شنبه ۱۶ آبان ۱۳۹۴ - ۰۷:۲۷
۰ نفر

همشهری دو : وسایل و قطعات دور ریختنی که هر روز بسیاری از مردم آنها را به سطل‌های زباله می‌سپارند وقتی به‌دست اهلش بیفتند، چنان ارزشی می‌یابند که کسی فکرش را هم نمی‌کند؛ قطعات کهنه‌ای که بلافاصله قطعات جدید جایگزین آنها می‌شوند و دیگر ارزشی پیدا نمی‌کنند.

بهرام آشفته

دپوي زباله‌ها محل انباشت قطعات فلزي و آهني است كه بدون بازيافت مجدد زير خروارها خاك مدفون مي‌شوند تا شايد پس از سال‌ها تجزيه شده و دوباره به چرخه طبيعت بازگردند. اما در اين ميان هنرمنداني هستند كه زباله‌هاي آهني و قطعات يدكي دور ريختني خودروها را با دستان هنرمندانه خود تبديل به آثار هنري باارزشي مي‌كنند كه در موزه‌هاي بزرگ دنيا به نمايش در مي‌آيد. امروزه هنر ساخت اجسام و حجم‌هاي فلزي از مواد و قطعات فلزي دورانداختني به يكي از هنرهاي منحصر به فرد در كشورهاي اروپايي تبديل شده است.

بهرام آشفته هنرمندي است كه با قطعات زائد و بازيافتي خودروها، آثاري را خلق كرده كه علاوه بر نمايش در موزه‌هاي بزرگ دنيا مشتريان خاصي از ايران و كشورهاي اروپايي و آمريكايي پيدا كرده است. او مي‌گويد بهترين روزهاي زندگي‌اش در كارگاه سپري مي‌شود و عاشق اين هنر است. او كه 17سال تعميركار خودرو بوده، بهتر از ديگران زبان سرد قطعات سرسخت فلزي را مي‌فهمد و مي‌تواند جان تازه‌اي به آنها ببخشد. بهشت او انبار ضايعات است زيرا در آنجا مي‌تواند ‌قطعاتي كه پازل روياهايش را كامل مي‌كنند پيدا كند. بهرام آشفته هنرمند خودآموخته‌اي است كه در 38سالگي نام خود را در هنر ساخت مجسمه‌هاي حجمي با استفاده از قطعات بازيافتي خودروها در جهان به ثبت رسانده است. او از سال ۸۵ به‌طور حرفه‌اي وارد دنياي مجسمه‌سازي با قطعات بازيافتي خودرو و اجسام فلزي با تكنيك جوشكاري شد؛ هنري كه تلفيقي از زندگي مدرن و كلاسيك در آن نمايان بود و نوعي از زيبايي‌شناسي خلاقيت با قطعات خودرو و رام كردن آهن سرد در آن ديده مي‌شد. تعدادي از آثار منحصر به فرد او در موزه‌ شهرداري تبريز و خانه هنرمندان تهران قرار گرفته‌اند و تعدادي نيز از گالري‌هاي خصوصي خارجي مثل آلمان، فرانسه و تركيه سر درآورده‌اند. او كه فرزند سوم خانواده است در 21سالگي به اصرار پدر، شغل مكانيكي را انتخاب كرد و 17سال مشغول تعمير خودرو در مراغه شد اما وقتي قطعه‌اي از خودرو را تعويض مي‌كرد به‌جاي دورانداختن قطعه خراب، ساعت‌ها در ذهن مجسمه‌اي را طراحي مي‌كرد كه اين قطعه يكي از اجزاي اصلي آن بود.

  • كشف استعداد ميان ضايعات

در دوران دبستان كسي باور نداشت كه نقاشي‌هاي زيبا كار يك كودك ۸ساله است و تنها درسي كه در آن نمره ۲۰ مي‌گرفت، همان درس نقاشي بود. بهرام آشفته از روزهاي كودكي و قوه خيالپردازي‌هايش مي‌گويد: از كودكي خيالپرداز بودم و قوه تجسم خيلي خوبي داشتم. با ديدن هر قطعه فلزي آن را شبيه قسمتي از بدن انسان و يا حيوان مي‌ديدم و بلافاصله آن را ترسيم مي‌كردم. به همين دليل هميشه بهترين نقاشي كلاس كار من بودو بالاترين نمره را مي‌گرفتم. پدرم علاقه زيادي داشت تا من مكانيك شوم و با اصرار او وارد اين حرفه شدم. در سال‌هايي كه در مكانيكي كار مي‌كردم هربار قطعه‌اي از يك خودرو را تعويض مي‌كردم آن را دور نمي‌انداختم و در فرصت مناسب با استفاده از جوشكاري، يك اثر حجمي با چند قطعه خودرو درست مي‌كردم. به‌خاطر علاقه‌اي كه به هنر مجسمه‌سازي‌ داشتم توانستم اشكالي ثابت و متحرك از اجسام زائد را كنار هم تبديل به مجسمه‌هاي آهني كنم. يك‌بار ميله پولس رنو توجه من را به‌خود جلب كرد. كمي كه دقت كردم متوجه شدم اين قطعه شبيه به سر يك پرنده است. با كمي تغييرات و اضافه كردن قطعات ديگر و پروبال دادن به اين قطعه نهايتا شبيه به يك كركس شد و بعدها در نهمين جشنواره هنرهاي تجسمي با اين مجسمه رتبه اول در بخش حجم را كسب كردم. چندين سال اين كار را براي دل خودم انجام مي‌دادم و مجسمه‌هاي فلزي را نگه مي‌داشتم تا اينكه با جست‌وجو در اينترنت متوجه شدم در دنيا هنرمندان انگشت شماري هستند كه اين كار را انجام مي‌دهند. به مرور زمان و با توسعه فعاليت و افزايش و تنوع طرح‌ها و مجسمه‌ها، با برپايي نخستين نمايشگاه از مجسمه‌هايي كه ساخته بودم در سال 89 در مراغه فعاليت هنري‌ام را آغاز كردم. اما در شهر خودم استقبال زيادي از اين كار انجام نگرفت و حتي شهرداري اين شهر پيشنهاد مرا براي ساخت آثار حجمي در ابعاد بزرگ‌تر براي فضاي سبز شهر نپذيرفت. با وجود اين نااميد نشدم. رسيدن به جايگاه كنوني با مرارت و رنج‌هاي زيادي همراه بود و سختي‌هاي راه با آنكه بيش از توان به‌نظر مي‌رسيد اما هرگز مانع اميد به آينده و تلاش براي حركت رو به جلو نشد. به تبريز آمدم و سازمان زيباسازي شهرداري تبريز از من حمايت كرد. با حمايت‌هاي آنها مجسمه‌هاي زيبايي طراحي كردم و ساختم و اكنون 22مجسمه و حجم‌هاي فلزي كه ساخته‌ام در موزه عمارت شهرداري تبريز نگهداري مي‌شود. يكي از بهترين مجسمه‌هايي كه براي شهر تبريز ساخته‌ام مجسمه اسب آهني است كه در پارك ايل گلي قرار دارد و با استقبال خوب مردم نيز مواجه شد. استقبال خوب مردم تبريز و حمايت‌هاي شهرداري اين شهر از اين هنر مرا به ادامه راه دلگرم كرد. كسب مقام اول نهمين و دهمين جشنواره هنرهاي تجسمي از افتخاراتي است كه در كارنامه هنري‌‌ام دارم.

