با توجه به این موضوع روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی به بررسی توافقهای ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی و نقش محمد البرادعی در این میان پرداخته و وی را به عنوان یک عنصر تأثیرگذار در اوج تقابل ایران و غرب معرفی کرده است.
نیویورک تایمز در این باره مینویسد: روز بعد از انتشار گزارش دبیرکل درباره توافق ایران و آژانس، دیپلماتهای آمریکا، فرانسه، انگلیس و آلمان به دفتر او در مقر آژانس در وین رفتند تا با هم اعتراض خود را به وی اعلام کنند.
آنها گفتند که این توافق دخالت غیرمسئولانهای است که ممکن است استراتژی شورای امنیت را که هدفش تنبیه ایران و نه پاداش دادن به آن است، متزلزل کند، اما البرادعی سؤال کرد که وقتی ایران میخواهد به سؤالات پاسخ دهد، من باید چه کنم؟ به آنها بگویم که نمیتوانند؟
وی پس از آن منتقدان این اقدام خود را به افرادی تشبیه کرد که سر و صدای بیهوده راه میاندازند.
در ادامه این گزارش که ایرنا متن کامل آنرا منتشر کرده، آمده است: تقریبا 5 سال پس از آنکه البرادعی درباره عراق مقابل دولت بوش ایستاد و آنگاه بهخاطر دردسرهایی که متحمل شده بود، جایزه صلح نوبل را از آن خود کرد، اکنون خود را در مرکز تقابل پر سر و صدای غرب با ایران مشاهده میکند.
یک تجربه موفق
طرفداران البرادعی، با اشاره به حقانیت سخنان البرادعی درباره عراق مبنی بر اینکه هیچگونه مدرکی حاکی از وجود برنامه فعال هستهای در عراق بدست نیامده، تاکید میکنند که به همین دلیل اکنون باید به سخنان وی گوش فرا داد.
توماس فرانک، یک استاد بازنشسته حقوق بینالملل در کالج حقوق دانشگاه نیویورک، در اینباره گفت: اگر از همان اول به سخنان البرادعی گوش داده بودیم، اکنون با فاجعه جنگ عراق رو به رو نبودیم.
البرادعی در ماه مارس سال ۲۰۰۳ به شورای امنیت اعلام کرد که بازرسان آژانس پس از 3 ماه هیچ مدرک یا نشانه منطقیای دال بر ازسرگیری برنامه تسلیحات هستهای عراق پیدا نکردهاند، وقتی هم که جرج بوش، عراق را به تلاش برای خرید اورانیوم در آفریقا متهم کرد، البرادعی این خبر را رد کرده و آن را نادرست خواند.
البرادعی و ایران؛ پیروز میدان
نیویورک تایمز در ادامه مینویسد: اینکه ایران از خطر مهمی گذشته است، فرضیه نانوشتهای است که در پس توافقنامه جدید ایران و آژانس نهفته است.
به گفته مقامات غربی منتقد البرادعی، واکنش وی نسبت به همه انتقادات این است که شما فقط مشکوک هستید و آژانس نمیتواند درباره نیات ایران قضاوت کند.
در روزهای بعد از انتشار گزارش وی از توافق ایران با آژانس و پس از انتقادات بسیاری که از البرادعی مطرح شد، بسیاری از کشورها فهمیدند که راهبرد آنها نتیجه عکس داشته است، به همین دلیل تصمیم گرفتند به جای منزوی کردن دبیرکل، با او همکاری کنند.
مبنای آنها برای این تصمیم این بود که البرادعی و ایران این بار پیروز میدان بودند، اما اکثریت کشورهای جهان توافقنامه مذکور و تعیین جدول زمانی را گامی به جلو قلمداد کردند و دیپلماسی غرب نیز کاملا ناامیدانه متوقف شد.
در هفتم سپتامبر، نمایندگان 4 کشور غربی بار دیگر به دیدار دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در دفترش رفتند، اما این بار از تلاشهای وی حمایت کردند.
به نوشته نیویورک تایمز، البرادعی در مصاحبهای، با اشاره به اینکه این تحول، یک تغییر کامل و نتیجه توضیحات و قاطعیت وی است، توافقنامه ایران و آژانس را گام محکمی در زمینه جلوگیری از درگیری با تهران دانست.
میانجی
نیویورک تایمز مینویسد: از نظر منتقدان البرادعی در غرب، وی گناهان دیپلماتیک جدیای را مرتکب شده است؛ تعصب در قبال ایران و مهمتر از همه احساساتی که باعث شده پایش را بیش از آنچه جایگاه و مقامش اجازه میدهد، دراز کند.
لی همیلتون یکی از اعضای سابق کنگره آمریکا گفته است که البرادعی نقش میانجی را بر عهده دارد. آمریکا و ایران به یکدیگر به هیچ عنوان اعتماد ندارند و بیاعتمادی شدیدی بین آنها حاکم است که این امر وضعیت را برای میانجی بسیار دشوار میکند.
به باور این روزنامه در حالی که اعتبار آمریکا بهخاطر ضعف اطلاعات هستهای آن بهشدت تحلیل رفته و دیپلماسی اروپا در قبال ایران متوقف مانده، بر ضرورت حضور البرادعی افزوده شده است.
البرادعی کسانی را که خواستار جنگ با ایران هستند، دیوانه نامیده و در 2 مصاحبه طولانی اخیر، مأموریتش را حصول اطمینان از این امر عنوان کرده که کارها در پایان به قتل یکدیگر ختم نشود.
از نظر منتقدان هم، اشکال کار البرادعی در این بوده که با ایران دست به توافق زدهاست.