«هتل ترانسيلوانيا»، ماجراى همين هيولاهاست؛ هيولاهايى كه برخلاف تصور رايج از انسانها مىترسند و از ترس آنها خودشان را قايم مىكنند.
اولين قسمت از انيميشن هتل ترانسيلوانيا در سال ۲۰۱۲ ميلادى اكران و با استقبال فراوانى روبهرو شد. اين انيميشن جذاب، داستان هتلى مخصوص همهى هيولاهاى تاريخ ادبيات داستانى را روايت مىكند، در اكران جهانى ۳۵۸ميليون دلار فروش كرد و انگيزهاى شد كه تيم سازندهى اين انيميشن، پاييز امسال قسمت دوم اين انيميشن را روى پرده ببرند.
«هتل ترانسيلوانيا۲» كه اكران جهانى آن از هفتهى اول مهرماه آغاز شده، پس از حدود ۴۰روز نمايش، ۳۱۹ميليون دلار فروخته و در بين فيلمهاى پرفروش امسال جاى گرفته است. به همين بهانه گفتوگويى را با «گندى تارتاكوفسكى»، نويسنده و كارگردان ۴۵سالهى روسيهاى، برايتان انتخاب كردهايم تا بيشتر با دنياى هيولاهاى ترسوى او آشنا شويم.
* * *
- شاید خيلى از علاقهمندان «هتل ترانسیلوانیا» ندانند که در قسمت اول اين انيميشن، شما ششمین کارگردانی بوديد که به این پروژه پیوستید و درنهايت هم آن را به سرانجام رساندید. بعد از اکران قسمت اول، شما گفتید که خودتان را تنها کارگردان این انيميشن نمیدانید و ردپای پنج کارگردان دیگر هم پشت سرتان است. حالا چه؟ حالا «هتل ترانسیلوانا2» را اثر خودتان میدانید؟
نه! این انيميشن هم انيميشن من نیست! به قسمت اول اشاره کردید؛ از سال ۲۰۰۶ ميلادى كه کلید ساخت این پروژه زده شد، بعد از تغییر پنج کارگردان، درنهايت من توانستم با همراهی یک گروه خوب آن را به سرانجام برسانم. چیزی که در قسمت دوم هم وجود دارد، برآمده از همان قسمت نخست است و من نمیتوانم مدعی باشم كه این انيميشن، تنها متعلق به من است.
کار ما در قسمت دوم به مراتب آسانتر بود. شخصیتها و فضاسازی فیلم مشخص بود و داستان اینبار اهمیت بیشتری داشت. به نظرم در این انیمیشن، بیشتر از آنکه روح من بهعنوان کارگردان حضور داشته باشد، روح «آدام سندلر» (نويسنده، تهيهكننده و گويندهى شخصيت دراکولا) جریان دارد. من این انيميشن را بیشتر متعلق به سندلر میدانم تا خودم. سندلر هنرمندی صاحب سبک و تأثیرگذار است. حضور او در هرپروژهای، مىتواند در نتيجهى كار بسيار مؤثر باشد و اگر شما ندانید که چهطور این ماجرا را مدیریت کنید، حکایت دو آشپز و شورشدن غذا پیش میآید!
- جوابتان کمی غافلگیرکننده بود. آیا تصمیمها و نظرهاى سندلر با شیوهى کارگردانی شما متفاوت بود؟ یعنی هرآشپز مىخواست دستورپخت خودش را به كار دیکته کند؟
[میخندد] تفاوت نظر، همیشه در هركاری وجود دارد و مسئلهى تازهای نیست. گاهی اختلافنظر به تصمیمهاى تازهای منجر میشود که برای انيميشن خوب است. البته گاهی!
اين يك واقعيت است كه وقتی بحث سرمایهگذاری و بودجهى سنگین برای یک اثر سينمايى مطرح است، همه تلاش مىكنند آن را به بهترین شکل به سرانجام برسانند؛ حتی اگر گاهی روند تولید برخلاف نظرشان باشد.
- راستش برایم کمی عجیب است که چهطور سکان هدایت انيميشن از فردی مثل شما که یکی از بهترینها هستید، گرفته و با فردی دیگر به اشتراک گذاشته مىشود.