  • هنر در خدمت محيط‌زيست

مراقبت از محيط‌زيست يكي از دغدغه‌هاي بزرگي بود كه باعث شد بهرام آشفته با ساخت مجسمه‌هاي زيبايي از ضايعات فلزي به زيباتر شدن فضاي سبز بوستان‌هاي شهر كمك كند. هنر او اين روزها مشتريان بسياري از كشورهاي اروپايي و آمريكايي دارد و او ساعت‌هاي زيادي را در كارگاه به خلق آثار جديد مي‌پردازد. كارهاي تلفيقي او از چوب گردو و قطعات بازيافتي در گالري‌هاي اروپايي به نمايش درآمده است. او درباره مجسمه‌هايي كه توسط كلكسيون‌دارها خريداري شده است مي‌گويد: ‌۹۹درصد سخت‌افزار مورد استفاده من قطعات بازيافتي خودروهاي صنعتي است كه تهيه‌ آنها بسيار انرژي‌بر و پرزحمت است و 2روز از هفته‌ در انبار ضايعات شركت فولاد، قطعاتي كه نياز دارم را جدا مي‌كنم. به‌طور معمول 70كيلو قطعه را از ميان ضايعات جدا كرده و آنها را كيلويي هزارتومان مي‌خرم. قطعات بازيافتي را دوست دارم و همواره به چشم اشياي هنري گرانبها به آنها نگاه مي‌كنم. براي ساخت مجسمه چندين‌ماه براي طراحي و همچنين قرار گرفتن هر قطعه در محل مناسب خود فكر مي‌كنم. به‌طور مثال براي ساخت مجسمه گاو بارها وقتي از مقابل قصابي‌ها گذر مي‌كردم چند دقيقه به عكس و يا پوستر گاو كه داخل مغازه نصب بود نگاه مي‌كردم و با دقت همه اجزاي بدن او را بررسي مي‌كردم. زمان ساخت يك مجسمه شايد 22ساعت باشد اما طراحي آن و همچنين بررسي قرار گرفتن هر قطعه در آن 5‌ماه زمان نياز دارد.

  • مجسمه‌هاي چند هزار دلاري

هنر احجام فلزي از جمله هنرهاي نويني است كه هنوز در ايران كاملا شناخته نشده، از آن سو در خارج از كشور اين هنر جايگاه قابل توجهي يافته است به‌نحوي كه دلالان هنر با صرف بودجه‌هاي هنگفت ميلياردي به جابه جايي، خريد و فروش هنرهاي دستي ايراني پرداخته و از اين خريد و فروش‌ها نيز به خوبي بهره‌مند مي‌شوند. بهرام آشفته با بيان اينكه يكي از مجسمه‌هايي كه در يكي از گالري‌ها به مبلغ 8ميليون تومان فروخته بود چند‌ماه بعد در پاريس به مبلغ 50هزار دلار توسط دلالان به يك زن ايراني‌الاصل فروخته شده است گفت:‌ من يك كارآفرين هستم كه نزديك به 2 تن قطعه در اختيار دارم و با آنها مجسمه‌هايي مي‌سازم تا براي كشورم ارزآوري داشته باشم. مشتريان مختلفي از كشورهاي اروپايي چون انگليس، آلمان و فرانسه و اخيرا يك مشتري ايراني‌الاصل در آمريكا از نظر مالي از ساخت مجسمه‌ها پشتيباني مي‌كنند و اين نوعي حمايت غيرمستقيم از اقتصاد كشور است. اين روز‌ها در كارگاهم مشغول آموزش و انتقال تجربياتم به 3 دانشجوي رشته هنر هستم و اميدوارم اين هنر در آينده گسترش پيدا كند.

کد خبر 312880

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha