دوشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۴ - ۰۶:۳۸
۰ نفر

همشهری دو - فاطمه شیری: مگر می‌شود با شنیدن نام محرم دگرگون نشد؟ مگر می‌شود با شنیدن نام امام حسین(ع) و یارانش صحنه کربلا را در ذهن مان تداعی نکنیم؟

 محرم معجزه سیدالشهدا‌  است

مگر مي‌شود بي‌تفاوت از كنار روزهايي بگذريم كه شور و حالش جمعي است؛ شور و حالش حسيني است؛ ماهي كه نه نذوراتش تمامي دارد ونه دعاها و مناجاتش؛ ماهي كه به بهانه آن هر كسي به اندازه توان و وسعش به جمع عزاداران حسيني مي‌پيوندد تا سهمي از محرم داشته باشد. پس با بركات، ارزش و ثوابي كه اين‌ماه دارد اتفاق عجيبي نيست كه گروه‌هاي زيادي از مردم شال و كلاه كنند، بار سفر ببندند و به پابوس امام حسين(ع) بروند؛ حتي اگر قرار باشد 80كيلومتر را با پاي پياده طي مسير كنند. اصلا قصدشان همين است كه با پاي پياده به زيارت امام سوم شيعيان‌ بروند. رهبري كه با 72تن از يارانش در برهه‌اي از تاريخ حادثه‌اي را آفريد كه تا به امروز نبض آن در سينه و قلب همه بچه شيعه‌ها مي‌تپد؛ اتفاقي كه سال‌هاست خيلي‌ها را از دور و نزديك به جاده نجف-كربلا مي‌كشاند تا در پيشگاه سيدالشهدا اداي دين كنند؛ مثل سال گذشته كه 20ميليون نفر با حضور پررنگشان چراغ راهي را روشن نگه داشتند كه بيش از 1400سال از وقوع آن مي‌گذرد. به بهانه ايام عزاداري سالار شهيدان اين‌بار به سراغ مسافراني رفته‌ايم كه با وجود سفر به كربلا هنوز تشنه زيارت رهبر حق، امام حسين(ع) هستند و امسال هم مثل هر سال ديگري مي‌خواهند به جمع مسافران و زائراني بپيوندند كه يا سال اول سفرشان به كربلاست يا سال‌هاست كه تجربه سفر به كربلا در ايام اربعين را دارند.

  • غارت خيمه‌ها، سرها روي نيزه‌ها

غلامرضا جرئت، مدير كاروان عتبات عاليات، عمره و حج است. تا جايي كه به‌خاطر دارد پاي ثابت منبر و مساجد بوده. موذني، مكبري و قرائت قرآن بخشي از كارنامه كاري او در كودكي هستند. خودش مي‌گويد:«يه نيمچه صدايي داريم اگه خدا قبول كنه». مي‌گويد:«تحصيلاتم در زمينه كشاورزي و دامپروري بود اما عشق به اهل‌بيت باعث شد وارد وادي ديگه‌اي بشم. حالا هرچي دارم از اهل‌بيته». او چند سالي است كه به كربلا كاروان مي‌برد. مي‌گويد از وقتي وارد كاروان شده احساس مفيد بودن مي‌كند: «به‌طور جدي از سال 84بود كه به‌عنوان عوامل كاروان سفر به عمره بودم». به قول غلامرضا جرئت، كاروان حج، مدير دارد و معاون و روحاني اما كاروان‌هاي عتبات مدير دارند و مداح و روحاني. او قبل از سفر به كربلا، زيارت خانه خدا را تجربه كرده بود اما سال 86بود كه آرزوهاي كودكي‌اش رنگ گرفتند. براي او كه بچه هيئتي بود، در دستگاه امام‌حسين فعاليت مي‌كرد و از او و روايت‌هايش شنيده بود، ديدن خانه او برايش آرزو بود؛ «تا وقتي بچه هستيد و سن و سالتون كمه فقط درباره تراژدي عظيم كربلا مي‌شنويد. باورتون نميشه نوه پيامبر اسلام و فرزند فاطمه زهرا(س) رو به اين شكل به شهادت رسونده باشن. وقتي براي بار اول پاتون به كربلا مي‌رسه فقط مبهوت مي‌شيد. شايد اينجاست كه همه شنيده‌ها و روايتايي كه از بچگي درباره امام حسين(ع) شنيديد مثل نوار يه فيلم از مقابل چشماتون رد ميشه. غارت خيمه‌ها، سرهاي روي نيزه‌ها و... . دروغ نيست اگه بگم به حالت خلسه مي‌ريد».