از تعریف شما متشکرم، اما بیایید در اينباره کمی روشنتر صحبت کنیم. هتل ترانسيلوانیا، یک انیمیشن است. تولید و ساخت یک پروژهى انیمیشن هم ساختار و اسکلتبندی خاص خود را میطلبد. متأسفانه این توهم برای خیلیها وجود دارد که میتوانند بهراحتى انیمیشن بسازند. این فکر ناپخته مربوط به یک کشور و یک کمپانی هم نيست و در سراسر جهان بهچشم مىخورد. من این را نفرین انیمیشن میدانم. در صورتی که کارگردانی و ساخت یک انیمیشن براى مخاطب کودک و نوجوان، یکی از مشکلترین کارها درعرصهى کارگردانی است. حتى بهنظرم اصلاً قابل مقايسه با یک فیلم زنده نیست.
اما چرا همه اینقدر تمایل دارند که به جهان انیمیشن وارد شوند؟ بهنظرم پاسخ روشن است؛ وقتی در طول سالهای اخیر، از ميان پنج فیلمی که صدر گیشهى سینماهای جهان را تسخیر میکنند حتماً یکیشان انیمیشن است، پس وسوسهى بزرگی است که هرهنرمندی بخواهد در این موفقیت نامی از او باشد.
- نمیخواهم زیاد این بحث را ادامه دهم، اما واقعاً میخواهم بیشتر از آنچه در کارگردانی این فیلم بر شما گذشت بدانم. بگذارید سؤالم را اینطور مطرح کنم. در این نبرد، فتوحاتتان بیشتر بوده یا سرزمینهایی که از دست دادهايد؟
این کنجکاوی شما را درک میکنم. من همیشه سعی کردهام انسان صادقی باشم و واقعیتها را بگویم. متنفرم از اینکه مثل بعضیها لبخند بزنم و وانمود کنم همهچیز خیلی عالی است و خبری در کار نیست. در کل از همکاری با این انيميشن راضیام. ایدهآل من نبود، اما از نقطهى ابتدایی که كار را شروع کردیم تا روز پایانی، روندی صعودی داشتیم. بههرحال آدام سندلر جدا از گويندگى، نويسنده و تهيهكنندهى اجرایی اين انيميشن هم بود و اين تا حدی به او اختيار مىداد که نظرش را مطرح کند.
- كمى هم به فضا و تکنیک انيميشن هتل ترانسیلوانیا بپردازیم. چهقدر کار با تکنیک انیمیشن کامپیوتری به روحیهى هنری شما نزدیک است؟
من تكنيك و فضای این انیمیشن را خیلی دوست دارم. مسلماً در قسمت دوم، تجربهى ما خیلی بیشتر بود و بهتر از امکانات این تکنیک استفاده کردیم. در صحنهى پایانی انيميشن، ما بايد با حضور هیولاها، یک صحنهى دعوا میساختیم. من از انیماتورهایم خواستم این صحنه را با حرکتهاى کُند و در اصطلاح «اسلوموشن» کار کنند. از نظر من، تمام بامزگی این صحنه به کندبودنش بستگى داشت. ساخت این بخش از انيميشن با تکنیک انیمیشن کامپیوتری، خیلی سخت بود، اما خوشبختانه من تیم مطمئن و ماهری داشتم که خوب از عهدهاش برآمد.
- دربارهى موقعیتتان در استودیوى انیمیشن سونی چه فکر میکنید؟ آیا اين استوديو هم آشپز دیگری در آشپزخانه کارگردانی شما بود؟
[میخندد] نه، اصلاً! خوشبختانه من رابطهى بسیار خوبی با اعضای استودیوى انیمیشن سونی دارم. بههرحال فراموش نکنید که ما دربارهى صنعت انیمیشن حرف میزنیم و در صنعت، تجارت همیشه تجارت است و عملکردها و تصمیمگیریها همواره با خلاقیت هنرمندان همسو نیست. در کل فکر میکنم مدیریت این استودیو، قدر و ارزش کاری را که من به پردهى سینماها بردم، خوب میداند. احساس میکنم شبیه فرزندخواندهای بودم که سعی میکرد عشق و محبت پدرش را جلب کند! موفقیت و محبوبیت «هتل ترانسیلوانیا۲» توانست در این راه به من خیلی کمک کند.
نظر شما