بهانههاي زيادي وجود دارد براي اينكه دور هم جمع شويم؛ از دلتنگي براي ملاقات همديگر گرفته تا اعتراض به شرايط كاري و صنفي. اين روزها، تنظيم قرارهاي دورهمي راحت شده است. تشكيل گروههاي موبايلي براي تنظيم زمان و مكان قرارها، يكي از راههاي ممكن براي هماهنگي و تجمعات است. يكي از اين گروهها، گروه معلمان مشهدي است كه با تنظيم قراري ماهانه در روز و ساعت مشخصي براي خريد كتاب، اقدام ميكنند و باور دارند كه اين كارشان به جنبشي فراگير در جامعه معلمان كشور بدل خواهد شد.
- معلم، مروج كتابخواني باشد
محمد جواد شيرزاد و محمد دعاچي، هر دو معلم هستند و متولي ماجراي قرارهاي خريد كتاب معلمان. شيرزاد، معلم فيزيك است و دعاچي معلم شيمي. آنها ميگويند معمولا تجمعات معلمان درباره اعتراض به شرايط حقوقي و معيشتي بوده و ما بهدنبال تغيير اين نگاه در كل كشور هستيم. شيرزاد ميگويد: معلمان بايد پيشگامان اتفاقات خوب و مؤثر فرهنگي و اجتماعي در كشور باشند، معلم حامي كتابخواني باشد، معلم حامي محيطزيست باشد، معلم حامي ميراث فرهنگي باشد، معلم حامي سينما و تئاتر باشد. آنها حدود 80كارگروه فهرست كردهاند از كارگروه صيانت از محيطزيست و حمايت از تئاتر گرفته تا كارگروه صيانت از آداب و رسوم و گردشگري. معلمان در قرارهاي تلگرامي، يك روز را با هم به بيرون شهر ميروند تا با هم بودن را تمرين كنند. كارگروه ورزش هم از ديگر كارگروههاي فعال صنف معلمان مشهدي است كه قرارهاي ورزشي همگاني در آن تنظيم ميشود. شيرزاد ميگويد: بنا داريم يك روز همه معلمان براي ثبتنام در پايگاه اهداي عضو اقدام كنيم تا نشان دهيم كه فرهنگيان مروج فرهنگ اهداي عضو هستند.
نخستين قرار خريد كتاب گروهي معلمان شهريورماه برگزار شد و قرار دوم هم مهرماه. دعاچي ميگويد: قرار اول كه برگزار شد، در شبكههاي ارتباط مجازي روي آن تبليغ كرديم و براي قرار دوم، شهرهايي همچون جيرفت، نيشابور و سبزوار هم به ما پيوستند. شيرزاد ابراز اميدواري ميكند كه براي قرار دهم، نيمي از بدنه معلمين كشور از اين ماجرا باخبر شوند و اقدام مشابهي داشته باشند تا اتفاقات خوبي براي حوزه نشر رخ دهد. او ادامه ميدهد: معلم بايد دلش براي كشور بسوزد، براي محيطزيست، براي آب. به باور وي مسئله آب براي چند دهه آينده چالش بزرگي ميشود و معلمان بايد فرهنگسازي كنند. دعاچي حرف همكارش را چنين پي ميگيرد: معلمان رسالت فرهنگي دارند.
- كتابت را جا بگذار
تعدادي از معلمان، براي نخستين بار با اين گروه همراه شدهاند. برخي چنان به وجد آمدهاند كه حسرت جاي خاليشان را در قرار قبلي به دل گرفتهاند. آنها عهد كردهاند كه قرارهاي بعدي را همراه با خانوادهشان بيايند و دوستان و همكارانشان را هم از اين قرار عاشقانه مطلع كنند؛ تجمعي دلچسب و پر از لبخند.
حضور چند ده معلم در يك روز و ساعت مشخص براي كتابفروشان بازارچه گلستان مشهد، اتفاق بسيار مباركي بود؛ روزهايي كه شايد كمتر كسي به فكر خريد كتاب باشد و درحاليكه براي يك شام خانوادگي آخر هفته چند دههزار تومان خرج ميكند اما پولي براي خريد كتاب در ماه، ته جيب ندارد! يكي از ناشران و كتابفروشان كه از آمدن اين تعداد مشتري حسابي سر ذوق آمده، ميگويد: امروز، نوروز ماست. من طي هفته گذشته به اندازه اين يك ساعتي كه معلمان آمدند، فروش نداشتم. يكي از معلمان معتقد است: چنين حركتهاي جمعي ميل به خريد كتاب را در معلمان زياد ميكند و باعث فرهنگسازي ميشود.
به گفته شيرزاد، فرهنگيان سرمايه عظيمي در كشور هستند كه بايد ظرفيتهاي بالقوه خودشان را بالفعل كنند. او از طرح ديگري در اين راستا خبر ميدهد كه ميتواند نسخه خوبي براي بالابردن سرانه مطالعه در كشورمان باشد و ميگويد: بنا داريم كمپين «كتابت را جا بگذار» را راه بيندازيم تا يك كتابخانه عظيم سيار ملي در كشورمان با علمداري معلمان شكل بگيرد.