  • بغضت را بشكن، اجازه‌اش با من!

از سفر اول به بعد بود كه غلامرضا جرئت سعي كرد همه حس و حال كربلا را به زائراني كه همراهي‌شان مي‌كرد با همان قوت و شدت منتقل كند؛ «در سفر به كربلا من هميشه سعي مي‌كنم وادي شور و احساس زائرين رو به شعور و معرفت تبديل كنم. وقتي تو كربلا هستم براي همه زائرين مي‌تونم حق مطلب رو ادا كنم و تو قالب مداحي يا ذاكري حس و حال خوبي به مردم بدم.» جرئت سال‌هاست كه به‌عنوان مدير، معاون يا مداح با كاروان‌هاي مختلف راهي سفر عتبات عاليات، حج و عمره مي‌شود اما با وجود همه سفرها، آقا غلامرضا حس و حال كربلا را با هيچ مكان زيارتي ديگري عوض نمي‌كند، حتي با خانه خدا؛ «اصلا در احاديث و روايات داريم كه فلسفه باقي‌ماندن كعبه و حج وموجوديت دين اسلام به‌خاطر رشادت‌هاي امام حسين(ع) و يارانش و انقلاب بزرگي بود كه ايشان رهبريش رو به‌دست داشتن. اگه سيدالشهدا نبود اسلام به‌طور حتم نابود مي‌شد.» مداح اهل‌بيت و مدير كاروان‌هاي زيارتي 6-5سالي است كه با از راه رسيدن ايام اربعين حسيني راهي كربلا مي‌شود؛ سال گذشته 20ميليون زائر تو كربلا حضور پيدا كردن و خيلي از اونها به‌خصوص كساني كه بار اول سفرشون به كربلا بود مات و مبهوت، تا حرم آقا پياده مسير را پشت سر گذاشتن. شايد از كل مسير پياده‌روي چيزي را متوجه نشن. اما به گفته جرئت آنها وقتي به بارگاه سيدالشهدا و ورودي حرم كه مي‌رسيدند بغضي كه در طول مسير، در سينه‌شان حبس كرده بودند، يكباره مي‌تركيد و گريه امانشان را مي‌بريد؛ «حتما مي‌دونيد كه اذن دخول يا همون اجازه ورود به حرم مطهر و پابوس آقا، شكستن بغض زائره.» مردي كه بيش از 26سفر به كربلا را در كارنامه خود دارد و هميشه در خدمت كاروان بوده، معتقد است كه همه ما وظيفه داريم به اربعين حسيني بها بدهيم و اين ايام را با حضور گرم خودمان به سرزمين كربلا، پررنگ نگه‌داريم؛ «شما وقتي مي‌خوايد بريد حج بايد اول خرج يك سال خانوادتون رو كنار بذاريد يا اگه مسير ناامن بود هيچ الزامي به رفتن شما به مكه نيست. اما در خيلي از روايات رفتن به كربلا به‌خصوص در ايام اربعين سفارش شده. به‌نظر من اربعين و حواشي اون معجزه امام حسين(ع) هست. شما نگاه كنيد كه هر سال از پير و جوون گرفته تا زن و مرد و بچه، مسير 80كيلومتري نجف تا كربلارو پشت سر ميذارن به عشق امام سوم شيعيان. وقتي تو اين مسير با مردم همراه بشيد بينشون هر طور زائري رو مي‌تونيد ببينيد؛ از مريض قندي گرفته تا معلول و جانباز شيميايي و سرطاني‌و... همه اين افراد بيماريشون و سختي مسير رو تحمل مي‌كنن. چند روز تو راهن تا خودشون رو به‌گودال قتلگاه برسونن؛ جايي كه حادثه كربلا از همون جا شكل گرفت و جهاني رو تا به امروز تحت‌تأثير خودش قرار داد.»

