می‌شود مالباخته نشد

تا جايي كه هر وقت يك كلاهبردار ليزينگي دستگير مي‌شود، سيلي از شاكيان هم به سمت اداره آگاهي سرازير مي‌شوند و حتي بعضي وقت‌ها آمار شاكيان ممكن است از هزار نفر هم فراتر رود. اما چرا اين دسته از كلاهبرداران به‌راحتي آب خوردن نقشه‌هايشان را عملي مي‌كنند؟

اول، مهم‌ترين مرحله در اجراي نقشه يك كلاهبرداري، جلب اعتماد طعمه‌هاست. شگردي كه كلاهبرداران ليزينگي دارند، ثبت يك شركت صوري است. متأسفانه با توجه به خلأ‌هاي قانوني و نبود قوانين سختگيرانه، كلاهبرداران به‌راحتي و ظرف چند ساعت مي‌توانند يك شركت آن‌هم كاملا قانوني ثبت كنند و حتي شماره ثبت شركت هم بگيرند. آنها با استفاده از همين شماره ثبت، وانمود مي‌كنند كه كارشان كاملا قانوني است و همه مجوزهاي لازم براي فعاليت را دارند و سال‌هاست كه براي ملت، خودرو آن‌هم با شرايط ويژه تهيه مي‌كنند. بسياري از مشتريان هم با شنيدن اين حرف‌ها، به‌راحتي فريب خورده و همه سرمايه‌شان را دودستي تقديم كلاهبرداران مي‌كنند تا خودروي رويايي‌شان را دريافت كنند.

دوم، كلاهبرداران مي‌دانند كه چطور رگ خواب طعمه‌هايشان را به‌دست آورند. يك آگهي وسوسه‌كننده، بهترين راه براي رسيدن به اين هدف است. تحويل يكروزه خودرو، اقساط 60ماهه آن‌هم با سود بسيار كم، انتقال سند قطعي و.... همه اينها در نگاه اول آنقدر وسوسه‌كننده هست كه مشتريان زيادي را به مقابل شركت كلاهبرداران بكشاند. كلاهبرداران هم با دادن وعده و وعيدهاي فراوان، طعمه‌هايشان را پاي قرارداد كشانده و حسابشان را خالي مي‌كنند و مدتي بعد، با جيب‌هاي پر از پول، پا به فرار مي‌گذارند.

چه بايد كرد؟ هر چند پاسخ خيلي‌ها اين است كه پليس و دستگاه قضايي بايد جلوي اين كلاهبردارها را بگيرند اما حقيقت اين است كه خود مالباختگان هم مي‌توانستند از وقوع اين كلاهبرداري جلوگيري كنند. مثلا با يك حساب سرانگشتي مي‌توان به اين نتيجه رسيد كه اگر وعده‌هاي كلاهبردار دستگيرشده در اين گزارش امروز درست بود، به‌راحتي مي‌شد از او ماشين خريد و پس از فروش همان ماشين، پولش را در بانك گذاشت و بيشتر از اقساطي كه بابت خريد ماشين پرداخت مي‌شود، ماهانه سود دريافت كرد.

در چنين شرايطي، آيا كار فروش ماشين توسط اين شركت ليزينگ از نظر اقتصادي به‌صرفه و عاقلانه است؟ يا اينكه اگر پيش از نشستن پاي قرارداد، تحقيقي مختصر درباره سابقه‌ كاري شركت و اينكه آيا مجوز فروش ليزينگي خودرو از بانك مركزي را دارد، انجام مي‌شد، آيا راز ادعاهاي دروغين مرد كلاهبردار فاش نمي‌شد؟ به‌خاطر داشته باشيم كه هميشه تصميم‌گيري شتابزده، احساسي و بدون انجام تحقيقات كامل ممكن است نتيجه‌ دلخواهمان را به همراه نداشته باشد.