ صفر با اینتر همراه بود. آخرین مسابقه یووه پیش از آغاز سری A در ورزشگاه سنسیرو و مقابل میلان در جام برلوسکونی برگزار شد که با شکست 2 بر صفر بیانکونری همراه بود. با این همه یوونتوس مقابل میلان، نمایش امیدوارکنندهای ارائه داد. با توجه به بازیهای دوستانه یووه پیش از آغاز سری A، به نظر میرسد ترکیب ایدئال رانیری را این 11 نفر تشکیل بدهند: بوفون، آندراده، کریسکیتو، مولینارو، گریگرا، آلمیرون، تیاگو، نوسرینو، ندود، یاکوئینتا و ترزگه.
توفیق اجباری
سقوط یوونتوس به سری B، فرصتی بود برای خودنمایی چهرههای جوان. یوونتوس که در شرایط عادی هرگز فرصت ریسک نداشت، حالا چند جوان را در فهرست دارد که محصول خودش هستند.
هواداران یووه برای «رافائله پالادینو» لقب ساختهاند؛ او را که نوع بازیاش شباهت فوقالعادهای به دلپیرو دارد، در ورزشگاه «پالادینیو» معادل «رونالدینیو» صدا میزنند. پدیده تازه یووه و مهاجم تیم زیر 23 سال ایتالیا، مشتریهای فراوانی دارد. منچستریونایتد به شکل جدی خواهان به خدمت گرفتن این مهاجم جوان بود اما یوونتوس حاضر نشد این سرمایه را از دست بدهد.
او به همراه دومینکو کریسکیتو که «فابیو کاناوارو» نامیده میشود، این فصل پیراهن یووه را بر تن میکنند. غیر از این ماتئو پارو، دی سگله، مارچیوسو و پیکولو، چهرههای جوان دیگری هستند که فصل گذشته با پیراهن یوونتوس درخشیدند. آنها به تیمهای دیگر قرض داده شدهاند و شاید فصل آینده از نقاط قوت یوونتوس باشند. سقوط به سری B با تمام دشواریهایش، حداقل چند چهره جوان را تقدیم یوونتوس کرد.
یووه قهرمان میشود
همه سعی میکنند به یوونتوس منطقی نگاه کنند. برای یوونتوس دیگر دنیا مثل پیراهنش سیاه یا سفید به نظر نمیرسد؛ ترکیب این 2رنگ تفکرات فصل تازه را شکل میدهد. آنها دنیا را خاکستری میبینند. حالا دیگر هواداران یووه هم به قهرمانی فکر نمیکنند. کاپلو میگوید: «اینتر دوباره قهرمان میشود».
برای بوفون سکوی چهارم سری A افتخار بزرگی است. یووه حضور مجدد در لیگ قهرمانان را بزرگترین هدف در فصل پیشرو میداند. آریگو ساچی ـ تئوریسین بزرگ فوتبال ایتالیا ـ هم حرفهای کاپلو راتایید میکند؛ «اینتر و میلان خیلی از یوونتوس قویتر هستند اما...» اما یووه قهرمان میشود!
آریگو ساچی یک فصل پرفراز و نشیب را در نظر گرفته است. او میداند یوونتوس هرگز قدرت اینتر و میلان را ندارد اما مسئله تمرکز روی سری A در بین است. اینتر و میلان باید در لیگ قهرمانان حضور داشته باشند و برای قهرمانی بجنگند.
مسابقههای زیاد در فاصله زمانی کم، فرصتی برای یووه است تا با تمرکز روی سری A به غولهای ضعیف شده ضربه بزند. اگر فصل تازه را از این زاویه نگاه کنیم، یوونتوس بخت فراوانی برای قهرمانی در سری A دارد. حتی اگر کاکا یا زلاتان ابراهیموویچ را نداشته باشد و بزرگترین ستارهاش یک دروازهبان باشد؛ این را ساچی میگوید.