  • و او گفت: يا حسين!

براي كسي كه مدير، معاون يا مداح كاروان است، همه سفرها به عتبات‌عاليات پر از خاطره است.او هيچ زمان چهره پيرزني را از خاطر نمي‌برد كه روبه‌روي ايوان طلا، درگذشت. انگار كه اين همه راه را پيموده بود تا در جايي فوت شود كه آرزويش را داشت؛ «اين خانم، همراه عروس و پسرش به كربلا اومده بود. تو مسير باهاش آشنا شدم و برام تعريف كرد كه بارها عازم اين سفر بوده اما به هر دليلي سفرش به هم خورده تا اينكه قبل از سفر آخرش، همه ارث و ميراثش رو بين بچه‌هاش تقسيم مي‌كنه و راهي كربلا ميشه.» پيرزن زائر به حج هم سفر كرده بود اما به قول خودش تنها آرزويي كه داشت رفتن به كربلا و زيارت حرم امام حسين(ع) بود؛ «بعد از اينكه به هتل رسيديم من درباره تل زينبيه، فرات، علقمه و... براي زائرين صحبت كردم. بعدش عازم حرم شديم و درست روبه‌روي ايوون طلا كه آماده خوندن زيارت وارث شده بوديم، اين خانم با گفتن «يا حسين» با صداي بلند، درگذشت.» اين شايد يكي از عجيب‌ترين خاطرات غلامرضا جرئت است. او هميشه معتقد است كه آن خانم در آرامشي ابدي جان خود را به جان‌آفرين تقديم كرد. اما اين تنها خاطره مدير كاروان نيست. او در ادامه صحبت‌هايش از پسر جواني برايمان مي‌گويد كه زمان زيادي از ورودش به كربلا گذشته بود اما نه آب مي‌خورد و نه ميلي به غذا داشت؛ «حتي حرف هم نمي‌زد. من مي‌دونستم كه اين آقا دچار شوك و بهت زدگي شده چون بار اولش بود كه به كربلا مي‌اومد. بايد يه جا بغضش مي‌شكست و از اونجايي كه اذن ورود به حرم سيدالشهدا شكستن دل زائره، با گفتن و تعريف واقعيات كربلا براش باعث شدم تا بالاخره حين ورود به حرم بغضش بشكنه و با جون و دل به زيارت امام حسين(ع) بره.» آقاي جرئت در ادامه خاطره‌هايش از خاطره يكي از اقوام خود هم برايمان تعريف مي‌كند. او مي‌گويد:«الان كربلا حال و هواي ديگه‌اي داره. بايد همه خودشون يه بار برن تا بفهمن كربلا رفته‌ها چي مي‌گن. يكي از اقوام ما كه بار اولش بود به كربلا مي‌رفت برامون تعريف كرد فرداي روز اسكان تو خونه يكي از عراقي‌ها، بچه خانواده وقتي داشت تشك‌هاي زائرين رو جمع مي‌كرد اون‌ها رو مي‌بوسيد. چون مي‌دونست چقدر زائر امام حسين(ع) عزيز و قابل احترامه.»

