به گزارش روابط عمومي پژوهشگاه ميراث فرهنگي و گردشگردي، دفتر کودک و نوجوان پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری به مناسبت هفته پژوهش با همکاری کمیته بینالمللی موزهها (ایکوم)، کارگاه آموزشی قصهگویی درموزهها را با حضور قصهگویان، اعضای مروج کتابخوانی، راهنمایان موزه و کارشناسان میراث فرهنگی برگزار کرد.
پوپک عظیمپور از اعضای هیات علمی دانشگاه تهران در رشته نمایشهای عروسکی اولین مدرس این کارگاه گفت: روایتگری و قصهگویی بخشی از میراث فرهنگی نیاکان ما است که به صورت شفاهی و با آیین قصهگویی به نسلهای بعدی منتقل شده و به ما رسیده است.
وی به لالاییها اشاره کرد که نخستین روایتهای شفاهی یک قوم هستند. درلالاییها سنتها، آداب و رسوم، پوشاک، خوراک، معماری و در چند خط و در چند دقیقه به شنونده منتقل میشود.
عظیمپور همچنین به مفهوم و ارزش روایتی که عروسکسازان بومی مطرح میکنند، اشاره کرد و گفت: عروسکسازان بومی عروسکهای خودرا با روایات و قصههای زندگی خودشان میسازند و علت تاثیرگذاری این عروسکها هم داشتن قصههای مخصوص به آنها است.
مسعود ناصری رئیس موزه عروسکهای ملل و عضو شورای کتاب کودک در مورد ساختارها و شاخصه و استانداردهای قصهگویی درموزههای جهان گفت: در بسیاری از کشورها بانک قصه و قصهگویی وجود دارد.
وی افزود: قصهگوها در تیپها و مدلهای گوناگون دارای سبک و روش مخصوص هستند و درموزههای مختلف از روش قصهگویی برای آموزش انواع مفاهیم برای کودکان استفاده میشود.
احمد محیط طباطبایی نیز در سخنانی با اشاره به اهمیت قصه و روایت در متن ساده زندگی و فرهنگ ایرانی گفت: در زمانهای قدیم پدرها و مادرها برای القای مفاهیم آموزشی به کودکان از قصه استفاده میکردند.
وی افزود: بزرگان قوم نیز برای حل اختلافات فامیلی و مشکلات خانوادگی و پدران نیز برای بیان تجربیاتشان به فرزندان از زبان قصه استفاده میکردند.
وی گفت: فیلم و تئاتر هم نمونههای دیگر قصه هستند که امروزی شدهاند اما هیچ روشی نمیتواند جای بیان احساسات انسانی با زبان قصه را بگیرد قصه روشی انسان محوراست که فقط در نزد بشر وجود دارد.
در بخش دیگری از این کارگاه لیلا کفاشزاده مسئول دفتر آموزش و پژوهش کودک و نوجوانان به بیان تجربههای قصهگویی در موزههای ایران پرداخت.
وی نمونههای عملی و اجرایی از قصههای متناسب با فضای موزهها را درمحیط کارگاه ارائه کرد.
کفاشزاده با تاکید بر سه رکن اصلی قصهگویی که شامل قصه، قصهگو و مخاطب است گفت: این سه رکن اصلی در موزهها به هم گره خورده و به هم تنیده شدهاند.
وی گفت: قصه در موزه روایت اشیا، تاریخ و میراث فرهنگی است، قصهگوها راهنمایان موزه و موزهداران هستند و مخاطبان کودکان، معلمان و والدین آنها هستند که میتوانند پیام منتقل شده توسط قصه را دریافت کرده و به نسل بعد میرسانند.
وی نمونههایی همچون قصه آواز در مزرعه در موزه موسیقی، زال و رودابه در موزه علوم پزشکی، پیرزن خردمند و سه قصه آمبرتو اکو در موزه علوم، هفت خوان رستم در موزه رضا عباسی، دو لاکپشت تنها و درختی که کلاغ نداشت در موزه فرش، طوطی و بازرگان و فقیر روزیطلب در موزه ملک، شازده کوچولو و یونس در موزه صلح، قصههای فیلیکس در موزه سعدآباد، گیلگمش در موزه آبگینه و سفالینه را به همراه گروه قصهگویی راز گردونه به صورت عملی در کارگاه ارایه کرد.
نظر شما