چرا نميگويم سردارسرلشكر يا سردارسپهبد شهيد احمد كاظمي؛ چون حتما اين عناوين براي مردي كه در ٢٢ سالگي و در اوايل سخت جنگ، دسته چند نفره خودساختهاش را در محاصره شهر آبادان به گردان تبديل و سپس همين گردان سيصدنفره و سپس تيپ را، تنها در عرض كمتر از يك سال و در چند عمليات پي در پي رزمي براي آزادي وجب به وجب مناطق وطن و شهرهاي از دست رفته و در چنگال دشمن بعثي مانده همچون بستان، سوسنگرد، خرمشهر و مناطق شوش و رقابيه...، به لشكري واقعي و جنگآزموده تبديل كرد، صفتهايي كوچك و بيارزشند.
در ارتشهاي دنيا لشكري آماده است و تو تنها بهعنوان فرمانده جديد، همراه با آجودانت راهي ساختمان مجلل فرماندهياش ميشوي... ولي براي اين مردان ساختن لشكري جديد تنها با يك كاغذ و حكم نصفه و نيمه در دستشان و در يك جلسه خودماني سپاه در سنگري در خط مقدم شروع و سپس بنيان آن با بهترين دوستان از جان گذشته و مجروح در عمليات قبلي شكل ميگرفت، و از روز بعد مردمان و جوانان استان و ديارش، تك تك عناصر يك لشكر را به عشق اين فرمانده پر ميكردند، و تا عمليات بعدي كه چه عزيزاني بر سر اين ارادت و عشق و لبيك جان فدا ميكردند، و چه سخت است بهجاي فرماندهي بر لشكري از غريبهها، بار سنگين شهادت دوستان و ياراني را تحمل كردن كه به عشق و اعتماد به همچون تويي پاي به ميدان نبرد گذاشتهاند و چه سخت است در پاي بيسيم شب عمليات، تصميم گرفتن بين عافيت و نجات جان ياران؟ و يا نه، تكليف و مصلحت بيرحم آوردگاه را پذيرفتن و سپس شهادت هم محرمان را ؟!
و در فرداي خاموشي چكاچك آن توپها، چه سختتر بوده نتيجه آن انتخاب را چشم در چشم شدن با صدها مادر و همسر آن شهيدان آشنايي كه عزيزانشان را به تو سپرده و يا در اشك غلطان و بيقرار فرزندان يتيم شدهشان، ديدن و بازهم با تمامي سنگيني و تكرار كابوسگونه لحظه لحظه اين بار، براي عمليات بعدي فرو نريختن ! آري اينگونه فرمانده لشكر عزيزان شدن، سخت و سنگين بود كه هر امروزت را، بيقرارتر از همه آن ديروزت ميكرد... بهعنوان يكي از آن هموطنانت، كه شهرش را از سقوط نجات دادي و نيز براي قبول و تحمل بارسنگين فرماندهي لشكري از آشنايان شهيد شدهات، تا ابد از توي بزرگوار بهعنوان حاج احمد صميمي خودم سپاسگزارم و تا اخرعمر خود و شهرم آبادان و نيز كشورم ايران را مديون تو و ديگر ياران زنده و شهيدت و نيز فرزندان و خانوادههايتان كه خورشيد حضورتان را در ظاهر از آنان دريغ كرديد تا سايه شوم دشمن بر شهر و ديارما نيفتد، ميدانم.... اف بر ما اگر فراموشتان كنيم كه.... من المومنين الرجال صدقوا ما عاهدوالله.... حاج احمد تولدت برتاريخ اين كشور و جهان مبارك.
- نويسنده، فيلنامهنويس و مستندساز
نظر شما