يكي از جديترين پرسشها درباره اين طرح تأمين منابع مالي آن است و مهمترين راهكار پيشنهاد شده نيز همواره حذف يارانه افراد غيرنيازمند بوده است. شناسايي ثروتمندان بهعنوان جديترين مانع در حذف يارانه آنها مطرح است. سيدهادي حسيني، نماينده قائمشهر در مجلس و عضو كميسيون صنايع است. او علاوه بر فعاليت در حوزههاي توسعه پايدار و امنيت اجتماعي، عضو شوراي تحول بانكهاي كشورنيز بوده است. درباره توانمندي اطلاعاتي كشور در شناسايي پولدارها و فقرا با او گفتوگو كردهايم.
- شما در حوزههاي اطلاعاتي و امنيتي كار كردهايد. يكي از جملات پرتكرار اين روزهاي برخي افراد دولتي، اين است كه ما قدرت شناسايي فقرا يا پولدارها را نداريم. اين عبارت هم در بحث كارآمدي نهادهاي حمايت از فقرا بهكار ميرود، هم در بحث حذف يارانه پولدارها، آيا دولت ما قدرت شناسايي ندارد؟
بهنظر من ممكن است كه جمهوري اسلامي دربعضي جهتهاي ديگر ضعف داشته باشد ولي ما از اين نظر هيچ ضعفي نداريم. در اين موضوع همه ابعاد بهراحتي قابل شناسايي است و تلاش زيادي هم نميخواهد. ما اطلاعات متنوعي در جاهاي مختلف داريم. بهعنوان مثال، اگر ما بخواهيم نشاني يكي را در تهران پيدا كنيم، كافي است كه به اداره برق، نخستين دفتر اداره گاز يا اداره پست مراجعه كنيم. اين اطلاعات به شكل متنوع در تمام زوايا ضبط است.
- پس چرا حذف يارانه پولدارها را در مجلس عملياتي نميكنيد؟
انجام اين كار برعهده مجلس نيست و از وظايف دولت محسوب ميشود. دولت بايد لايحه بياورد. البته ما كمك ميكنيم كه اين كار انجام بشود و همه بار آن بر دوش دولت نباشد، چون آنها هم ممكن است به نوعي تحت فشار افكار عمومي قرار بگيرند. ما بايد اين باور را داشته باشيم كه نظام به اين نتيجه رسيده كه چنين اتفاقي بيفتد.
- مردم در دادن اطلاعات مقاومت نميكنند؟
ايرانيها از دادن اطلاعات خودشان هيچ ابايي ندارند. بهراحتي اطلاعات خودشان را در اختيار ميگذارند. ممكن است اگر شما بهعنوان دستگاه امنيتي يا پليس برويد، از دادن اطلاعات طفره بروند ولي وقتي كه بهعنوان دستگاه خدماتي ميرويد، به هيچ وجه مشكلي ندارند.
- پس چرا نميتوانيم جامعه را به لحاظ درآمد طبقهبندي كنيم؟
فكر ميكنم اين حرف درستي نباشد كه ما نميتوانيم. بهنظر من از نظر طبقهبندي معيشتي بهراحتي ميشود جامعه را طبقهبندي كرد. شايد اگر از يك ايراني بپرسيد چقدر حقوق ميگيري، به تو جواب روشني ندهد ولي وقتي كه از او سؤال ميكني چقدر خرج ميكني، بهراحتي ميگويد؛ يعني راههايي وجود دارد كه ما ميتوانيم متوجه بشويم وضع زندگي آدمها چگونه است و اصلاً بايد به آنها كمك كرد يا نه.
- ما الآن از نظر اطلاعات در چه مرحلهاي هستيم؟ بايد اطلاعات را پيدا بكنيم يا اينكه اطلاعات جمعآوري شده و فقط بايد به آن مراجعه كنيم؟
ما اطلاعات داريم. ممكن است كه اطلاعات ما منسجم نباشد.
- الآن براي يك مأمور دولتي چقدر طول ميكشد كه اموال شخصي را شناسايي كند و بگويد كه او پولدار است يا خير؟
براي اينكه شما اطلاعات يك نفر را داشته باشيد، يك روز هم وقت نميبرد. اصلا زمان زيادي احتياج نيست.
- دستگاههاي اطلاعاتي يا دولتي ما در اين زمينه چقدر اطلاعات دارند؟
براي شما مثال زدم. من نميگويم كه از وزارت اطلاعات، اطلاعات دارم. وزارت اطلاعات كه فقر و غنا را اندازه نميگيرد. كار آنها امنيتي است. اگر در حوزه امنيت در كشور مسئلهاي باشد به دستگاههاي اطلاعاتي مربوط ميشود. اين اطلاعات در بسياري از مراكزموجود است و به راحتي در دسترس قرار دارد.
- اطلاعات حسابهاي بانكي روشن است
محال است اطلاعات كافي درباره وضعيت مالي مردم نداشته باشيم. اگر حكومتي بگويد چنين اطلاعاتي ندارم، بايد در حكومتداري آن شك كرد. الان اطلاعات حسابهاي بانكي مردم كاملا روشن است. يا مثلا اداره ثبت اسناد ميداند كه من چندتا خانه دارم و چندتا سند به اسم من است. بهنظر من بخشي از مشكل به بدنه دستگاه اجرايي برميگردد. گاهي يك مجري يا كارشناس مخالفت ميكند. در مقابل مردم بهراحتي به اين موضوع تن ميدهند. وقتي كه به مردم ميگوييم شناسنامه بگيريد، ميگيرند. 2هفته بعد ميگوييم بياييد و كارت ملي بگيريد، باز هم اين كار را ميكنند. بعد ميگوييم كارت مليتان را يا پلاك ماشينتان را حتماً عوض بكنيد، اينقدر هم پول بدهيد و... باز هم اين كارها را انجام ميدهند. چطور ممكن است وقتي بگوييم كه در اقتصاد شفافسازي كنيد، آنها مقاومت كنند؟
نظر شما