او تعريف ميكند: يكي از همكارانم ميگفت در ايتاليا 300هزار جلد كتاب در بين مردم ميچرخد. به او گفتم مردم ايتاليا بهزودي خواهند گفت كه يك ميليون كتاب دست بهدست بين مردم ايران ميچرخد. اين معلم اميدوار است كمپين كتابت را جا بگذار چنان ترويج يابد كه اين ادعا بهزودي محقق شود. به باور او، آنقدر كه سيگار فروخته ميشود، كتابفروش ندارد و اين براي كشوري كه سوابق فرهنگي و هنري ارزشمندي دارد، شايسته نيست.
- يكتير و چند نشان
يكي از ناشران بازارچه گلستان معتقد است: اگر اين حركت بهدرستي ادامه پيدا كند، در مدتي كوتاه حوزه كتاب با انقلابي بزرگ مواجه ميشود. به باور عباس قدسي، اگر حركتهاي مشابه از سوي ديگر اصناف هم شكل بگيرد و سازماندهي شود، شاهد يك تغيير و تحول اساسي در حوزه خريد كتاب و رونق بازار نشر خواهيم بود.
او، اين تجمع معلمان را جزو بهترين شلوغيها دانسته و ميگويد: متأسفانه در اين مدت، فروش خوبي نداشتيم و آمدن معلمان، خيلي ما را دلگرم كرد. قدسي، ماجراي «كتابت را جا بگذار» را از شيوههاي مؤثر ترويج فرهنگ مطالعه در كشور ميداند و پيشگامي معلمان در اين عرصه را مؤثر ارزيابي ميكند.
يكي از معلمان كه با پسرش براي خريد كتاب آمده، چنين اتفاقي را باعث نهادينهسازي خريد كتاب در ذهن فرزندش دانسته و ميگويد: با حضور در اين قرارها، پسرم كم كم به مطالعه و كتاب علاقهمند ميشود.
همسر يكي از معلمان هم با دخترش به اين برنامه آمده و با ابراز خوشحالي از چنين حركتي، ميگويد: يكي از امتيازات اين برنامه، خانوادگي بودن آن است. به گفته آرزو دعاچي، اگر معلمان تغيير كنند نظام آموزشي تغيير ميكند. او اميدوار است كه جنبش تلگرامي براي قرارهاي خريد كتاب توسط معلمان به حركتي اثربخش در حوزه فرهنگي منتج شود و تداوم يابد.
- قرار گرفتن كتاب در سبد خريد خانوار
عموم افراد بهدليل مشغلههاي روزمره زندگي، خريد كتاب را جزو اولويتهاي آخر در هزينههاي ماهانه قرار ميدهند بهطوري كه يك اسكناس 10هزار توماني هم به آن اختصاص نميدهند مبلغي كه شايد صرف هزينه يك ليوان آبميوه طي روز شود. در سالهاي اخير افول خريد كتاب باعث ورشكستگي و دلسردي بسياري از ناشران شده است. همانطور كه كتابخواني اهميت دارد، خريد كتاب هم صنعت نشر را سرپا نگهميدارد. در وعده خريد كتاب معلمان، آنها به همراه خانوادههايشان براي خريد كتاب به بازارچه كتاب ميآيند، ساعاتي را در ميان قفسههاي كتاب قدم ميزنند و كتاب ميخرند. به باور شيرزاد، اين اتفاق علاوه بر شوق گروهي كه در بين اعضا براي خريد كتاب ايجاد ميكند، خودبهخود كتاب را در سبد خانوار جاي ميدهد بهطوري كه خانوادهها در اين دورهمي و ديدار فرهنگي، هم كتاب ميخرند و هم كتابهايي كه خريدهاند را با يكديگر رد و بدل ميكنند. اين اتفاق اگر به دفعات تكرار شود، كم كم به عادتي در بين افراد تبديل ميشود كه خريد كتاب را به يكي از تفريحات ماهانه بدل ميكند. معلمان بهعنوان پيشگامان اين اتفاق خوب، باعث شدند كه دانشآموزان و خانوادههاي آنها هم مشتاق حضور در ضيافت خريد كتاب شوند؛ ضيافتي كه هرماه در زمان مقرري برگزار ميشود و در روزهاي كسادي بازار نشر، عيدي براي ناشران و كتابفروشان است.
- معلمي محبوب است كه بيشتر بداند
چرا خواندن كتاب مهم است؟ كسي كه كتاب ميخواند با كسي كه كتاب نميخواند چه تفاوتي دارد؟ طيبه شيرزاد، نخستين بار است كه به اين برنامه ميآيد. او معلم فيزيك است و 20سال سابقه كار دارد. او نگران است كه دانشآموزان فقط كتابهاي درسي ميخوانند و كتابهاي عمومي در دايره مطالعاتي آنها نميگنجد حتي خود معلمان هم كتاب كم ميخوانند.