  • اين سفر معامله با دل است

كربلايي زهرا با امسال اگر به قول خودش قسمتش بشود، سومين سالي است كه به كربلا مي‌رود. او مي‌گويد:«من يه سال غير از اربعين به كربلا سفر كردم اما سال پيش جزو همون 20ميليون زائري بودم كه سعادت شركت تو پياده‌روي اربعين رو داشتن». او با وجود اينكه مايحتاج سفرش را با خود به همراه برده بود اما به خوبي مي‌دانست كه توسط عراقي‌ها يا خيلي از حسينيه‌ها و هيئت‌هاي ايراني پذيرايي خواهد شد؛ «دوست داريد از كجاي اين سفر براتون تعريف كنم؟ به‌نظر خودم كه قابل توصيف نيست چون بايد همه براي يك‌بار هم شده به زيارت آقا امام حسين(ع) برن و شاهد مهمون‌نوازي آدمايي بشن كه شما رو تا به حال نديدن اما حاضرن جوراب هر زائري رو از پاش دربيارن، پاش رو ماساژ بدن و جورابش رو بشورن. حتي اگه يه شب خونشون بمونيد صبح فردا مي‌بينيد كه لباساتون رو شستن، خشك كردن و تا شده بهتون تحويلش مي‌دن.» به گفته زهرا خانم كه 46بهار از زندگي‌اش مي‌گذرد، خيلي از آنها يك‌سال كار مي‌كنند تا بخش زيادي از پول و سرمايه خود را خرج زائران امام حسين كنند؛ «اين سفر و خدمت كردن به زائرين، معامله با دله.شايد براي كسي قابل هضم نباشه اما من خانواده‌اي رو ديدم كه با وجود تنگدستي، براي زائرين گوسفند سر بريدن و با انواع و اقسام غذاها از اين خانواده‌ها پذيرايي كردن.» به‌نظر اين خانم 46ساله اگر كسي يك‌بار به كربلا برود، اين بار اول و آخرش نخواهد بود؛ «وقتي شما زائر كربلا مي‌شي ديگه دلتم كربلايي ميشه. وقتي به روزهاي اربعين حسيني نزديك مي‌شي دلت از جاش كنده ميشي. شايد ديوونه بشي وقتي بدوني خيلي‌ها دارن ميرن و تو نميري. حداقل براي من كه اينطوري بوده. هر وقت پام رو تو مرز عراق ميذارم اصلا احساس نمي‌كنم كشور ديگه‌اي هستم. احساس غربت نمي‌كنم. چون همه‌‌چيز در اختيار زائره و در كنار عراقي‌ها، خيلي از هيئت‌ها و حسينيه‌هاي ايراني رو مي‌بينيد كه چطور با دل و جون كمپ زدن و از غذا گرفته تا جاي خواب و... در اختيار زائرين قرار مي‌دن.» زهرا خانم آهي مي‌كشد و با بغض ادامه مي‌دهد:« كاش اگه قراره عمرم تموم بشه تو كربلا جون بدم؛ تو حرم سيدالشهدا؛ اين بزرگ‌ترين آرزومه».

  • ملزومات سفر به عتبات عاليات

حالا كه قصد سفر به كربلا را داريد شايد بد نباشد كه از مسيرهاي قانوني و امن براي اين‌كار اقدام كنيد. به همين جهت سازمان حج و زيارت به‌صورت اينترنتي شروع به ثبت نام زائران كرده است تا با هماهنگي با دولت عراق بهتر از سال‌هاي پيش بتواند به زائران كربلا خدمت‌رساني كند تا مشكلي هم براي آنها پيش نيايد.

سازمان حج و زيارت به جهت استقبال بيش از پيش زائران از پياده‌روي اربعين حسيني اطلاعات خوبي را در اختيار زائران قرار داده است. از آنجا كه امسال احتمال مي‌رود تعداد زائران بيش از سال‌هاي گذشته باشد به همين‌خاطر پيش ثبت نام زائران در سامانه www.samah.haj.ir شروع شده است.

تمام ثبت نام و گروه‌بندي زائران توسط اين سامانه انجام مي‌شود و داشتن گذرنامه‌اي كه تا پايان سال 94اعتبار داشته باشد، الزامي است. البته با وجود شروع ثبت نام توسط اين سامانه، عده‌اي دست نگه‌داشته‌اند تا شايد مثل سال پيش از طريق رساندن خودشان به مرز بتوانند وارد كربلا شوند اما بد نيست بدانيد براي ثبت‌نام نياز به پرداخت هيچ هزينه‌اي نيست و اين‌كار به جهت جلوگيري از بي‌نظمي و ارائه خدمات بهتر مثل اسكان زائران، تغذيه و حمل‌ونقل آنها انجام مي‌شود.

ضمن اينكه بهتر است براي اين سفر وسايل ضروري و سبك را به همراه داشته باشيد. ميزان مسافتي كه بايد طي شود 80كيلومتر است و زمان لازم براي پياده‌روي كل مسير طبق تخمين سازمان حج و زيارت 20تا 25ساعت خواهد بود. بهترين زمان شروع سفر، شانزدهم ماه صفر است و اگر منظم پياده‌روي انجام شود انتظار مي‌رود تا 18صفر پياده‌روي زائران به پايان برسد. بد نيست بدانيد مبداء حركت زائران از در باب الساعه حرم حضرت علي(ع) شروع مي‌شود و زائران بايد حركت مستقيم خود را همراه با جمعيت تا بزرگراه كربلا ادامه دهند.

در اين مسير مي‌توانيد از كوله‌پشتي كوچكي استفاده كنيد. سعي كنيد در كيف سفرتان كمي خشكبار، قرص سرماخوردگي، باند براي بستن پا، پماد باز شدگي عضلات پا و... به همراه داشته باشيد. از آنجا كه احتمال مي‌رود هوا در طول روز مناسب و شب‌ها خنك باشد بد نيست براي سفرتان لباس گرم هم به همراه داشته باشيد. پاسپورت و شارژر موبايل را از خاطر نبريد و سعي كنيد از كفش‌هايي براي پياده روي استفاده كنيد كه در عين سادگي آزاد هم باشد. چون در ميان مسير براي استراحت در چادرها مدام بايد كفش‌هايتان را از پا در بياوريد. در طول مسير 1452ستون وجود دارد و از آنجا كه احتمال گم شدن همراهان‌تان دور از ذهن نيست و ممكن است به‌خاطر ترافيك شبكه، موبايلتان آنتن ندهد، شماره ستون‌ها را در اختيار داشته باشيد تا حين گم شدن كنار نزديك‌ترين ستون قرار بگيريد تا همراهان‌تان شما را از اين طريق پيدا كند.

با وجود اين، طبق اعلام سازمان حج و زيارت، مراكز افراد گمشده در ستون‌هاي 72، 335، 602، 1103و حرم حضرت عباس(ع) قرار دارد. در واقع هر 3كيلومتر مركز گزارش گمشدگان تعبيه شده تا شما همراه خود را به سرعت پيدا كنيد. اگر هم موفق به پيدا كردن همسفرتان نشديد آخرين جايي كه مي‌توانيد يكديگر را پيدا كنيد بهتر است ستاد عتبات عاليات ايران در جوار حرم امام حسين(ع) باشد كه آدرس دقيق را مي‌توانيد از كسبه محل بپرسيد.

در طول اين سفر بهتر است مقداري هم پول عراقي به همراه داشته باشيد؛ چرا كه بعضي‌هاپول ايراني قبول نمي‌كنند. داشتن صابون و ژل شست‌وشو براي استفاده از سرويس بهداشتي هم درنظرتان باشد. اينها تنها بخشي از ملزومات سفر به كربلاست اما براي اينكه با خاطري جمع به اين سفر برويد، به‌خصوص اگر بار اولتان است بهتر است از تجربيات زائراني كه در سال‌هاي پيش به اين سفر رفته‌اند، استفاده كنيد تا در طول مسير با مشكلي مواجه نشويد.