او ميگويد: كسي كه كتاب ميخواند خوب انديشيدن را ياد ميگيرد، ميتواند به درستي تصميم بگيرد و دايره تجربياتش گسترده ميشود. تأثير كتاب بر زندگي بهصورت مستقيم و غيرمستقيم بسيار مهم است. معلمي كه خودش كتاب نميخواند نميتواند به دانشآموزانش توصيه كند كه كتاب بخوانند ضمن اينكه بچهها دوست دارند هر سؤالي از معلمشان ميپرسند به آن جواب دهد و معلم خود را جامعالعلم ميدانند. اين معلم فيزيك معتقد است مطالعه كتابهاي غيردرسي براي دانشآموزان كه چندان علاقهاي به خواندن درس ندارند، باعث ميشود كه نسبت به مطالعه علاقهمند شوند. شيرزاد تأكيد دارد معلمان با مطالعه كتابهاي مختلف بايد سطح اطلاعات عمومي خودشان را بالا ببرند چرا كه معلمان آگاه و دانا براي دانشآموزان، محبوبيت بيشتري دارند. به باور او، معلم بايد انساني جامع باشد چون انسانساز است. تكبعدي بودن براي حرفهاي چون معلمي خوب نيست. معلم بايد نسبت به مسائل اجتماعي، حساس و پيگير باشد. او پيشگامي معلمان را در مباحث روز با اهميت دانسته و ميگويد: اين علمداري براي ما، هم مسئوليت ايجاد ميكند و هم توقع. از يك فرهنگي انتظار ميرود كه نسبت به مسائل فرهنگي و اجتماعي روز حساس باشد.
- اين كتاب را تقديم ميكنم به پيشگاه مردمام
اين روزها هر كه را ميبيني روزي چندين ساعت با گوشي همراهش ور ميرود اما حاضر نيست روزي نيم ساعت كتاب بخواند. محمدرضا محمدحسني، معلم ادبيات با گفتن اين حرف، به سرانه پايين مطالعه در كشورمان اشاره و اظهار تأسف ميكند: با وجود قدمت و پيشينه فرهنگي و خدماتي كه ايرانيان به ادبيات دنيا داشتهاند چرا بايد اينطور باشد؟
او ميگويد: بچهها به كتابهاي غيردرسي بيشتر علاقه دارند. يكبار سركلاس به دانشآموزان گفتم چهكسي ميتواند از روي كتاب روانخواني كند؟ يكي از دانشآموزان دستش را بلند كرد و خيلي خوب خواند. گفتم آخرين كتاب را چه زماني خواندي؟ گفت چند روز پيش تمام كردم. يكي از كارهايي كه سر كلاسهايم انجام ميدهم تشويق دانشآموزان به مطالعه يك كتاب غيردرسي بهصورت ماهانه است. به دانشآموزانم پيشنهاد ميكنم كه چه كتابي را بخوانند يا كتابهاي خوب و خواندني را به يكديگر معرفي كنند. بخشي از كلاس درس من به خواندن قسمتهايي از كتابهاي غيردرسي اختصاص دارد. به گفته اين معلم ادبيات، يكي از دلايلي كه نه نوشتن ما خوب است و نه خوب ميتوانيم حرف بزنيم و بخوانيم، فقر كتابخواني ماست. محمدحسني با تأكيد بر اينكه ماجراي افزايش ميل ما به مطالعه بايد از يك جايي شروع شود، ميگويد: معلمها بهترين مروجين كتابخواني هستند.
به باور او، بسياري از فرهنگيان دوست دارند در چنين برنامههايي مشاركت داشته باشند اما بيخبرند. او ميگويد: هرماه خودم را ملزم ميكنم كه حداقل 20هزارتومان براي خريد كتاب هزينه كنم. براي دانشآموزانم كتاب ميخرم و به آنها هديه ميدهم. گاهي به دانشآموزاني كه پرشورتر هستند و كنترل آنها كمي دشوارتر، كتاب كنترل خشم هديه ميدهم، به آنها بيشتر توجه ميكنم چون پرانرژيترند. محمدحسني 2 كتاب همراه خودش آورده و ميخواهد هر دو كتاب را جا بگذارد؛ يكي را روي نيمكت پارك و ديگري را روي صندلي مترو. در ابتداي كتاب با خطي خوش و خوانا نوشته است: من يك فرهنگي هستم. اين كتاب را تقديم ميكنم به پيشگاه مردمام؛ مردمي كه سزاوار بزرگي هستند. شما كه اين كتاب را ميبينيد آن را بخوانيد و بعد از خواندن در نقطهاي از شهر جا بگذاريد تا ديگران هم در اين فرهنگ كتابخواني همراه با ما باشند. جنبش كتابخواني فرهنگيان/ مشهد پاييز 1394
نظر شما