  • گريه براي مهمان‌نوازي از زائرين حسيني

در مسير نجف تا كربلا همه‌‌چيز براي زائران مهياست. بي‌شك آن دسته از زائراني كه در سال‌هاي گذشته به كربلا سفر كرده‌اند به خوبي مي‌دانند كه در طول اين مسير 80كيلومتري، از آب تا غذا و محل اسكان براي همه زائران وجود دارد و خيلي از اين امكانات توسط اهالي عراقي فراهم مي‌شود. حميد، پسر 29ساله‌اي است كه سال گذشته براي نخستين بار پا به كربلا گذاشت. او مي‌گويد: «تعداد زائرها زياد بودند. همه از غذاهايي كه عراقي‌ها به زائرها مي‌دادن مي‌خورديم، حتي براي خواب به اجبار مارو به خونه‌هاي خودشون مي‌بردن». حميد برايمان از زن و مردي مي‌گويد كه در كنار جاده نشسته بودند وگريه مي‌كردند. او و چند نفر از دوستانش در نزديكي آنها نشستند تا كمي استراحت كنند؛«نزديك غروب بود. شايد باورتون نشه اما اون زن و شوهر به اين خاطر كه از صبح نتونسته بودن زائري رو به خونشون ببرن و از او پذيرايي كنن ناراحت بودن و گريه مي‌كردن.» آنها به اجبار، حميد و دوستانش را به خانه خودشان بردند؛«اگه بگم تو اين سفر منقلب شدم دروغ نگفتم. طرف هيچ‌چيز نداشت. از وضعيت ظاهري خونش مشخص بود كه بي‌بضاعت و تنگدسته اما در عوض خداوند قلب بزرگي به اين زن و شوهر داده بود. اونها با پس‌اندازي كه در طول سال جمع كرده بودن، بهترين غذا رو جلوي ما گذاشتن. خانم خونه هم بهترين تشك‌ها رو در اختيار ما گذاشت.» و آن روز به‌عنوان يكي از بهترين خاطرات زندگي حميد، در ذهنش ثبت شد؛ «واقعا عشق به امام حسين تو دل خيلي از اين عراقي‌ها موج مي‌زنه. طوري كه به‌خاطر يه شب مهمون نوازي از زائرين كربلا گريه مي‌كنن، التماس مي‌كنن و وقتي خوشحالن كه تونسته باشن سهمي رو از پياده‌روي اربعين داشته باشن.»

  • مي خواهم نايب الزياره پدرم باشم

براي آنهايي كه هنوز سفر كربلا قسمتشان نشده شايد امسال بهترين فرصت براي اين مكاشفه باشد. محمد مي‌خواهد امسال به همراه دامادشان براي نخستين بار راهي كربلا شود. به قول خودش دل توي دلش نيست؛ «چند شبه كه خواب درستي ندارم. همه كارامون رو كرديم و پاسپورتم گرفتيم. خودم اميدوارم مثل سال گذشته مرز رو باز كنن تا همه زائرا برن. سال پيش كه اونقدر زائر به كربلا رفت امسال فكر مي‌كنم تعداد زائرين چند برابر بشه.» محمد تا پيش از اين فكر مي‌كرد كه مي‌تواند همراه كاروان به كربلا برود. آن هم در ايام اربعين اما از دامادشان شنيده كه در پياده‌روي اربعين نمي‌شود در قالب كاروان حركت كرد؛«چون تعداد زائرا انقدر زياده كه امكان اينكه گم و از كاروان جدا بشن خيلي زياده». حالا محمد آماده اين سفر معنوي شده است. تجربه اولش است و چندباري در خواب خود را در سرزمين كربلا ديده. مي‌گويد:«انقدر به اين سفر فكر مي‌كنم كه چند شبه خوابش رو مي‌بينم. يعني لحظه شماري مي‌كنم تا هرچه زودتر پياده روي اربعين حسيني شروع بشه». محمد يكي از بچه هيئتي‌هاي محله‌شان است. او سال‌هاست كه در حسينيه خودشان قرآن مي‌خواند و مداحي مي‌كند. او همه اينها را مديون پدرش مي‌داند؛ «نمي‌خوام بگم من آدم خيلي متدين و مذهبي‌اي هستم اما تو خانواده‌اي بزرگ شدم كه پدرم حلال حروم رو يادم داد. خانواده‌اي سنتي كه از همون اول نماز مي‌خونديم و به بركتش تو زندگي ايمان داشتيم. حالا پدرم يه ساله كه عمرش رو به شما داده. من خيلي وابسته پدرم بودم و بيشتر به‌خاطر اينكه نايب الزياره پدرم باشم دارم ميرم پابوس امام حسين(ع). پدرم عمرش به اين دنيا نبود كه اگه بود امسال خودشم مي‌تونست مارو تو اين سفر همراهي كنه. حالا مي‌خوام امسال نايب الزياره پدرم باشم تا با اين‌كار روحش رو شاد كنم».

کد خبر 310892

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار مهارت‌های زندگی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha